فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | #روایت_فتح
🎞 مستندی جاودانه، از #شهید_آوینی
🎙 با صدای حاج #صادق_آهنگران
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#پله_پله_تا_سقوط
💢مقام معظم رهبری:
سوق دادن به تجمل و آرایش های بیهوده و مخارج سنگین و تبدیل شدن به یک وسیله ی مصرف، ستم بزرگی بر زن است. شاید هیچ ظلمی بالاتر از این نباشد؛ چون او را از آرمان ها و اهداف تکاملی خودش غافل و منصرف می کند و به چیزهای کوچک و حقیر سرگرم می نماید.
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :2⃣7⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
از تكرار نوارهاي ترانه فارسي به ستوه اومده بوديم. از روزي كه ما را به ملحق آورده بودند، عراقيها هر روز از ساعت نه صبح تا دوازده ظهر و عصرها از ساعت چهار تا شش عصر كه وارد بازداشتگاهها ميشديم، از بلندگوهاي كمپ ترانههاي خانم افسر شهيدي، داريوس اقبالي و... پخش ميشد. بلندگوهاي بوقي را بالاي كمپ لابهلاي سيم خاردار كار گذاشته بودند. از بس اين نوارها هر روز تكرار شده بود شعرهايش را حفظ بوديم. انتخاب ترانههاي خانم شهيدي و داريوش حساب شده بود. مضمون همهي شعرها دربارهي غربت و دوري از وطن بود. بعضيها نميدانستند چرا عراقيها از بين آن همه ترانههاي متنوع و شاد فقط اين دو نوار را انتخاب كردهاند. برايم روشن بود، از روي عمد انتخاب شدهاند. از مدتها قبل بزرگترهاي كمپ از جمله حسن بهشتي پور، اصغر اسكندري، حاج حسين شكري وجعفر دولتي مقدم به عراقيها اعتراض كرده بودند. هر چند بيشتر اسرايي كه گوشهگير منزوي بودند، از اين ترانهها استقبال ميكردند. پخش اين ترانههاي غم آلود وحسرت آور بعضي از اسرا را راضي ميكرد.
در اين باره بچهها با ستوان حميد كه آدم منطقي بود، صحبت كرده بودند. قبلاً با سعد صحبت كرده بودم، بيفايده بود. هفته قبل سعد در جوابم گفت: من يه آدميام كه از آرامش و سكوت بيشتر خوشم مياد، دست من نيست! سعد بارها گفته بود: من از خدامه تو اين كمپ سكوت و آرامش حاكم باشه! من كه نميفهمم خوانندگان ايراني چي ميخونن؛ شفيق عاصم افسر بخش توجيه سياسي ميگه اين نوارها رو بزار، من هم ميذارم! سعد راست ميگفت. او تشويقم ميكرد قضيه را به مسئولين اردوگاه بگويم. چون خودش ذي نفع بود براي اين كار تشويقم ميكرد. بچهها گفته بودند از چه دري وارد صحبت شوم. به ستوان حميد گفتم:
- سيدي! اردوگاه مثل خونهي ماست. روح بچهها رو ، اين ترانهها خسته كرده، الان يك سال ميشه كه اين دو تا نوار با اعصاب ما بازي ميكنن، شعراش رو اگه بتونن براتون ترجمه كنن اون وقت ميفهميدين من چي ميگم.
- چه نوارهايي براتون بزاريم؟
به نام استاد بنان و شجريان بسنده كردم. خود فاضل مترجم هم نام تعدادي از خوانندگان فارسي خارج نشين را براي ستوان حميد گفت. ستوان كه ميدانست آرزوي قلبيمان بود از بلندگوي كمپ، راديو ايران پخش شود، با شوخي وطعنه گفت راديو ايران چي؟
- اونوقت هيچ وقت اجازه نميديد، اما بخش فارسي و راديو بغداد بهتر از اين ترانههاست.
- راديو صوت الجماهير عراقي چي؟
- هرچي غير از اين ترانهها!
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #ڪلام_شـهید 🇮🇷
🔹همسرم بدان که من نسرین
کسی که تو را دوست دارد،
شهادت را هم بسیار دوست
میدارم، چون خدای خود را
در آن زمان پیدا میکنم. از تو
میخواهم اگر میخواهی فردی
خداگونه باشی و درس دهنده،
از امروز و از این ساعت سع
کنی تماس خود را با خدای
خویش بیشتر کنی و همین
طور معلّمی باشی جدّی.
#شهیده_نسرین_افضل
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴 #باید_تحت_ولایت_باشیم
💠ما نباید شأن امام #معصوم
و حجت بزرگ الهی را در حد یک
مشکل گشا و کار راه انداز گرفتاریها و به عنوان #وسیله ای برای شفای بیماران،ادای #قرض ها و رفع گرفتاریها بدانیم و بس.
💠 آنها برای آدم #درست کردن آمده اند، آمده امثال #سلمان و #ابوذر درست کنند.
💠سلمانی که اگر یک روز #دیر در خانهی اهل بیت میرفت #گله میکردند و میفرمودند:سلمان ما دلمان #تنگ می شود، چرا اینقدر
دیر می آیی؟
💠مقام #شیعیان خاص اهل بیت از ملائک #مقرب بالاتر است، این مقامات را باید از آنها درخواست کرد، که با یک ختم و چله گرفتن به دست نمیآید.
💠باید تحت #ولایت آنها بود و #تسلیم آنها شد تا به این مقام نائل شویم.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
شهدای پرواز ۶۵۵.mp3
8.62M
🎙قطعه «چگونه رهایت کنم» با صدای محمدحسین نعمتی
🌷به یاد شهدای پرواز ۶۵۵ که باشلیک موشک از ناو آمریکایی وینسنس درخلیج فارس سقوط کرد.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
با من مهربونه
مهربونی خدا رو همه حس کردیم. ما بدی میکنیم، خدا خوبی میکنه. ما گناه میکنیم، خدا گذشت میکنه. ما کوتاهی میکنیم، خدا میبخشه. اگه خیلی آدم خوبی باشیم حداقل روزی یه گناه میکنیم. یعنی در طول عمرمون حدود بیست هزار تا گناه! با این همه خدا میگه بنده من اگه توبه کنی میبخشمت. کاش میشد جلوی این مهربون حتی اون یک گناه هم نکنیم. خود ما اگه کسی بیست هزار تا خطا کنه چه معاملهای باهاش میکنیم؟
اِنَّهُ کانَ بی حَفِیّا
او با من بسیار مهربان است
(بخشی از آیه 47 مریم)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :3⃣7⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
بعد از مدتها که دلم برای میوه لک زده بود، برایمان دسر آوردند. دسر چند ماه پیش هر دو نفر یک خیار بود. دسر امروز انگور بود. جمعیت ملحق ۱۰۶۳ نفر بود. مسئولین غذا برای دریافت دسر جلوی در ورودی کمپ صف کشیدند. یکی از بچهها در حالی که ظرف قُسوه دستش بود، وارد بازداشتگاه شد. تا امروز هیچ کداممان انگور نخورده بودیم. اما عراقیها را در حال خوردن انگور دیده بودیم. بچهها دور تا دور ظرف قسوه جمع شدند. جلال رحیمیان ارشد بازداشتگاه سعی میکرد، انگورها را به عدالت بین بچهها تقسیم کند. عارف یزدانپناه معروف به عارف دو کله مسئول تقسیم بود. تقسیم انگورها دانه دانه صورت گرفت. مقسم کل، تمام انگورها را دانهدانه بین بیست و چهار بازداشتگاه تقسیم کرد. در مرحله دوم داخل بازداشتگاه با جدا کردن دانههای کوچک و بزرگ، انگورها بین اسرا تقسیم شد. تقسیمبندی انگورها بیش از یک ساعت طول کشید.
سهم هر اسیر چهار دانه انگور بزرگ و دو دانه انگور کوچک و یا متوسط شد. در بازداشتگاه هشتاد و پنج نفری ما عدالت به گونهای بود که تکلیف بیست و پنج دانه انگور باقیمانده هم مشخص شد. تقسیم آن بین هشتاد و پنج نفر کار سختی بود. جلال ارشد بازداشتگاه از بچهها نظرخواهی کرد. بچهها قبول کردند بیست و پنج دانه انگور بین افراد سالخورده و مریض تقسیم شود. سالمندان و مجروحان بازداشتگاه دوازده نفر بودند. دوازده دانه انگور را به ما دادند و سیزده دانه دیگر را برای اسرای مبتلا به اسهال خونی که در قسمت درمانگاه بستری بودند، بردند.
دکتر بهزاد روشن که در قسمت درمانگاه کار میکرد، انگور آنها را تقسیم کرد. بازداشتگاه کناریمان بچهها سی و پنج دانه انگور را بین هشتاد و پنج نفر تقسیم کردند. خودشان گفتند، ده نفر از هشتاد نفر آن بازداشتگاه کنار کشیدند، بچهها سی و پنج دانه انگور را بین هفتاد نفر تقسیم کردند. وقتی از محمد رمضانی پرسیدم، چه جوری؟ گفت: سی و پنج دانه انگور را با تیغ از وسط نصف کردیم و بین بچههای بازداشتگاه تقسیم کردیم!
مدتها بعد یک بار برایمان دسر پرتقال آوردند و بین بازداشتگاهها تقسیم کردند. به هر سه نفر یک پرتقال رسید؛ هر چند تقسیم پرتقال بین سه نفر سخت بود. ارشد کمپ از عراقیها خواست چنانچه دفعات بعد قرار شد دسر پرتقال بیاورند، کاری کنند که یا به هر دو نفر یک پرتقال برسد، یا هر چهار نفر. آن روز پرتقالها بین بچهها تقسیم شد. فردی که مسئول نظافت بود، در حالی که سطل پلاستیکی دستش بود، برای جمع کردن پوست پرتقالها وارد بازداشتگاه شد. بیست و چهار بازداشتگاه را که دور زده بود. سطل خالی را به عراقیها نشان داده بود! حبوش پرسیده بود: مگه پوست پرتقالها رو جمع نکردی؟ گفته بود: سیدی! رفتم همهی بازداشتگاهها هیچ پوست پرتقالی نبود. بچهها از گرسنگی پوست پرتقالها رو خورده بودند!
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 فــــرازےازوصیتنـــــامہ 🇮🇷
🔹من از امت حزبالله میخواهم که راه امام را ادامه دهید و راه شهیدان را..
🔹من به شما پشت میزهایی که خون بهای هزاران شهید به خون خفته است میگویم و از شما میخواهم که فقط برای اسلام کار کنید نه برای مقام. چون مقام، ارزش انسان را پایین میآورد
🔹کسانی بودند که دم از بزرگی و ریاست و منیت میزدند ولیکن زمین خوردند و شما هم اگر بخواهید برای مقام کار کنید؛ فورا زمین خواهید خورد.
🔻پس بیایید برای اسلام کار کنید تا اسلام پشتیبان شما باشد شما از اسلام حمایت کنید و اسلام هم از شما
#شهید_علیاصغر_صفرخانی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆