eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
655 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #ڪلیپ 🔹 خاطره ای شنیدنی از سردار جانباز #جانباز_ناصر_دستاری 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 تیر سرد کن او كه سن و سال بيشتري داشت از دوست بسيجي خرد سالش سوال كرد كه نگفتي بالاخره چطور موفق شدي بيايي منطقه رزمنده بسيجي گفت:‌ هيجي فرار كردم. آنها تا آخرين لحظه هم حرف خودشان را مي زدند. تو بروي جنگ جنگ كجا ميرود؟ خودت را نمي تواني جمع و جور كني،‌يك خدمتكار مي خواهي كه تر و خشكت كند آن وقت صدايت را مي اندازي در گلويت كه مي خواهم بروم با دشمنان دين بجنگم!‌آخر چه كاري از دست تو بر مي آيد؟ و از اين حرفها. برادري كه بزرگتر بود گفت: تو هم مي گفتي هيچ كاري نتوانم بكنم يكي دو تا تير را كه سرد مي كنم!‌ بسيجي كه تا آن لحظه او را محرم فرض كرده بود و حالا مي ديد همسنگرش هم همان حرف را به زبان ديگر مي گويد به او حمله برد؛ دنبال هم در محوطه، از اين سو به آن سو 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❌بی‌حجابی زن، از بی‌غیرتی مرد است امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد. » و نیز فرمودند:  «کسی که غیرت ندارد قلبش واژگون است. » امام صادق(علیه السلام)می فرمایند:  «زنی که خود را زینت و خوشبو نماید و از خانه اش خارج شود و باعث توجه افراد نامحرم شود و شوهرش به این کار راضی باشد، هر قدمی که این زن برمی دارد، برای شوهرش در جهنم خانه ای بنا می شود.» 📚کافی،ج۵ ص ۵۳۶ 📚وسائل،ج ۱۴ ص ۱۷ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :0⃣1⃣ ✍ به روایت سید ناصرحسینی پور چشمانم را به انتظار تیر خلاص او بستم و شهادتین را گفتم.فکر می‌کنم متوجه شده بود که از مرگ نمی‌ترسم. به رنج‌ها، دردها و تحقیرهای اسارت که فکر می‌کردم، دلی به زنده ماندن نداشتم. در حالی که سرم پایین بود، کنارم نشست، موهایم را گرفت و سرم را بالا آورد، چنان به صورتم زُل زده بود، احساس کردم اولین بار است ایرانی می‌بیند.چند نظامی جدید آمدند.یکی از آنها با پوتین به صورتم خاک پاشید،چشمانم پُر از خاک شد. دلم می‌‌خواست دست‌هایم باز بود تا چشم‌هایم را بمالم. ساعت مچی‌ام توجه یکی از نظامیان را جلب کرد. سیم تلفن صحرایی را از دستم باز کرد، نفس راحتی کشیدم.از بس دست‌هایم را محکم بسته بودند،جای سیم‌ها روی دستم کبود شده بود.نظامی‌ای که جوان‌تر بود، دستم را گرفت تا ساعتم را درآورد. با اشاره دستم بهش فهماندم که درش می‌آورم و بهت می‌دهم ! دستش به طرفم دراز بود تا ساعتم را بگیرد.ساعت را که درآوردم، انداختمش توی آب! بعد از شهادت برادرم تصمیم گرفته بودم ساعت او را برای یادگاری نگه دارم ! برایم سخت بود ساعت مچی برادر شهیدم روی دست کسانی باشد که قاتلان او بودند.برایم مهم نبود به خاطر این کارم چه برخوردی با من می‌کند.اینکار آن‌قدر او را عصبانی کرد که با لگد به چانه‌ام کوبید و با قنداق اسلحه‌اش به کتفم زد.آن لحظه، در خیالم به برادرم فکر می‌کردم که بهم می‌گفت : ناصر! ساعت من دست عراقی‌ها چه می‌کنه ؟! یکی از نظامی‌ها دوباره دست‌هایم را بست ! یکی از نظامیان کنارم ایستاد و گفت :«سب الخمینی، به خمینی فحش بده!» دیگر نظامی همراهش لوله اسلحه‌اش را روی ‌پیشانی‌ام گذاشت و این حرف افسر را تکرار کرد.ستوان ازینکه حاضر نبودم به امام توهین کنم، عصبانی شده بود.یکی‌شان کمپوت و دیگری پوست میوه‌اش را به طرفم پرت کرد. یکی از نظامی‌ها با لگد به پهلویم کوبید،نفسم گرفت!خدا خدا می‌کردم به پایم نزنند. نظامی دیگری زیر چانه‌ام را گرفت، سرم را بالا آورد، کشیده‌ی محکمی زد! یکی از آن‌ها که آدم چاق و هیکلی بود، با پوتین به پای مجروحم کوبید.از شدت درد فریادم بلند شد. تشنگی امانم را بریده بود.از شدت ضعف روی طرف راست بدنم در کانال دراز کشیدم. دو نظامی که یکی از آن‌ها سرگرد بود کنارم ایستادند.سرگرد به قیافه و زخم‌هایم خیره شد و گفت : «عطشان، تشنه‌ای؟!» گفتم: «نعم،بله.» با اشاره‌اش، سربازی از فانسقه‌اش قمقمه‌اش را در آورد و به سرگرد داد. سرگرد درِ قمقمه را باز کرد، مقدار کمی آب ریخت روی سرم، طوری که سردی آب را حس کردم.نگاهم به دستش بود که آب قمقمه را در مقابل زبان عطش‌زده‌ام به زمین ریخت ! ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
دل من تنگ همین یڪ لبخنـد و تــو در خنده #مستانہ خود مےگـذرے نوش جانت امّـا .. گاه گاهـے بہ دل خستہ ما هم‌ نظــرے... #شهید_مرتضی_مسیب_زاده #صبحتون_شهدایی🌷 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@ostad_aali.mp3
زمان: حجم: 2.77M
🔰آخرالزمانی ها و دینداری!🔰 💠استاد #شیخ_مسعود_عالی ✨ #استقامت_در_دین ✨ #حجت_های_خدا ✨ #پاداش_پنجاه_نفر 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 سفارشم به شما این است : که تمام حرفتان حرف رهبری ، عمل‌تان عمـل رهبری ، و جانتان جان مقام رهبری باشد و نه عقب‌تر و نه جلوتر حرکت کنید. #پاسدار_مدافع_حــرم #شهید_علی_اصحابی🌷 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷 مهربونی با خانم خونه بعضی مردها فکر می‌کنن هنوز تو غار زندگی می‌کنن! تا می‌رسن خونه یه غرشی می‌کنن که کل غار، ببخشید، کل خونه می‌لرزه! بعد هم لم می‌دن رو مبل و پشت سر هم به خانم خونه دستور می‌دن. تو طول روز تلفن می‌زنن خونه و شروع می‌کنن به دستور دادن. فکر می‌کنن کلفت گرفتن و باید با زبون زور با زنشون حرف بزنن. تصورشو بکن، خدا چهارده قرن پیش به مردا گفته آقا آروم‌تر! با خانم خونه درست رفتار کن! وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ با آن‌ها به خوبی رفتار کنید (بخشی از آیه 19 نساء) (صفحه 43) 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 خاطرات شهدا 🇮🇷 🔹روز سوم بود که (ع) وارد عملیات شد. محمود از من جدا شد و به عنوان تخریبچی با گردان حضرت قاسم (ع) به جزیره مجنون رفت و من هم براي حضور در گردان حضرت علي اصغر (س)آماده شدم. آخرين ديدار من و ایشان فرداي اعزام بود که با موتور به مقر گردان برگشت. او را ديدم. دست دور گردن من انداخت که با هم وداع کنيم. کنار گوشم گفت: ▫️«اين آخرين ديدار ماست. ديدار ما به قيامت! من شهيد مي شوم و ديگر بر نمي گردم. شما زحمت بکشيد سلام مرا به مادرم برسان و از مادرم حلاليت بطلب؛ چون خيلي براي من زحمت کشيد و من نتوانستم زحمات او را جبران کنم.» همان طور که او گفته بود، اين آخرين ديدار ما بود. او رفت و با دو هزار شهيدي برگشت که از آنها تنها پلاک و مشتي استخوان به يادگار مانده بود. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصاویر جبهه 🌴 دوران #دفاع_مقدس 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 ببين حال پريشانم اگر كسي نمي‌دانست قضيه چيه با خود مي‌گفت: خدا شفاش بده، احتمالاً کم و کسر داره، مثلاً يکي از کارهايش که خوب يادم هست از آن روزهايي که هنوز او را نمي‌شناختم اين است که وقتي مي‌ديد بچه‌ها زيادي سرشان به کار خودشان گرم است، مي آمد و در حالي که به ظاهر اعتنايي هم به ديگران نداشت به نقطه‌اي خيره مي‌شد و مي‌گفت: ببين....ببين طبيعي بود که هرکس چون تصور مي کرد او را صدا مي‌کند برمي‌گشت و او در ادامه در حالي که يک دستش را به سينه‌اش مي‌زد مي‌گفت: «ببين حال پريشانم، حسين جانم، حسين جانم يعني مثلاً دارم نوحه مي‌خوانم و کسي را صدا نکرده‌ام 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰ ۱:۰۴ دقیقه 🔹 🔹 برای با حجاب کردن دخترامون چه کار باید بکنیم⁉️ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆