🔔 زنگ حکایت 🔔
تو اینروزا نام بیمارستان مسیح دانشوری با نام کرونا گره خورده جایی که پزشکانی برای نجات مبتلایان کرونا با جان خودشون معامله کردند. بد نیست حالا که اسم این بیمارستان سر زبوناست تاریخچه این بیمارستان رو بدونیم ...
برگردیم عقب به زمان کودکی مظفرالدین شاه قاجار که ولیعهد ایران بود و بخاطر بیماری سل مجبور بود در جایی خوش آب و هوا زندگی کنه، به همین ترتیب دربار قاجار عمارتی در منطقه خوش و آب و هوای دارآباد در تهران به نام «شاهآباد» برای ولیعهد ایران ساختند. بعدها با مرگ مظفرالدین شاه، عملا این کاخ بدون استفاده ماند...
تا اینکه در سال ۱۳۱۰ پزشکی نیشابوری به نام مسیح دانشوری که اولین پزشک ایرانی با تخصص بیماریهای ریوی و تنفسی بود بعد از بازگشت از فرنگ تصمیم به استفاده از آسایشگاه شاهآباد گرفت. پدر مسیح از پزشکان بنام خراسان و پدربزرگش از علمای معروف نیشابور بود. دکتر دانشوری که بخاطر شیوع سل در مناطق محروم ایران با هدف مشخص در این رشته تحصیل کرده بود، بعد از تکمیل تحصیل سریعا به ایران بازگشت و مدرسه پرستاری ویژهای برای مبتلایان سل در محل کاخ شاهآباد راه اندازی کرد.
اما دکتر دانشوری که هدف اصلیش ریشه کن کردن سل و بیماریهای ریوی در ایران بود از بسیاری از نهادها و سازمانهای دولتی و اشخاص خیر دعوت کرد که ساختمانهای این بیمارستان رو تکمیل کنند، در نهایت در ۲۴ مرداد سال ۱۳۱۶ این بیمارستان با عنوان آسایشگاه شاهآباد افتتاح شد. با شروع به کار بیمارستان شاهآباد بسیاری از مبتلایان سل در ایران درمان شدند و با تلاشهای شبانهروزی دکتر دانشوری این بیمارستان به استانداردهای روز جهانی مطابق یافت. سرانجام دکتر دانشوری در سال ۱۳۴۷ با سری بلند در تهران به دیار حق شتافت.
بعد از انقلاب و در سال ۱۳۷۷ با ادغام این مرکز و چند مرکز پژوهشی و آموزشی این بیمارستان را به افتخار دکتر مسیح دانشوری نامگذاری کردند. سنگ بنایی که بیش از ۸۰ سال قبل توسط دکتر دانشوری به هدف ریشه کن کردن سل در ایران براه افتاده بود، ۵۰ سال بعد از فوت دکتر دانشوری به مرکز مبارزه با کرونا شده و پزشکان و پرستارانی فداکار در حال خدمت به مردم هستند. به افتخار پزشکان و پرستاران فداکار سرزمینمون
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج حسین یکتا:
شبهای دلتنگی یعنی ؛
شبهایی که دلمون برای هئیت تنگ شده
شبهایی که بچه ها یقین داشتن امشب شهادت نامه عشاق امضاء میشود
شبهایی که دلمون تنگ شده برای شبهای قدر
شبهای حرم علی این موسی الرضا
شبهای مسجد جمکران
شبهای روایت فتح سید مرتضی آوینی
.
📹 #شبهای_دلتنگی
شبهای ماه مبارک رمضان
#پارک_ارم ساعت۲۳:۳۰
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
⭕️ #بدحجابی_از_نگاه_علم
🔖 #دانشگاه_تگزاس؛
_شلوار نباید تنگ و چسبان باشد.
_پوشیدن لباسهای بدن نما مجاز نمی باشد.
_استفاده از زیورآلات ناخن و ناخن مصنوعی ممنوع می باشد.
🔖 #دانشگاه_آکسفورد؛
_زنان باید ظاهری آراسته و مناسب داشته باشند.
_لباس زنان نباید پشت باز یا بدون آستین، تنگ و بالای زانو باشد.
🔖 #دانشگاه_مری_واشنگتن؛
_دانشجویان باید از پوشیدن لباس هایی که بخشی از بدن را در معرض دید قرار می دهد خودداری کنند.
خیلے از دانشگاههاے اروپا و آمریڪا، قوانین خاصے برا پوشش دانشجوها دارن؛ این قوانین رو به خاطر اعتقادات مذهبےشون وضع نکردن...
بلکه اونا با پژوهش و تحقیق علمے به این باور رسیدن ڪه؛ برا جلوگیرے از افت تحصیلے دانشجوها افزون بر تلاش، نظم و برنامهریزے باید یه عامل مهم دیگه رو هم رعایت ڪنن و اون اینه ڪه دختراے دانشگاه باید #پوشش_مناسب داشته باشن ڪه موجب تحریڪ پسرها نشه.
چون از نظر علمے اگه پسری تحریک بشه، قسمتی از ذهنش درگیر میشه و فرد دچار #افت_تحصیلے میشه و در نتیجه سطح علمے دانشگاه پایین میاد.
📘برگرفته از گلپوش، ص ٣٨_٣٩
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
💢قسمت نود و نه :
استحمام عذاب آور
فصل زمستان سال ۱۳۶۵ را در حالی سپری کردیم که هیچگاه موفق نشدم با آب گرم حمام کنیم و وضعیت بقیه بچه ها هم همینگونه بود. آب لوله کشی شهری نداشتیم و همه ی آب مصرفی ما از تانکرهایی که از آب رودخانه پر میشد تامین میشد. شب های سرد زمستان تکریت آبِ بدون پوشش تانکرها رو به آب یخ تبدیل می کرد و بعثیا معمولا اول صبح ما را مجبور میکردن با همون آب یخ تانکرها استحمام کنیم. اکثر وقتا بعد از استحمامِ دو سه دقیقه ای با آب سرد ،با کابل به بدن خیس و برهنه بچه ها می کوبیدن. جاتون خالی، خیلی می چسبید طوری که کابل دلش نمی خواست از پوست جدا بشه و گاهی به رسم رفاقت و بوسه عاشقانه، تکه ای از اون رو با خودش می کند و به یادگاری می برد.
با پایان فصل زمستان، استحمام از حالت شکنجه اش خارج شد و کم کم فرصتی پیدا میشد تا بچه ها رغبت بیشتری برای رفتن زیر آب سرد پیدا بکنن. زخمیا و مریضای ما به هیچ وجه توانایی استحمام را نداشتن و هر روز بر عفونت زخماشون بیشتر میشد. صابون هم عمومی بود و همین مسئله باعث سرایت برخی بیماری های پوستی بین بچه ها میشد. جالبه بدونید بعضی از سربازای عراقی با همون صابونا بجای خمیردندان مسواک می زدن و اینم از صحنه های بدیع اسارت بود که سوپر استارهای بعثی از نظافت شخصی به نمایش می گذاشتن. اوایل اسارت، صابون تنها وسیله بهداشتی ما بود.حوله ی ما هوای بیرون حمام بود که بدنمون را خشک می کرد و لباسامون رو هم با صابون و آب سرد می شستیم. وقتی حمام می کردیم باید آب لباسهای زیر را می گرفتیم و می پوشیدیم تا با گرمای بدن خشک بشه. اوایل که فقط یه دست لباس داشتیم.هنگام شستن لباس با شورت داخل محوطه قدم می زدیم تا لباس خشک بشه و بپوشیم. با شروع فصل گرما، گر چه مشکل اذیت شدن بخاطر استحمام با آب سرد برطرف شد، اما مشکل جدیدی پیش آمد و اون رواج بیماریهای پوستی و کمبود مواد شوینده و در نتیجه هجوم دوباره شپش بود. گال و جرب بین بچه ها شایع میشد و هراس از ابتلا به بیماری تیفوس که ناقل آن شپش بود مثل خوره روح و روان بچه ها رو آزار میداد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 ٺلنگــــــــر 🇮🇷
عشق یعنـی...
خدا با اینڪه این همه گناه ڪردیم
بازم مثل همیشه...
ایقدر آبرومونرو حفظ ڪرد
ڪه همه بهمون میگن...
#التماسدعا💔😔
#صبحتون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
وقتی گرههای بزرگ به کارتان افتاد، از خانم فاطمه زهرا(س) کمک بخواهید...
گرههای کوچک را هم از #شهدا
بخواهیـد برایتان بـاز کنند...♥️
#شهید_حسین_همدانی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@dars_akhlaq.mp3
6.11M
🔴 مجموعه درس اخلاق 🔴
💐🎙 #مقام_معظم_رهبری
🍃🔻 موضوع 🔻🍃
#فرزندانی که برای #والدین عمل صالح اند
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔
دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد.
خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت:
ای جوان! سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید، به تو بدهم؛ مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی!
دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند.
روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و ۱۵۰ دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است.
احمد رو به دزد کرد و گفت: دینارها را بردار و برو؛ این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی.
حال دزد، دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد
گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت: تاکنون به راه خطا می رفتم.
یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت.
مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم.
کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت.
# ﺗﺬﮐﺮﻩ_ﺍﻻﻭﻟﯿﺎ
عطار نيشابوری
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج حسین یکتا
#در_محضر_آقا
دیدار جمعی از خیریهها و گروههای جهادی
در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۱۰ با حضرت آقا
حضرت آقا در این دیدار
ضمن تقدیر از این جوانان مؤمن انقلابی فرمودند:
هرچه ممکن است تلاش کنید و پیش بروید. هرچه ممکن است فکر کنید و این فکر را به مرحلهی عمل در بیاورید.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
💢قسمت صدم:
سناریوی فرار
ده نفر از بچه ها بعنوان آشپز در اردوگاه خدمت می کردند که وظیفه پخت و پز صبحانه و ناهار و شام اسرا رو بعهده داشتن. معمولا آشپزا رو از بین افرادی که اندام درشتتر و بدنی قوی تر داشتن انتخاب می کردن. طفلکیا از صبح تا شب تو گرمای تابستون و سرمای زمستون تو محیط باز زحمت می کشیدن و خیلی وقتا با توسری و کابل سرِ شب روانه آسایشگاهاشون می شدن. دونفر از زحمتکش ترین اونا یکی حسن طاهری بچه اصفهان و دیگری روزعلی بچه گتوند خوزستان بود که هردو تو بند ما (سه) و آسایشگاه هشت بودن. حسن طاهری توی زندان الرشید مزمد (بهیار) بود و خیلی به بچه های مجروح خدمت کرده و مورد احترام و علاقه همه بود. ظاهرا از طرف فرماندهان بالا برنامه ی ویژه ای برای زهر چشم گرفتن از اسرای اردوگاه ۱۱ تکریت به فرمانده اردوگاه ابلاغ شده بود و طی یه سناریوی ساختگی و با همکاری جاسوسایی مانند ناصر به آشپزا خصوصا این دو عزیز اتهامِ تلاش برای فراری دادن تعدادی از اسرا داده شد.
قبلش لازمه وضعیت اردوگاه یازده تکریت رو براتون شرح بِدم تا بدونید که قضیه از اساس دروغ بود و برنامه ای برای فرار وجود نداشت و احتمال موفقیت فرار صفر بوده و به گفته خود عراقیا امنیتی ترین اردوگاه اسرا در عراق محسوب میشد. چونکه اولا اسرای این اردوگاه از غواصان کربلای چهار که نیروهای زبده و آموزش دیده تا رزمنده های عملیاتای کربلای پنج و شش بودن و در بین اسرای این اردوگاه تعداد قابل توجهی فرمانده گردان و گروهان و پاسدار و طلبه بود بگونه ای که خود عراقیا اسم این اردوگاه رو گذاشته بودند اردوگاه حزب الله. آنقدر حصارای تو در تو با انواع سیم خاردار و استحکامات عجیب و غریب ایجاد کرده بودن که واقعا یه گنجشک نمی تونست از میون اونا عبور کنه. حتی در بین ردیفای سیم خاردار که گاهی به ارتفاع پنج متر هم می رسید برق سه فاز وصل کرده بودن.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 تلنگر صبح 🇮🇷
❣️ویژگی های #یک_مومن در احادیث :
شوخ و بامزه ، 🙃
شیرین و خوش مشرب ، ☺️
راز دار ، 🤐
صبور هنگام مشکلات و بلا ها ، 🧐
مهربان نسبت به مردم ، 😍
راستگو ، 🙄
باهوش ، 🤓
مهربان با محبت نسبت به خانواده ، 🤩
عابد ، 😌
پرخور نیست ، 🤭
شکر گذار ، 🤗
کم حرف و پرکار ، 🧐
خوش اخلاق ، 😉
ایثار و از خود گذشتگی ، 😇
بخشش فراوان ، 😘
رفیق و سازگار ، 😊
حلال خور. 🤑
ف
🍃 #چقدرمومنواقعیهستیم؟!
#صبحتون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
حاج حسین یکتا :
🌷🍃
بچه ها بگردید یه #رفیق خدایی
پیدا کنید که وسط میدون
#مین گناه دستمون رو بگیره
🌷🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆