eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
680 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 دلنوشته خواندنی به امام رضا(ع) 🔺 نوشیدن شهدِ شیرین با ضمانت امام رضا(ع) بسم الله النور، النور به: انیس‌النفوس، شمس‌الشموس، مولا علی‌ابن موسی الرضا(ع) از: غلام رو سیاه، گنهکار 🔹سلام آقای خوبم؛ از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می‌گذرد و حال که در صحن و سرایت هستم سر تا پا و شعف دارم. 🔸یادم هست دفعه قبل خواسته‌های زیادی از شما داشتم؛ الآن که خوب فکر می‌کنم به همه خواسته‌هایم رسیده‌ام؛ شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... ممنونم آقای خوبم، ممنون. 🔹دو روز پیش که با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر بردم؛ باورم نمی‌شود؛ همه این‌ها را از کرم و بزرگی شما می‌دانم. 🔸مولای من، با ورود به سپاه دریچه‌ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت‌های دنیوی هر آنچه که باید می‌چشیدم را چشیدم. 🔹حال، بی‌صبرانه چشیدن لذتی اخروی هستم، لذتی که نهایتش خداست. 🔸یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی‌بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جوادالائمه قسم، تو را به خواهر گرامی‌ات فاطمه معصومه قسم، من شوید. 🔹آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم. 🔸فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و شهادتم را امضا کن. 🔹امشب شام دوشنبه است؛ می‌گویند دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها پرونده اعمال ما می‌رود دست صاحبمان ولی عصر(ع). 🔸آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، را با امضای خودت مزین کن. 🔹آرزو دارم امشب پرونده‌ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای شما، ولی عصر(ع) هم امضا می‌کند. گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم ضامنم باش ای رضا مانند آهو دِه پناهم آقای من مرا از درگاهت ناامید نکن الهی رضاً برضاک لامعبود سواک ✍️دوشنبه/ سه شنبه 6 مرداد 94 حرم امام رضا(ع)/ رواق الاجابر 01:34 بامداد 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
4_750708911236972606.mp3
3.47M
🔊فایل صوتی #کوتاه 🔰تحمیل ولایتعهدی به امام رضا(ع) 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
13980807000112_Test.mp3
9.63M
🏴آقاجون سر از منو، سروری از تو 🎙با نوای سید مجید بنی فاطمه 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
°•|🌿🌹 #دلنوشته ◽️من اينجا... در قصه خيس اين دنيا... وجودم مچاله شد... کاری بکن ای شهيد بعضی وقتها نميدانم، درميان گرد و غبار اين دنيا، در اين دنيا با که ميتوان از بيقراری گفت...؟! ◽️ به یـــــاد آنهایی که جز استخوانهایشـــــــــــان چیزی از جسمشـــــــان نمانده اما عظمت و شکـــوه غیـــرت و روحشان عالم را فرا گرفته، باز هم همان جملـــه "شهـــدا شــــرمنده ایــــم" #شهـــــدا_شرمنده‌ایـــــم 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹 ♦️در روزهای پایانی ماه صفر قطعا بااین حدیث در فضای مجازی مواجه خواهید شد! 📢 صحت ندارد و منتشر نکنید 📢 باعث بدعت در دین میباشد 📌متن حدیث: پیامبر(ص): ماه صفر را به من خبر دهد،بهشت بر او واجب است اما اين بخشي از حديث است. پس جا دارد که متن کامل حديث را ببينيم. متن کامل حديث در دو کتاب شيخ صدوق(ره) يعني معاني الأخبار ص205 و علل الشرايع ج1 ص175 آمده است. ابن عبّاس گويد: روزى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به چند تن از اصحابشان که در مسجد قبا در خدمت وى بودند فرمود: نخستين شخصى که اکنون بر شما وارد شود مردى از اهل بهشت است، چون اين سخن را از آن بزرگوار شنيدند، گروهى از ايشان برخاسته و بيرون رفتند، و هر يک از آنان قصد داشت که سريعتر مراجعت نمايد تا خود نخستين واردشونده باشد و در نتيجه بهشتى گردد، پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به نيّت آنان پى‏برد، و به باقى مانده اصحابش که نزد وى بودند فرمود؛ بزودى چند تن بر شما وارد مى‏‌شوند که از جهت زودتر رسيدن در حال سبقت از يک ديگرند، پس هر کدام از آنان که مرا به خروج «آذر» مژده دهد اهل بهشت است. سپس آنان که بيرون رفته بودند بازگشتند و أبو ذر نيز همراهشان بود، آنگاه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به ايشان فرمود: ما اکنون در کدام يک از ماههاى رومى بسر مى‏ بريم؟ أبو ذر گفت: يا رسول اللَّه آذر بپايان رسيده است. پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: اى أبا ذرّ آن را مى‏ دانستم و ليکن دوست داشتم قوم من بفهمند که تو مردى از اهل بهشتى، و چگونه چنان نباشد، حال آنکه پس از من بدليل علاقه‏ ات به اهل بيتم تو را از حرم من دور گردانند، و تنها زندگى خواهى نمود، و تنها خواهى مرد، و قومى که عهده دار مراسم کفن و دفنت بشوند بسبب تو سعادتمند گردند و در بهشت جاودانى که به پرهيزگاران نويد داده شده همراه من خواهند بود.»(معاني الأخبار ص205، علل الشرايع ج1 ص175) پس همانطور که ملاحظه مي کنيد پيامبر(ص) در قالب اين جمله خواستند به اصحاب بفرمايند که جناب ابوذر(ع) از اهل بهشت است. پس به اصطلاح علم حديث؛ در اين حديث مورد مخصص است يا به عبارت ديگر اين حديث قضية في الواقعة است يا به عبارت ديگر از اين حديث نمي توان القاي خصوصيت کرد. يعني حديث موردي است و قابليت تعميم ندارد. و نمي تواند الان مورد استناد قرار گيرد. علاوه بر اين بفرض هم که اينگونه نبود؛ پيامبر(ص) فرمودند بخروج آذار. آذار از ماههاي رومي است و ماههاي رومي نيز به لحاظ تعداد روزهاي سال مانند سالهاي شمسي و ميلادي 365 روزه است. پس در هر سال هر ماه رومي با يکي از ماههاي قمري مطابق مي شود و اينگونه نيست که هميشه آذار با صفر مطابق باشد. در واقع ماه آذار از حدود يک هفته مانده به اول فروردين شروع مي شود و تا يک هفته مانده به ارديبهشت ادامه دارد. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #فرازی_از_وصیتنامه 🇮🇷 ◽️ای خالق جهانیان! چه زیباست که به جبهه آمده‌‎ام تا جانم را فدای حقیقت و مکتب تو، عظمت تو، اسلام عزیز و وطنم کنم... ‌ای خدای متعال! در صورت استحقاق، مرا شهید بمیران... ◽️پروردگارا! ما چون صدای منادی که خلق را به ایمان می‌‎خواند، شنیدیم اجابت کردیم و ایمان آوردیم. ◽️پروردگارا! از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما را بپوشان و هنگام جان سپردن ما را با نیکان محشور گردان. #شهید_محمدمهدی_رحیمیان 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
4_750708911236972607.mp3
2.39M
🔊فایل صوتی #کوتاه 🔰برکت قدوم امام رضا ع 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 همیشه آیه‌ي #وَجَعَلْنا را زمزمہ میڪرد ‌گفتم: آقا #ابراهیمـ این آیہ براے محافظت در مقابل دشمنہ اینجا کہ دشمن نیسٺ! نگاه معنا دارے ڪرد گفٺ: دشمنے بزرگتراز #شیطان هم وجود داره؟ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تربیت شهدایی باید اولویت هیأت‌ها باشد. 🎙 حاج حسین یکتا 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 آب یخ حاج محسن دین شعاری معاون گردان تخریب لشگر، تو ردیف اول نشسته بود. یکی از نیروها، یک لیوان آب یخ رو از پشت سر ریخت تو یقه حاج محسن حاجی مثل برق گرفته ها از جا پرید و آخش بلند شد. برگشت و به سوی کسی که این کار را کرده بود، انگشتش را به علامت تهدید تکون داد بعدش، یک لیوان آب یخ از پارچ ریخت و برای پاشیدن، به طرفش نیم خیز شد. حاج محمد که متوجه سر و صدای حاج محسن و خنده های بچه ها شده بود، یک دفعه برگشت و به پشت سرش رو نگاهی کرد حاج محسن که لیوان آب یخ را به عقب برده و آماده بود تا اون رو به سر و صورت اون برادر بپاشه، با دیدن حاج محمد، دستپاچه شد و یک دفعه لیوان را جلوی دهانش گرفت و سر کشید. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشد، گفت: یا حسین(ع) با این کار حاج محسن، صدای انفجار خنده بچه ها، سنگر رو پر کرد و فرمانده لشگر، بی خبر از اون چه گذشته بود، لبخندی زد و برا حاج محسن سری تکون داد 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
به امید خدا از امشب داستان ۶۷ قسمتی را درباره قاری بین المللی قرآن کریم. شهید منا #شهید_محسن_حاجی‌حسنی_کارگر تقدیم شما می کنیم. باشد که مورد توجهتون قرار بگیره
🇮🇷🇮🇷 ✫⇠# قسمت 1⃣ 🎀 مقدمه دلم گرفته بود. دوتا از خوب ترین هایم آن زمستان از دنیا رفته بودند . دوست داشتم مرا به حال خودم بگذارند، که گفتند: درباره 🌷"محسن حاجی حسنی کارگر "🌷 بنویس. با او همشهری ام. قبلا چیز هایی درباره اش شنیده بودم. احساس کردم نوشتن از او، من را از حال خودم، از یاد آن دو نفری که به تازگی از زندگی ام رفته بودند، دور نمی کند. حاج محسن هم یک آدم خوب بود. همه آدم های خوب یک نفر بیشتر نیستند. سر و ته زندگی شان عین هم است؛ رنج می کشند و باز خوب اند. حرف های دیگران درباره شهید را که خواندم، دیدم او هم رنج های خودش را داشته. تا اینجا مثل بقیه آدم ها بود. چیزی که ماجرا را قشنگ می کرد این بود که او "خوب" بود. آدم های خوب عالم دارند. یعنی همه چیز را خودشان توی زندگی شان چیده اند. نگذاشته اند باد هر خس و خاشاکی را به خانه شان بیاندازد. فکر اینکه توی این دنیا آدم های خوب زیادی هستند، دل آدم را گرم می کند. فکر اینکه همین الان هزاران هزار آدم ِ لب تشنه دارند مثل ارباب برای زندگی خوب تلاش می کنند؛ یکی در سوریه، یکی در اداره ، یکی در فامیل یکی در خانواده یکی هم در اتاق دوازده متری اش. روز های شلوغ و زوّاری، حرم نمی روم .تعطیلات نوروز که به اواسط رسید، رفتم. بعد از زیارت به بهشت ثامن سر زدم. قبر حاج محسن را پیدا کردم. حوالی قبر دوست ِ شهیدش "امیر دوست محمدی" دفن شده. 📖 قرآنی روی سنگ قبر بود. تعجب کردم. چرا زائر قبلی آن را روی رحلی، چیزی نگذاشته بود؟! برداشتمش که بعدا بگذارم توی قفسه. فاتحه خواندم. همان طور که به قبر دست می کشیدم، احساس کردم آن قرآن باید همان جا روی زمین باشد؛ روی قلب ِ حاج محسن. آن را گذاشتم سر جایش ... نویسنده: اعظم عظیمی بهار 96 ادامه دارد...✒️ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆