eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
682 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
میثم دوست نداشت صدای خانم‌‌ها بالا برود/به مادرم گفتم دعا کن صدایم در معراج شهدا بالا نرود🌹 ✍آخرین بار با ایشان در معراج شهدا دیدار و وداع کردید. آرامش شما بالای سر پیکر شهید برای سایر دوستان و بستگان جالب و ستودنی بود. آنجا با آقا میثم چه حرفی زدید؟ ✍حرف خاصی با او نداشتم. فقط از این که داشتم بعد از مدتی او را می‌دیدم، لذت می‌بردم. آقا میثم دوست نداشت صدای خانم‌ها بالا برود و نامحرمان آن را بشنوند به همین خاطر وقتی قرار شد برای وداع با میثم به معراج شهدا برویم، درخانه به مادرم گفتم: «مامان برایم دعا کن صدایم بالا نرود. دعایم کن بتوانم خودم را کنترل کنم.» وقتی خواهر میثم در معراج شهدا با دیدن میثم با صدای بلند بی‌قراری می‌کرد سختم شد. به او گفتم: «زهراجان کمی صدایت را پایین‌تر بیاور الان میثم ناراحت می‌شود.» دوست نداشتم ناراحتش کنم. ✍الان هم که مدتی از شهادت همسرتان گذشته، کارهایی که ایشان دوست نداشت را انجام نمی‌دهید؟ تا جایی که بتوانم دوست دارم رعایت کنم و کارهایی که دوست نداشت را انجام ندهم. نمی‌خواهم ناراحت شود. ✍ از تولد حلما بگویید. آن روز در نبود آقا میثم چه حسی داشتید؟ خیلی سخت بود. میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد و با هم صحبت کردیم. من اواخر دوره بارداری‌ام بود و روزهای سختی را می‌گذراندم. به او گفتم: «خسته شدم. زودتر بیا خانه» گفت: «زهره جان! سپردمتان به حضرت زینب(س) و از خانم خواسته‌ام به شما سر بزند.» وقتی حلما می‌خواست به دنیا بیاید فقط از حضرت زینب(س) کمک خواستم. فقط ائمه و حضرت زهرا(س) را صدا می‌زدم. این‌ها بودند که به من آرامش دادند. ✍یعنی احساس می‌کردم همراهم هستند. چون خود میثم گفته بود سپردمتان به حضرت زینب(س) من هم گفتم حضرت زینب(س) من را تنها نمی‌گذارد. به همین خاطر دوست نداشتم زیاد به این فکر کنم که آقا میثم کنارم نیست. خب خیلی سخت بود، چون بعضی‌ها به من می‌گفتند: «این زمان، زمان سختی است و همه دوست دارند همسرشان کنارشان باشد.» این فکرها می‌آمد سراغم. حلما هم بچه اولم بود و دوست داشتم همسرم کنارم باشد ولی دائم همان حرفش را در ذهنم مرور می‌کردم و حضرت زینب(س) و حضرت زهرا(س) را صدا می‌کردم. به آن‌ها سلام می‌دادم و می‌گفتم حتما همه این عزیزان اینجا پیش من هستند. 🌷 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷کلام شهدا 🇮🇷 وصيتم به شما خانواده و دوستان اين است كه با هوشيارى كامل پيرو خط امام باشيد و راه شهيدان را كه همان راه رهبر است، و راه رهبر همان راه اسلام واقعى است را طى كنيد و پشتيبان رهبر باشيد و به گفتارى كه امام می گويد عمل كنيد كه همان قرآن است و هميشه دعا كنيد خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار .. 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷سیره شهدا 🇮🇷 💠امر به معروف تقوای ایشون برای حقیر درس های زیادی داشت به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند اگر صحبت از فرد غایبی میشد،اگر فرد غایب رو می شناختند،به نحوی سعی میکردند اورا تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت:«نه،حالا اینطور ها هم نیست»... اگر میدید بازهم جلسه به غیبت ادامه میدهد،بلند صلوات میفرستاد به طوری که همه ساکت شوند،باز اگر ادامه میدادند ایشون صلوات میفرستاد انقدر صلوات میفرستاد تا گوینده خجالت میکشید و ادامه نمیداد نهی از منکر ایشون هم غیر مستقیم بود که کسی ناراحت نشود،هم موثر واقع میشد. 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷کلام شهدا 🇮🇷 وبهترین میوه اولاد این است کہ انقدر ایمانش قوے باشد کہ خداوند او را براے شهادت انتخاب نماید. 🌷 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 محمدرضا وقتی که عازم سوریه بود مهم ترین نگرانی اش این بود که مثل هر سال دهه محرم اینجا نیست و نمی تواند به هیئت برود .در تماس هایی که با ما و خانواده داشت هم همیشه این ناراحتی را بیان میکرد. یکی از شب های محرم به هیات میثاق باشهدا رفتیم.استاد پناهیان آن شب از اخلاص میگفت بعد از اتمام هیات ، محمدرضا تماس گرفت و به او گفتم امشب خیلی به یادت بودیم. انگار که رزق او بود که به او صحبتهای آقای پناهیان را منتقل کنم. گفتم: "محمدرضا ،اگر میخواهی شهید بشی، باید خالص بشی" آخرین تماسش با مادرش، سپرد که دعا کن شهید شوم و مادر هم به او گفته بود برای شهید شدن باید اخلاص داشته باشی . محمد رضا در جواب به مادرش گفته بود: "این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی به هیچ چیزی ندارم ... الان دیگه سبکبار سبکبارم"تخففوا تلحقوا...سبکبار شوید، تا برسید...شرط شهادت، خلاصه شده در همین جمله امیرالمومنین علی علیه السلام،سبکبار شدن... خالص شدن... و شهدا این را خوب فهمیدند و عمل کردند ... 🌷 ۹۴ 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 یکی از اهدافش این بود که گروه های جهادی به همان صورتی که در ایران پیگیری می شود در لبنان ، عراق ، پاکستان و افغانستان و سایر کشورهای اسلامی هم دنبال شود. یکی از دوستان خود را برای همین مسائل به سپانیا فرستاده بود و زمانی که ایشان از اسپانیا بازگشتند از شهادت حمید رضا مطلع شدند. آسایش در ایشان نبود مرتب در کارهای جهادی و فرهنگی فعالیت می کرد. 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 خوشا بہ حال آنان ڪہ پروازشان اسیر هیچ قفسے نشد،خوشا بہ حال آنان ڪہ از رهایے رهیدند و بال وبالِ جانشان نشد. خوشابہ حال ما، اگر شهید شویم 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷  «ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ، ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﻫﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﺪ، ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﻤﺎ ﮐﺮﺩﻩ،ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ؛  ﮔﺮﻭﻩ_ﺍﻭﻝ:  ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﻮﭺﮔﺮﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﺵ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﺭﺻﺪﺩ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺑﯽ ﻫﺪﻑ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ؛  ﻭ ﮔﺮﻭﻩ_ﺩﻭﻡ:  ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﮑﺮ ﻭ ﺭﯾﺎ، ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺩﻧﯿﻮﯼ، ﺭﻭﯼ خون شهدا موج سواری کنند 🌷 @byadshohada🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 💐 همه لباس مخصوص جبهه پوشیده بودند به‌ جز علیرضا . به ‌سختی در میان جمعیت پیداش ڪردم . گفتم : « علیرضا چرا لباس نپوشیدی ؟! مگه نمیخوای بری جبهه ؟!» گفت : « من به خاطر خدا به جبهه می‌رم . دوست ندارم ڪسی منو در این لباس ببینه و بگه پسر فلانی هم رزمنده ست ؛ نمی‌خوام ڪارم برای دیگران باشه ، میخوام فقط برای خدا به جبهه برم ...» 🌷 🌷 دانشجوی دانشگاه علوم اسلامی رضوی 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه‌ها و کمینها عبور میدهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.از همه آشنایان و دوستان می‌خواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛اگر ان‌شاءالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم! 🌷 🌷 @byadshohada🌷
تولد: 20 بهمن 1356 . آبدانان ایلام شهادت: اول مرداد 1390
خاطره در یک مسأله علمی‌ پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمی‌کردیم. گفتیم رضایی‌نژاد می‌تواند کار را ادامه بدهد، موضوع را بااو در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم. بی‌توجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم می‌خوره؟ ما هم گفتیم: نه، به دردی نمی‌خوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل می‌کنه. داریوش گفت: من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچ‌گوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ‌ کس مثل اون رو نداره یا مسأله‌ای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده. 🌷 @byadshohada🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 خدايا ...! اگر می‌دانستم با مرگ من يڪ دختر در دامان حجاب می‌رود، حاضر بودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند. 🌷 @byadshohada 🌷
هدایت شده از خبرگزاری دانشجو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺ببینید| پاسخ شیر بچه ایران اسلامی به زیاده گویی های ترامپ 🔴💭 | آقا یه پرس و جو کنید ببینیم کلاسای علوم سیاسی این گل پسر ساعت چند برگزار میشه باهم برداریم ☁️Maziyar 🆔 @snn_ir
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 «مردم از گناه دوری کنید چرا که هیچ نفعی از ارتکاب آن برای شما بوجود نمی‌آید. همیشه راستگو باشید که رهایی در راستگویی است و از دروغ بپرهیزید که مرگ در دروغگویی است. کار خیر کنید. کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید. هر شب قبل از خواب مقداری از اعمالتان را که در روز انجام دادید مرور کنید و سعی کنید فردایتان از دیروزتان بهتر باشد.» 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌻 سیره شهدا 🌻 غیرت فوق العاده ای داشت. اصلا دوست نداشت مادر یا خواهرانش را در صف خرید نان و ... ببیند. با هر وضعیت ممکن خودش متقبل خرید خانه و ... می شد. حتی ثبت نام بچه ها را با اینکه خود سن و سالی نداشت انجام می داد. به حجاب بسیار حساس بود و سفارش همیشگی اش در همه حال و در هر موقعیتی .آنچه در زندگی حسین و افعال و افکارش نمود بیشتری داشت، غیرت به یادماندنی حسین بود. چه در خانه و محله و برای مادر و خواهرانش و چه در کردستان و خرمشهر برای زنان و دختران کردستانی و خرمشهری. اصلا حسین مجسمه غیرت بود... 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
😊 لبخند شهدایی 😊 قبل از عملیات بود... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم به هم رزمامون خبر بدیم... که تکفیریا نفهمن... یهو سیدابراهیم(شهید صدرزاده)از فرمانده های تیپ فاطمیون😍 بلند گفت:آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدرخوشبختم...بدونید دهنم سرویس شده......😂♂️😐 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 خیلی امام_رضایی بود. تقریبا همه کسانی که او را می شناختند، این را می دانستند.هر وقت عازم مشهد می شد، چند نفر را هم همراه خود می کرد و گاهی خرج سفرشان را هم می داد. انقدر زود دلش برای امامش تنگ می شد که هنوز عرق سفرش خشک نشدہ، دوبارہ راهی می شد. می گفت "امام رضا خیلی به من عنایت داشته و کم لطفی است اگر به دیدارش نروم." همیشه را برای ورود انتخاب می کرد. گاهی ساعت ها می نشست همانجا و چشم می دوخت به گنبد و با حضرت حرف می زد. می گفت اگر اذن دخول خواندی و چشمت تر شد یعنی آقا قبولت کرده. مانند خیلی از بزرگان حرم را دور می زد و از پایین پا وارد حرم می شد. مدتی در صحن می نشست و با امام درد و دل می کرد. سفر کربلا را هم از امام رضا گرفته بود. موقع برگشت روی یکی از سنگ های حرم تاریخ سفر بعدی اش را می نوشت و امام هم هر دفعه ان را امضا می کرد... 🌷 : مسمومیت با آب زهرآلود.درشمال سوریه @byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮 ✍ماهی یکبار به قبرستان شهدا بروید و درس مبارزه و ایثار و گذشتن از دنیا و پیوستن به شهدای صدر اسلام را فرا گیرید.سعی را بر جذب نیروهای جوان بگذارید، نه دفع آنان. سعی کنید تحمل عقیده مخالف را داشته باشید مانند شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی. از اختلافات داخلی به خاطر رضای خدا و خون شهدای انقلاب اسلامی بپرهیزید. 📚کتاب سوی دیار عاشقان، صفحه 22 🌷 @byadshohada🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 ✍کنارشهرک محل زندگیمان باغ سبزے کاری بود،هر ازگاهی"حاج حمید"بہ آنجا سَری میزد بہ پیرمردی کہ آنجا مشغول کار بود کمک میکرد،یکبارازنماز جمعہ برمیگشتیم کہ حاج حمیدگفت: بنظرت سَری بہ پیرمردسبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم؟!مدت زیادی بود کہ به خاطر جابجایے خبری ازاو نداشتیم. زمانیکہ رسیدیم پیرمرد مشغول بیل زدن بود حاج حمیدجلورفت بعداز احوال پرسی،بیل را از او گرفت مشغول بیل زدن شد،پیرمرد سبزے کار چند دستہ سبزی بہ حاج حمید داد. ✍سبزیها را پیش من آورد وگفت:این سبزیها را بجاے دست مزد بہ من داد. گفتم:ازخانمم میپرسم اگر نیاز داره بر میدارم.گفتم: نہ سبزی احتیاج نداریم. در ضمن شما هم کہ فی سبیل اللّه کار کردی.بعدازشهادتش یکی ازهمسایہ ها به پیرمردگفتہ بود کہ حاج حمید شهید شده. ✍پیرمرد با گریہ گفته بود من فکرکردم اون آدم بیکارے است که بہ من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی بہ این مهمی داره و سردار سپاهہ... 🌷 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮 ✍همیشہ اصرار داشت کہ من را برای شهادتش آماده کند. می‌گفت «یک روز باید با این واقعیت کنار بیایی.» آنقدر مصر بود کہ وقتی دوستانش به شهادت می‌رسیدند حتماً مرا هم با خود بہ تشییع جنازه و مراسم‌ها می‌برد تا نوع مراسم و برخورد خانواده‌هایشان را ببینم. با خودم می‌گفتم «یعنی ممکن است روزی برای محمد هم این اتفاق بیفتد؟ واقعاً من باید چطور تحمل کنم؟» تا بہ خانه می‌رسیدیم، بنا می‌کردم به گریه. اما محمد می‌‌گفت «خودت رو جاے اینها بگذار. اگر این اتفاق برای من افتاد، دوست ندارم گریہ کنی! ✍دلم می‌خواهد محکم باشی.» می‌گفتم «مگہ میشه گریه نکرد؟» گفت «دلم می‌خواهد محکم باشی. دوست دارم وقتی خبر شهادتم را بہ تو می‌دهند، با افتخار سرت را بالا بگیری و بگویی خدایا شکر.» با حرف هایش آرام می‌شدم اما بیشتر خودم را بہ بی‌خیالی می‌زدم. من محمد را می‌خواستم و هنوز زود بود برود. پس می‌توانستم تصور کنم حتی اگر بہ حرف‌های محمد نیازی داشته‌ باشم، بہ این زودی‌ها کارآیی ندارد. ✍و در حالی کہ 27 ماه از ازدواجش می‌گذشت در دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) مقابل تروریست‌های تکفیری در سوریه بہ شهادت رسید. 🌷 راوے : 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 ترسم بر آن است که نکند بر اثر سنگيني گناهانم نتوانم سبک شوم و به سويت پروازکنم و از جمله کساني باشم که از ياد تو و آياتت غافل شده‌اند. خدايا قدرتي به من عطا فرما که اين بار بتوانم در راه تو قدم بردارم و در خودساري خود کوشا باشم. خدايا توفيق ادامه‌ي راه راستينشهدا را به همه‌ي ما عطا فرما. 🌷 @byadshohada🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 یادم می آید که به دلیل کم صحبت بودن او ، مدیر مدرسه اش مرا خواست فکر می کرد بچه ام افسرده است اما او از همان موقع اهل تفکر بود…وقتی از محمدحسین سوال می کردی چرا کم صحبت می کنی!؟ می گفت : زیاده (غیبت ، تهمت ،و….) و کم صحبت کردن باعث می شود از فراری بود .اگر شخصی که قصد غیبت داشت از او کوچکتر بود او را از این کار منع می کردو اگر بزرگتر بود بدلیل محترم بودن او جمع را ترک می کرد… شهادت۹۲/۳/۱۴ با زبان روزه به دیدار ارباب رفتند... 🌷 راوے: 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 انسان با عمر کوتاهش بايد از اين دنيا توشه و آذوقه‌اي براي آخرت بردارد که در غير اين صورت هلاک خواهد شد 🌷 @byadshohada 🌷
۶۴ ✍توصیه اکید رتبه ۱ کنکور تجربی به مردم که خواندنش را برای همه توصیه میکنیم. ✍مادرش میگوید: یکی از دوستان احمدرضا از شمال با منزل همسایه مان تماس گرفت، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت.پرسیدم احمدرضا که بود؟! گفت: یکی از دوستانم بود. پرسیدم: چکار داشت؟!گفت: هیچی، خبر قبول شدنم را دردانشگاه داد!گفتم: چی؟؟ گفت: می گوید رتبه اول کنکور راکسب کرده ای. ‌✍ من و پدرش با ذوق زدگی گفتیم : رتبه اول؟؟ پس چرا خوشحال نیستی؟؟!! .احمدرضا گفت: اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم! .در همان حال آستین ها را بالا زد وضو گرفت و رفت مسجد !!!....یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود، همراه عمو بزرگش می رفت بنّایی، می گفتم احمدرضا تو الان پزشکی قبول شده ای، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟!می گفت : می خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می کشند! می خواهم سختی کارشان را لمس کنم!... ‌‌✍شهید احمدرضا احدی آخرین وصیت خود را در چند جمله کوتاه خطاب به همه مردم و مسئولین اینگونه خلاصه کرده است! : «بسم الله الرحمن الرحیم فقط نگذارید حرف امام (ولی فقیه) روی زمین بماند! همین» ✍قسمتی از آخرین دست نوشته این شهیدبزرگوار قبل از شهادت : «چه کسي مي تواند اين معادله را حل کند؟هواپيمايي با يک و نيم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متري سطح زمين، ماشين لندکروزي را که با سرعت درجاده مهران – دهلران حرکت مينمايد، مورد اصابت موشک قرار ميدهد؛اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود، معلوم کنيد کدام تن مي سوزد؟کدام سر مي پرد؟چگونه بايد اجساد را از درون اين آهن پاره له شده بيرون کشيد؟چگونه بايد آنها را غسل داد؟چگونه بخنديم و نگاه آن عزيزان را فراموش کنيم؟چگونه مى توانيم در شهرمان بمانيم و فقط درس بخوانيم؟ ✍چگونه مى توانيم درها را به روى خود ببنديم و چون موش در انبار کلماتِ کهنهٔ کتاب لانه بگيريم؟! کدام مسئله را حل مى کنى؟ براي کدام امتحان درس مى خوانى؟! به چه اميد نفس مى کشى؟ کيف و کلاسورت را از چه پر مى کنى؟ از خيال؟ از کتاب ؟ از لقب شامخ دکتر يا از آدامسى که هر روز مادرت درکيفت مى گذارد؟؟کدام اضطراب جانت را مى خورد؟دير رسيدن به اتوبوس، دير رسيدن سر کلاس، نمره گرفتن؟دلت را به چه چيز بسته اى؟ به مدرک؟ به ماشين؟ به قبول شدن در حوزه فوق دکترا 🌷صفايى ندارد ارسطو شدن ! خوشا پرکشیدن پرستو شدن !....»🌷   @byadshohada
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین : 🌹هر گاه شب جمعه را یاد کردید، آن‌ها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد می‌کنند. 🌷 @byadshohada 🌷
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای شنیدنی از زیارت شب جمعه کربلا از راه دور. اشکتون جاری شد شهدا رو یاد کنید 🌷 @byadshohada 🌷
☘👆👆 هر کس در شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند در نامه عمل او هزار هزار حسنه نوشته شود و هزار هزار سیئه محو شود و در بهشت برایش هزار هزار درجه وجنات نویسند. ☘ 🌎 @byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 دوستي با خدا بايد به قدري زياد باشد كه براي رضايت خاطر او هر دشواري و ناهمواري برايمان آسان و هموار جلوه كند. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆