سلام بر همه اعضای گرامی
از امشب قصدداریم که خاطرات طلبه شهید مدافع حرم احمد مکیان رو شروع کنیم. امیدوارم که مورد توجهتون قرار بگیره.
از بیان انتقادات و پیشنهاداتتون برای بهتر شدن کانال به یاد شهدا استقبال می کنم
مطلبی بود به این آیدی ارسال کنید
@Mehrabani1364
زندگینامه_شهید_احمد_ مکیان
#قسمت_1
شهید احمد مکیان در نیمه آبان ماه سال ۱۳۷۳ در خانواده ای مذهبی در استان خوزستان متولد شد. پدر او از روحانیون و مبلغین فعال در منطقه بود. احمد در سنین نوجوانی موفق به حفظ قرآن و شرکت در فعالیت های فرهنگی شد.
حضور او در فعالیتهای فرهنگی و هم نشینی با طلاب و روحانیون او را به حضور در حوزه علمیه علاقه مند کرد. پس از مشورت با دوستان و آشنایان وارد حوزه علمیه شد. یک سال در شهر سر بندر و مدتی در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل شد. با شروع جنایات داعش در منطقه برای حضور در منطقه سوریه و جهاد در راه خدا احساس وظیفه کرد با کمک یکی از دوستان و حضور در تیپ فاطمیون با هویتی افغانی وارد صحنه نبرد شد نامش را در زمره مدافعان حریم اهل بیت علیهم السلام ثبت کرد. احمد پس از چند مرحله حضور در جبهه های نبرد با مشورت خانواده تصمیم به ازدواج گرفت. آشنایان فکر میکردند ازدواج مانعی برای حضور او در منطقه می شود ولی ضمن علاقه ای که به خانواده و همسرش داشت مدت کوتاهی پس از ازدواج مجددا عازم میدان های نبرد شد. احمد سرانجام در تاریخ ۱۳۹۷/۳/۱۷ ودر سن ۲۱سالگی به آرزوی دیرینه اش رسید و هم نشین رفقای شهیدش شد.
پیکر این شهید عزیز پس از تشییع در آبادان و قم طبق وصیتش در آرامگاه بهشت معصومه قم قطعه ۳۱ ارام گرفت.
روحش شاد و هم نشین اولیای الهی باد.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
💠امر به معروف
تقوای ایشون برای حقیر درس های زیادی داشت به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند
اگر صحبت از فرد غایبی میشد،اگر فرد غایب رو می شناختند،به نحوی سعی میکردند اورا تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت:«نه،حالا اینطور ها هم نیست»...
اگر میدید بازهم جلسه به غیبت ادامه میدهد،بلند صلوات میفرستاد به طوری که همه ساکت شوند،باز اگر ادامه میدادند ایشون صلوات میفرستاد انقدر صلوات میفرستاد تا گوینده خجالت میکشید و ادامه نمیداد نهی از منکر ایشون هم غیر مستقیم بود که کسی ناراحت نشود،هم موثر واقع میشد.
#شهید_حاج_رضا_فرزانه
راوے : #همسر_شهید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
دو هزار و چهارصد تومان كه ديگر نماز ندارد
قبل از داخل شدن وقت نماز و اذان كه كلي نوار قرآن دعا و مناجات مي گذاشت بماند، بعد از گفتن اذان هم هر چه بلد بود و نبود پشت ميكروفون مي گفت؛ عباراتي چون: عجلوا بالصلواه قبل الموت، يا چه مي دانم: قبل الفوت؛ و دست آخر: جملۀ معروف « آن كه ما را شفيع در عرصات، بر محمد آل او صلوات» و از اين قبيل مقدمات و مؤخرات. خلاصه، پيرمرد براي خودش برنامه داشت، منتهی اگر بعضي از بچه هاي شيطان مي گذاشتند! چون وقتي مي آمدند حسينيه مي گفتند:«چيه پيرمرد شلوغش كردي؟» و او از روي صاف و سادگي مي گفت:«باباجون، نماز ستون دينه، بايد تبليغ بشه. تازه مي دونيد نماز خوندن در مسجد و به جماعت چقدر ثواب داره؟» بچه ها هم كه مي خواستند بيشتر صدايش را در بياورند مي گفتند:«/آخه دو هزار و چهارصد تومان(اشاره به حقوق ماهانۀ بسيجيان در جبهه) كه ديگر نماز نداره بابا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
زندگینامه_شهید_احمد_مکیان
#قسمت_2
تدارکات
وقتی زندگانی بزرگان را مطالعه می کنیم می بینیم یک سری اتفاقات خوبی قبل از تولدشان واقع شده مثل وضو گرفتن مراقبت در غذا خوردن و امثال این ها. ما سعی کردیم برای احمد تمام این کارها را انجام بدهیم. به عنوان مثال مادرش در موقع بارداری انس زیادی با قرآن داشت به قدری زیاد قرآن میخواند که من که طلبه هستم به پایش نمی رسیدم. سفارش میکردم مادرش دائم الوضو باشد و غذاهایی را بخورد که روی حافظه فرزند تاثیر خوبی می گذارد. بعدها اثر این مراقبت ها را دیدیم. خدا رو شکر هم خودش از کودکی با قرآن انس گرفت و هم حافظه بسیار خوبی خدا به او عنایت کرد.
راوی: پدر شهید
حجت الاسلام و المسلمین مجید مکیان
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
✍به شما توصیه می کنم که همیشه و در همه جا پیرو ولایت فقیه باشید و از روحانیت متعهد پیروی کنید.دلبسته مال دنیا نباشید و به هم نوع خود همیشه یاری رسانید.نماز اول وقت را فراموش نکنیدو در محافل مذهبی و نماز جمعه و جماعات شرکت کنید.با قرآن مأنوس باشید و سیره ائمه را سرلوحه زندگی خود قرار دهید.از خواهرانم می خواهم که حجاب خود را رعایت کنند و
حضرت زهرا(س) را الگوی خود قرار دهند.
#سردار_شهید_جاویدالاثر
#محمد_نوری_تیرتاشی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
"شـهید پلارک" به شیوه حر...
✍شب عاشورا، "سید احمد" همه بچه ها رو جمع کرد. شروع کرد براشون به حرف زدن.
گفت:
حر، شب عاشورا توبه کرد. امام هم بخشیدش و به جمع خودشون راهش دادند. بیایید ما هم امشب حر امام حسین (عليه السلام) بشیم.
✍نصف شب که شد، گفت:
پوتین هاتون رو در بیارین بندهای پوتین ها رو به هم گره زد. بعد توی پوتین ها خاک ریخت و انداختشون روی دوشمون.
گفت:
حالا بریم!
چند ساعت توی بیابونهای کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم.
اون شب احمد چیزهایی رو زمزمه میکرد که تا اون موقع نشنیده بودم....
راوی: همرزم شـهید
#شهید_احمد_پلارک
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
مردن كه زاري ندارد
بعداز ظهر بود. گردان آماده مي شد كه شب هنگام عمليات كند، فرمانده گردان با معاونش شوخي داشت، مي گفت:«خوب ديشب نگذاشتي ما بخوابيم، پسر مردن كه ديگر زاري ندارد. به خودم گفته بودي تا حالا صد دفعه كارت را درست كرده بودم، چيزي كه اينجا فراوان است مرگ». بعد دستش را زد پشتش و گفت:«بيا بيا برويم ببينم چه كار مي توانم برايت بكنم
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حضرت معصومه مدد مدد. حاج محمود کریمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
عجیب است داستان آدمی که میداند بعد از مرگ او را بازخواست میکنند اما بیخیال در یک زندگی آسوده روز را به معصیت میگذراند و شب آسوده همراه شیفتگان رؤیاها به خواب میرود .
#شهيد_حسين_بيدخ
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید
💠 #خستگی_مانع_محبت_نشود
✍ شب اومد خونه چشماش از بیخوابی شدید، سرخ بود. رفتم سفره بیارم ولی نذاشت. گفت: امشب نوبت منه، امشب باید از #خجالتت در بیام. گفتم:تو بعد از این همه وقت خسته و کوفته اومدی... نذاشت حرفم تموم بشه بلند شد و غذا رو آورد. بعد غذای #مهدی رو با #حوصله بهش داد و سفره رو جمع کرد. بعد چایی ریخت و گفت: «بفرما».
#شهید_همت
📙به مجنون گفتم زنده بمان، ص۲
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#شهید_احمد_مکیان
دوست داشتنی
#قسمت_3
بچه اول بود خیلی هم شیرین و دوست داشتنی نمی دانم خدا در وجود این فرزند چه چیزی قرار داده بود که من را این قدر به خودش وابسته کرده بود دوست نداشتم حتی لحظه ای از او دور باشم حتی وقتی برای نماز جماعت به مسجد می رفتم سریع خودم را به منزل می رساندم تا این فراغ و دوری از احمد زیاد طول نکشد. عجله کردن برای بازگشت به خانه به قدری ظاهر و مبین بود که اهل مسجد با شوخی و خنده می گفتند کجا با این عجله؟ دوباره میخوای احمد روببینی؟
راوی: پدر شهید
حجت الاسلام و المسلمین
مجید مکیان
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
برادرها! این دنیا سرای بیش نیست که هرچه بروید بدان نمی رسید. این دنیا منزلگاهی است که فقط برای دادن امتحان در آن توقف کرده ایم. این دنیا همان طوری که حضرت علی(علیه-السلام) می گویند هیچ نمی ارزد. پس چرا باید پیروان ایشان به آن دل ببندند؟!
#شهید_منوچهر_پور_فرد_کهن
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💠 جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم، یکی برداشت و گفت: «میتونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم: «البته سید جون، این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود. میگفت: «میبرم با #خانم و بچه هام میخورم». میگفت: اینکه آدم شیرینیهای زندگیشو با زن و بچهاش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر میذاره!
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
📕سیدمرتضیآوینی،کتاب دانشجویی،ص۱۹
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
پستانک را در دهان عراقی گذاشت
عملیات والفجر چهار، در گردان میثم به فرماندهی برادر کساییان، تک تیرانداز بودم. آقای ژولیده ـ که احتمالاً شهید شده باشد ـ مسؤول دسته بود و پستانکی به گردنش انداخته بود. همینطور که به سوی منطقه پیش می رفتیم، گاهی با صدای شبیه بچه شیرخواره گریه می کرد و یکی از برادران پستانک را در دهانش می گذاشت و او ساکت می شد. بعد از عملیات در قله ۱۹۰۴ کله قندی و کانی مانگا چند نفر از برادران مجروح شدند. زخمیها را روی برانکارد گذاشتیم و دادیم دست اسرایی که در اختیار داشتیم تا آنها را پایین بیاورند… یکی از اسرا حاضر به کمک نبود. دوستی داشتیم که او را با اسلحه تهدید کرد. عراقی فکر کرد می خواهیم او را بکشیم، زد زیر گریه. ژولیده پستانکش را از جیبش درآورد و در دهان اسیر گذاشت. با دیدن این صحنه همه خندیدند حتی خود اسیر. بعد آمد و زیر برانکارد را گرفت
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
او خودش را کشت!.mp3
987.1K
نوآهنگ
او خودش را کُشت!
علت نفوذ شهدا در قلوب مردم و جوانان و چرایی عدم تأثیر برخی کارهای فرهنگی در جامعه به روایت حاج حسین یکتا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#شهید_احمد_مکیان
اشتباه
#قسمت_4
مدتی بود که وارد یک هیت عزاداری شده بودیم. با بچه های هیت هم خیلی رفیق بودیم. تا اینکه یکی از دوستان برای ما صحبتی کرد به این مضمون که روشی که در این هیت برای عزاداری انتخاب شده اشتباه است و شما دارید اشتباه عمل می کنید. ما هم شور جوانی داشتیم و قبول نمی کردیم که کسی بگوید کار شما اشتباه است. حتی به او برگشتیم که چرا این حرف ها را می زنی.
ولی احمد وقتی حرف های این بنده خدا را شنید و دید حرف حق می زند حرفش را قبول کرد. بچه های هیت از رفقای صمیمی ما و احمد بودند و سخت بود این حرف ها را به آنها بزنیم ولی ولی احمد اینکار را کرد و اشتباهات بچه ها را تذکر داد. حتی وقتی دید حاضر نیستند از کارهای اشتباهشان دست بردارند دور همه شان را خط کشید و قطع رابطه کرد.
راوی: برادر شهید
محمد حسین مکیان
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💠 مادرم تو #خواستگاری شرط کرد که دخترم، صبحها باید #شیر و #قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر سخته. اما مصطفی همیشه با اینکه قهوه نمیخورد برایم قهوه درست میکرد. میگفتم: «واسه چی این کارو می کنی؟...». میگفت: «من به مادرت #قول دادم که این کارها رو انجام بدم». محبتهاش رو که میدیدم احساس میکردم رنگ #خدایی به زندگیمون داده.
#شهید_چمران
📙افلاکیان، ج۴، ص۷
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
جبهه خالي مي شود
هر چي شيخ جدي مي گرفت، قضيه براي او شوخي بود. هر كسي چيزي مي گفت. از هر دري سخن سخني و او مرتب تذكر مي داد كه:«برادرها! تا مي توانند غيبت كنند، از اين و آن بگويند، تا راه، نمود نكند و زودتر برسيم». اين عبارت را به قدري به طعنه و كنايه مي گفت كه كم مانده بود ما هم باورمان بشود. حاجي كه فوق العاده سنگين و رنگين هم بود با احتياط پرسيد :«براي چي غيبت كنند؟» و او بي درنگ جواب داد معلومه:« براي اين كه شهيد نشويم». حاجي بو برده بود كه دارد مزاح مي كند اما هنوز خاطر جمع نبود. براي همين لبخندي زد و گفت:«مي ترسي بهشت، امروز كه جمعه است تعطيل باشه و بچه ها پشت در بمانند؟» گفت:«نه؛ براي اين كه اگر برادرا شهيد شوند جبهه خالي مي شود. آن وقت كي مي خواهد با صدام حساب و كتاب كند؟
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | "اخلاص" در کلام شهید حاج ابراهیم همت
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆