eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
680 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
نمیـدانم چه رازے اسـت ڪه هروقـت #عڪس_هایتان رانگاه میڪنم و هر چہ میڪنم باز هم خجالت از اعمالم تمام #وجودم را فرامیگیرد ڪاش زود دستم را بگیرد فرشتگان به خاڪ نشستہ #صبحتون_شهدایی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷فــــرازےازوصیتنــــــامــہ🇮🇷 °•《بنده خونم و شاهرگم را می‌دهم که تا مردم ایران و تمامی شیعیان و مسلمانان جهان در آرامش و آسایش زندگی کنند و جانم را فدا امر و دستور امام خامنه‌ای و سردار و سرلشگرم حاج قاسم سلیمانی می‌کنم، ان‌شاء‌الله خداوند حافظ مملکتم باشد.》°• ــــــ♢☘🌸☘♢ــــــ 🔻مدافــــع‌حــــــرمـ🔻 #شھیــــدمحمــــدڪــامــــران🌸🍃 ‌ #محاکمه_مهناز_افشار 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@ostad_aali110.mp3
3.54M
🔰عوامل آسان شدن مرگ🔰 💠استاد #شیخ_مسعود_عالی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆۷
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷 حکم عادلانه یکی از سخت‌ترین کارها قضاوته. قاضی قبل از حکم دادن باید همه چیزو در نظر بگیره و بدون در نظر گرفتن منافع شخصی خودش یا یکی از طرفین حکم صادر کنه. قضاوت فقط تو دادگستری نیست! ما هر روز بدون این که متوجه باشیم داریم حکم صادر می‌کنیم. تو سر کار، تو خونه بین اعضای خونواده، بین دوست و آشنا. خدا تو قرآن می‌گه وقتی لازم شد قضاوت کنید به عدالت حکم کنید. تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ عادلانه قضاوت کنید (بخشی از آیه 58 نساء) (صفحه 51) 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 مثل بچه #بسیجی ها زندگی میکرد خیلی ساده و به دور از تجملات... 😊 نمیپذیرفت درخانه حتی مبل داشته باشد؛ نه این که بخواهد تظاهر به زهد کند و از روی تصنع باشد؛ روحیه اش این طور بود! 🍃🌸 این اواخر در میدان آرژانتین روی چمن ها نشسته بودیم که پرسیدم: "با حقوق پاسداری زندگی چطور میگذرد؟ " گفت:من راضی ب گرفتن همین حقوق هم نیستم؛ دنبال کاری هستم که زندگی را بچرخاند و شغل پاسداری برای تأمین زندگی نباشد!! #شهید_محمود_رضا_بیضایی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 سهميه ما بيچاره نيروهاي تازه وارد گردان .تمام بلاهايي را كه قبلا قديمي تر ها سر ما اورده بودند ما روي انها پياده مي كرديم. دو كلمه كه مي خواستند حرفي بزنند و چيزي بگويند از هر طرف محاصره مي شدند كه ،شما صحبت نكن، جزو آمار نيستي. هنوز اسمت را به اشپزخانه نداده اند و در واقع از سهميه ما استفاده مي كني .بنده هاي خدا تا بخواهند راه بيفتند ودر مقابل اين برخورد ها ضد ضربه بشوند پوست مي انداختند 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :8⃣1⃣ ✍ به روایت سید ناصرحسینی پور ده دقیقه‌ای ، از برخورد سرباز آشپرخانه با من گذشت. یکی از همان کارکنان آشپرخانه که حدود پنجاه سالی داشت،کنارم حاضر شد.گالنی ده لیتری و پارچی آب دستش بود.فکر می‌کنم می‌خواست از دلم درآورد. از گالن توی پارچ آب می‌ریخت و آن را روی سر و صورتم خالی می‌کرد.پیراهنم از سفیده و زردی تخم‌مرغ‌ها کثیف شده بود. به دستور ارشد دژبان‌ها مرا روانه بازداشتگاه کردند.وارد بازداشتگاه که شدم نفهمیدم چور خوابم برد.از بس هوا گرم بود، دم کرده بودیم.از بدنمان عرق سرازیر بود.تعدادی از اسرای سالم کنار مجروحان تا صبح نخوابیدند.در محوطه پادگان بدجوری بچه‌ها را کابل باران کردند.باتوم‌هایی دست دژبان‌ها بود که برای اولین بار بود می‌دیدم.وقتی به کمربچه‌ها می‌زدند، مثل فنر چندبار ضربه تکرار می‌شد.یکی از اسرا که یدالله زارعی نام داشت ترکش به سرش خورده بوده و بخشی از استخوان جمجمه‌اش را برده بود.به همین دلیل طرف چپ بدنش فلج بود.بدنش که به رعشه می‌افتاد،ناراحت می‌شدم. بیشتر اوقات نمی‌توانست لرزش دستش را کنترل کند.هنگام ضرب و شتم، یکی از بچه‌های مشهد، که صادق نام داشت، بلند شد و پشت سر یدالله ایستاد.صادق ایثار به خرج داده بود، کف دو دستش را گذاشته بود روی سر یدالله، درست همان جایی که ترکش استخوانش را برده بود. مغر سرش هیچ پوششی نداشت. با کوچک‌ترین ضربه‌ای به سرش جان می‌داد. بچه‌ها را کتک مفصلی زدند. عراقی‌ها می‌گفتند تا علی هاشمی خودش را معرفی نکند دست از سرتان برنمی‌داریم.یکی از افسران در میان اسرا دور می‌زد، افراد ریش‌دار را بیرون می‌کشید و با گاز انبر ریش آن‌ها را می‌کند.فهمیدم عراقی‌ها چقدر از اسرای ریش‌دار نفرت دارند. احمد سعیدی که سمت راستم نشسته بود، روده‌ها و شکمش بعد از چند روز عفونت کرده بود. اسرا با پیراهنشان شکم او را بسته بودند اما ورم و عفونت شکمش روز‌به‌روز بیشتر می‌شد. بعضی از افسران که در محوطه پادگان قدم‌ می‌زدند،سراغمان می‌آمدند و با ما بحث می‌کردند. یکی از آن‌ها که سروان بود سراغمان آمد. رو‌به‌رویم که ایستاد، به زخم‌هایمان خوب نگاه کرد و گفت : « خمینی این بلا رو به روزتون آورده؟» به من که رسید، پوتینش را گذاشت روی پاشنه‌ام و گفت: « لهش کنم؟». با پوتین پاشنه پایم را که فشار داد، درد شدیدی را تحمل کردم و سعی کردم جلوی ناله‌ام را بگیرم. منتظر بودیم ما را به بغداد ببرند. نمی‌دانستم بغداد بهتر است یا بدتر. نزدیک غروب بود، بچه‌ها سوار اتوبوس شدند. با آن وضعیت جسمی، نمی‌توانستم روی صندلی بنشینم.در راهروی اتوبوس دراز کشیدم. نگاه غم‌آلود اسرا یادم مانده، بعضی بچه‌ها با دیدن وضعیتم گریه کردند. اتوبوس که به طرف بغداد می‌رفت با خودم گفتم : «شاید دارم خواب می‌بینم و همه این‌ها کابوس است. مثل آدمی که خواب بدی می‌بیند و در عالم خواب به خودش می‌گوید از خواب که بیدار شوم، همه چیز تمام می‌شود!» هرچقدر از استان میسان عراق دورتر می‌شدیم به کربلا نزدیک‌تر می‌شدیم. نزدیکی‌های بغداد، یکی از دژبان‌ها به بچه‌ها گفت : « کربلا سبعین کم، کربلا هفتاد کیلومتر». نام کربلا که برده شد، بغض کهنه اسرا ترکید. گویی دجله از چشم‌ها جوشید. صدای گریه اسرا بلند شد. بلند بلند زدم زیر گریه. امشب به بهانه آقا امام حسین‌ علیه‌‌‌السلام یک دل سیر برای دل خودم و آنچه بر من گذشته بود،گریه کردم. شک ندارم آقا امام حسین علیه‌السلام هم دلش برای شهیدان جزیره مجنون می‌سوخت. جزیره‌ای که در یک نصف روز شاهد قساوت‌ها و جنایت‌های بی‌شماری از بعثی‌ها بود. اوایل صبح به بغداد رسیدیم . . ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
صبح يعنے بہ نفس هاے توپيوند شدن صبح يعنے پراز #احساسِ خداوندشدن صبح يعنے ڪه پس از شامِ سيہ مي‌آيے ای خوشا سربه سر زلف تو دلبند شدن #شهید_مسعود_عسگری #صبحتون_شهدایی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷فرازی ازوصیتنامه شهید🇮🇷 خودتان رابرای #ظهورامام_زمان روحی لک الفداء وجنگ با کفار به خصوص #اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. #شهید_محسن_حججی #یادش_باصلوات 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@ostad_aali110.mp3
2.93M
🔰هنر اینه اهلبیت وارد زندگیمون بشن 💠استاد #شیخ_مسعود_عالی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷 اول نصیحت، بعد دوری یه جاهایی آدم تو رو در واسی میمونه. یه عده دارن کار خلاف می‌کنن و آدم نمی‌دونه با این عده بمونه، یا بره جای دیگه. مثلاً دارن غیبت یه بنده خدایی رو می‌کنن، یا دارن چیزهای حروم می‌خورن. تکلیف ما چیه؟ باید اون جا بمونیم یا نمونیم؟ قرآن جواب داده. می‌گه نه تنها باید ازشون دور بشی، بلکه باید نصیحتشون هم بکنی تا از این کارا نکنن. فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ از آن‌ها کناره‌گیری کن و آن‌ها را نصیحت کن (بخشی از آیه 63 نساء) (صفحه 52) 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆