😊 لبخند شهدایی 😊
اين جا 🇰🇼كويت🇰🇼 است
دو، سه نفري رفته بوديم داخل كيوسك تلفن تا يكي از بچه ها با شهرستان تماس بگيرد و با مادرش صحبت كند. بالاخره بعد از كلي معطلي ارتباط بر قرار شد و بقال محل پسرش را فرستاد دنبال مادر او و مادرش آمد. خيلي بچه شوخ و بازيگوشي بود. ظاهراً مادرش داشت مي پرسيد كه:«ننه الان كجا هستي؟ حسن خاله و پسر حاج قربون هم با شما هستند؟ خوب چي مي خوري؟ كجا مي خوابين؟ كي رختاتو مي شوره؟» از اين قبيل حرف ها كه ننه ها مي زنند، و او در جواب مي گفت:«نه ننه اين جا كويته. آره كويت. منم قراره فردا شهردار بشم» و معلوم بود كه مادرش با تعجب مي پرسيد:«كويت كجاست؟ شهردار كيه؟ مگه قرار نبود برين جبهه؟» بعد مثل اين كه بو برده باشد كه دارد سر به سرش مي گذارد ظاهراً مي گفت:« تو هنوز دست از اين كارات بر نداشتي؟» و او مرتب قسم مي خورد كه:«نه به حضرت عباس، شوخي نمی كنم، مي خواي گوشي رو بدم به پسر عمو حسين از او بپرس. حالا ميام خونه بهت مي گم قضيه چيه
😂😂😂😂😂
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
خاطره گویی شهید اسماعیل فرجوانی.mp3
1.71M
⏳ دوران #دفاع_مقدس
📢 صوت| خاطره گویی شهید حاج اسماعیل فرجوانی، فرمانده گردان کربلا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✍ من دنیا را طلاق دادم!
خداے بزرگ مرا
در آتش عشق سوزاند ...
مقیاسها و معیارهای جدید
بر دلم گذاشت و
خواستہ هاے عادی ، مادی و شخصے در نظرم حذف شد و روزگاری گذشت
کہ دنیا ومافیها را سه طلاقہ کردم و از همه چیز خود گذشتم.
ازهمہ چیز گذشتم
و با آغوش باز بہ استقبال مرگ رفتم
واین شاید مهمترین و اساسے ترین
پایہ پیروزی من دراین امتحان سخت باشد..
#شهید_دکتر_چمران🌷
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
✍بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود
#شهیدی_که_بازبان_روزه_به_شهادت_رسید
راوے : #دوست_شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
ظلمت نفسي، ظلمت نفسي،
مسئول تداركات بود؛ منتها از آن تداركاتي هايي كه همه گروهان مي گفتند ما بچه هايمان هم با او خوب نمي شوند. خيلي اهل حساب و كتاب و درست و دقيق؛ از آن زرنگ هايي كه پشه را روي هوا نعل مي كند. خودش تعريف مي كرد و مي گفت: از همه جا بي خبر داشتم مي رفتم گردان جلسه كه ديدم از آن پايين، توي رودخانه پشت چادر صداي ناله و ندبه مي آيد. حالا نگو بچه ها مرا ديده اند و عمداً صدايشان را بلند كرده اند كه توجه مرا جلب كنند. خوب گوش كردم. چند نفر با تضرع تمام داشتند ظاهراً با خداي خودشان راز و نياز مي كردند: ظلمت...ن...فسي، ظلمت...ن...فسي. اما چرا اين موقع روز!؟ پاورچين پاورچين رفتم نزديك. آقا چشمت روز بد نبيند؛ چه دعايي، چه شوري، چه حالي. تنقلات را ريخته بودند وسط؛ مي خوردند و مي خنديدند و «ظلمت نفسي» مي گفتند
😂😂😂😂😂
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین :
🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد میکنند.
🌷 @byadshohada 🌷
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای شنیدنی از زیارت شب جمعه کربلا از راه دور. اشکتون جاری شد شهدا رو یاد کنید
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
✍کاش وصیت شهدا که قاب اتاق های ما را اشغال کرده، دلمون رو اشغال می کرد .
کاش صحبتهای ولی امر مسلمین که سرلوحه ی روز مره ی ما شده ، سر لوحه ی اعمالشون می شد .
کاش دل حضرت زهرا (س) با اعمال ما خون نمی شد .
کاش مهدی (عج) با اعمال ما ظهورش به تأخیر نمی افتاد.
#شهید_قدیر_سرلک
#شهادت : محرم ۹۴ - حلب سوریه
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷سیره شهدا 🇮🇷
✍با هم قرار گذاشتیم هر ڪسی شهید شد، از اون طرف خبر بیاره.
شهید ڪہ شد خوابشو دیدم. داشت می رفت، با قسم حضرت زهرا(س) نگهش داشتم. با گریه گفتم ‹‹مگه قرار نبود هر ڪسی شهید شد از اون طرف خبر بیاره›› بالاخره حرف زد گفت: ‹‹مهدی اینجا قیامتیه! خیلی خبرهاس. جمعمون جمعہ، ولی ظرفیت شما پایینه هرچی بگم متوجہ نمی شید››
✍ گفتم: ‹‹اندازه ظرفیت پایین من بگو›› . فڪر ڪرد و گفت:‹‹همین دیگه، امام حسین (ع) وسط می شینه و ما هم حلقه می زنیم دورش، برای آقا خاطره می گیم.››
بهش گفتم:‹‹چی ڪار ڪنم تا آقا من رو هم ببره››
✍نگاهم ڪرد و گفت :‹‹مهدی!همه چیز دست امام حسین(ع) همه پرونده ها میاد زیر دست حضرت. آقا نگاه می کنه هر ڪسی رو که بخواد یه امضای سبز می زنه می برندش. برید دامن حضرت رو بگیرید.››
#شهید_جعفر_لاله
تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۱۱/۲۵
عملیات نصـر/ ماووت عراق
راوی : #حاج_مهدی_سلحشور
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆