eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
683 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 زنگ حکایت 🔔 عیسی مسيح از مسيري مي‌گذشت، يك نفر با او برخورد نمود. به محض ديدن مسيح به او فحاشی كرد و گفت: اي پسر حرامزادۀ بی اصل و نسب! مسيح در پاسخ گفت: سلام ای انسان باشرافت و ارزشمند! اطرافيان تعجب کردند و از مسيح پرسيدند: او به تو فحاشي كرد، چه طور شما به او اين قدر احترام مي‌گذاريد؟ مسيح پاسخ داد: هر كسی آنچه را دارد خرج ميكند. چون سرمايه او اين بود به من بد گفت، و چون در ضمير من جز نيكويی نبود از من جز نيكويی بیرون نمی‌آيد... ما فقط آنچه را كه در درون داريم ميتوانيم از خود نشان دهيم.. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨جمله زیبایی که شهید مدافع حرم در خواب به دخترش گفت... دختر شهید سعید انصاری از خوابی می‌گوید که پدر شهیدش در آن بوده و جمله‌ای هم به او گفته که موجب آرامشش شده است. او از اولین دیدار با پیکر مطهر پدرش هم خاطره دارد، دیداری برای آخرین بار ... 💔 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
°•|🍃🌸 ◽️نصیحت‌های ابراهیم به مردی که همسرش برایش مهم نبود: ◽️دوست عزیز! همسر شما برای خود شماست، نه برای نمایش دادن جلوی دیگران! می‌دانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بی‌حجاب شما به گناه می‌افتند؟ 📝 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت صد و نوزدهم: حماسه جاودان ۱۲ تیر ۶۶ (۱) اجازه بدید اولش یه بازاری ۳۳ ساله ؛ مردمی و با انصاف رو بهتون معرفی کنم از شهر همدان که همسر؛ چهار دختر و پسرشو به امان خدا رها کرده بود و برای دفاع از دین و آب و خاکش و به امر امامش سالها در خطوط مقدم جبهه مجاهدت کرده و در آخرین اعزامش به اسارت دشمن دراومده بود. سمبل رشادت بود و مقاومت. رک گو و بی باک. با توجه به سن و سال نسبتا بالاترش نسبت به بقیه نوعی احساس پدرانه نسبت به بچه ها داشت و از اینکه به بهانه های مختلف مثل قوم مغول می ریزن تو آسایشگاها و بچه ها رو تا سر حد مرگ می زنن اعصابش به هم می ریخت. کم کم کاسه صبرش لبریز شد و تصمیم گرفت یه کاری انجام بده و غرور دشمن رو در هم بشکنه حفظ جان در اولویت براش نبود. دوازده تیر ماه برای اردوگاه یازده تکریت، یادآور حماسه ای جاودان و خونین شهید قاسمی بود. علی اکبر بخاطر انتقام گیری از رفتار وحشیانه بعثیا که بارها سعی داشتن بچه ها رو تحقیر کنن در فرصتی مناسب بلند شد و مثل یه شیر شروع کرد به غرش. همه سرجامون از ترس میخکوب شده بودیم. با صدای بلند شروع کرد به شعار مرگ بر آمریکا. مرگ بر اسرائیل. بچه ها سعی کردند مانعش بشن اما حریف نشدن و عراقیا شاهد شعار دادنای حماسی او بودن. بی معطلی به فرمانده اردوگاه خبر دادن. قاسمی رو بردن و همراه او دلِ همه ما رفت. اونا اسرائیل رو از خودشون و آمریکا را ارباب و حامیشون تو جنگ می دونستن و براشون قابل قبول نبود اسیری علیه اربابای اونا شعار بده. همه بچه ها مضطرب و نگران بودن. همه زیر لب برای سلامتی و نجاتش دعا می کردند و دعای «امن یجیب» می خوندند. این تنها کاری بود که از دست ما برمیومد ، اما تقدیر و مشیت الهی طوری دیگه رقم خورده بود. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
می گفت: ما به اینجا نیامده ایم تا روی هر تپه ای سنگری بکنیم و خودمان را با زدن چهار تا گلوله مشغول کنیم! . آمده ایم تا نَفَس دشمن را ببریم؛ قیمتش را هم با خون مان می دهیم... . . . حالا باید گفت: ما اینجا جمع نشده ایم که اعضای کانال و یا بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! . ما آمده ایم خود را بسازیم؛ تا نفس را از نَفَس در بیاوریم... 😔 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ●روایت جالب از حاج قاسم سلیمانی فقط بچه حزب اللهی ها را نیاورید کسانی را بیاورید با من حرف بزنند که ما را قبول ندارند... 🌷 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔 شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانیدمیخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی ک پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را ب عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را ب جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود! ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید...در این مجلس بحث ادامه داشت ک ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند:پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، ب تو هم اجازه ی کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی ک برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری، زیرا یگانه چیزی ک با خود به قبرخواهی برد همان اعمالت است. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
بعنوان یڪ وظیفہ مقدس،باید از فلسطین و جبل عامل را سرلوحہ انسانی همه قرار دهیم و نابودے صهیونزیسم و امپرپالیسم جهانے را جز رسالت مقدس اسلامے خود میدانیم. 📎پ ن : | نمےدانم این شهیـد را چگونه مےشود توصیف ڪرد گاهے عارفـ ، گاهی فیلسوفــ گاهی دانشمند، گاهے فرمانـده گـــاهی عاشــــق ... ولــے هر ڪہ بـود، دیگر ماننـدش نخواهد آمد | ... 🌷 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت صد و بیستم: حماسه ی جاودان۱۲تیر ۶۶ (۲) ساعاتی آسایشگاه هفت مثل قبرستون شده بود و سکوت کشنده ای بر همه جا حاکم بود و منتظر بودیم ببینیم چه می شود. آیا یلِ صف شکن جبهه های نبرد زنده برمی گرده یا نه. بالاخره بعد از چن ساعت، انتظارات سر اومد و چن نفر اسیر به همراه تعدادی افسر و سرباز بعثی وارد شدن. اسرایی که رنگ از چهره شون پریده بود، پتویی رو روی کف آسایشگاه گذاشتن و عراقیا بدون هیچ سخن و توضیحی در رو بستن و رفتن. خدایا چی می بینیم پیکری غرق بخون با‌ استخونای خرد شده. اون طوری که می گفتن با میله آهن و نبشی به جون شهید قاسمی افتاده بودن و تمام استخونای هر دو پا و هر دو دست و قفسه سینه و جمجمه رو شکسته بودن. یه پیکر نیمه جان و باند پیچی شده که خون از لابلای باندا بیرون زده بود و هیچ حرکتی نداشت. احمد فراهانی که بهیار اردوگاه بود و خیلی به بچه ها در این زمینه کمک کرده بود. با تعدادی از بچه ها رفتند بالای سر ایشون. نفسای آخر رو می کشید و با هر نفس مقداری خون بالا میومد. عظمت روحی فراهانی رو ببینید و تلاشش برای نجات قاسمی. هر بار که نفس بالا میومد دیگه نفس بر نمی گشت و بصورت عادی نمی تونست نفس بکشه. احمد فراهانی دهانشو می چسبوند به این دهان خونی و تا می تونست نفس مصنوعی می داد و هر بار مقدار زیادی خون می ریخت توی دهان فراهانی، اما دست بردار نبود و اصلا براش مهم نبود که خون دهان دیگری داره وارد حلقش می شه. اما کار از کار گذشته بود. با جمجمه و قفسه سینه شکسته زنده موندن فقط نیاز به معجزه الهی داشت که از دست امثال احمد آقا ساخته نبود. به آرامی نفسش قطع شد و دیگه بالا نیومد. فراهانی و تعدادی دیگه از بچه ها سرشون رو به سینه آن مجاهد خسته گذاشتن و همه هق هقِ گریشون بلند شد. بدین ترتیب یکی از فجیع ترین صحنه های قتل در تاریخ بشریت توسط خونخوارترین انسانای روی زمین شکل گرفت. قاسمی راحت گرفت و از اون همه درد و مرارت رها شد. دقایقی رو نظاره گر پیکر بی جان شهید محمد قاسمی بودیم. عراقیا از اول می دونستن که ایشون حتما شهید میشه، اما می خواستن با نمایش پیکر نیمه جان قاسمی با اون وضع فجیع -که هر انسانی رو به وحشت مینداخت- ، زهر چشم حسابی از اسرا بگیرن و عملا نشون بِدن سرنوشت کسی که به اربابای اونا توهین کنه همینه. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🏴...🏴...🏴 برروح سُـــلاله حسینـــــی بر او که بود چو نور عینی بر سمبل پرتوان ایمـــــان و شـــــرف بر رهبـــر پاکِ ما خمینــــی 🏴 سالروز عروج ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) و یاد شهیدان معظم قیام خونین ۱۵ خرداد گرامی باد 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✳ نصیحتی بالاتر از این نیست 📌 نصیحتی بالاتر از این نیست که انسان تصمیم جدی بگیرد که اگر خداوند به او یکصد سال هم عمر دهد، عالما و عامدا حتی یک لحظه نکند. اگر چنین حالی واقعا برای او پیدا شد، خداوند او را کمک می‌کند و توفیق می‌دهد. 👤 📚 از کتاب 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سرسلسله خوبان🌹 فرزند یک مبارز بود پدر گرامیش روحانی شهید سید مصطفی موسوی خمینی بود 🌸از علما بود میگفت : در نجف خدمت امام بودیم صحبت از ایران شد من گفتم این چه فرمایشی هایی ست که درباره بیرون‌کردن شاه از مملکت میفرمایید؟! یک مستاجر را نمیشود بیرون کرد ان وقت شما میخواهید شاه مملکت را بیرون‌کنید؟! امام سکوت کردند .من فکر کردم شاید سخن مرا نشنیده اند‌ لذا همان سخن را تکرار کردم. امام براشفتند و فرمودند : فلانی چه میگویی؟! مگر حضرت بقیه الله‌ امام زمان نستجیر بالله به من خلاف میفرماید ؟! ایشان فرموده : شاه باید برود وصال ص ۱۰🌹🌹 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
📸 لوح | سردار سلیمانی: شکر می‌کنیم خداوند سبحان را که ما را بهره‌مند کرد از دو رهبری از سلاله‌ی پیامبر عظیم‌الشأن اسلام، امام دیروز جامعه‌ی ما پایه‌گذار و بنیانگذار همه‌ی خوبی‌ها امام خمینی (ره) و امام امروز جامعه‌ی ما حضرت آیت اللّه العظمی امام خامنه‌ای. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
خودمانی با خودمان یاد گرفته‌ام فضای مجازی چهار دیواری ندارد که هر کاری خواستم بکنم این جا همان خیابان های شلوغ تهران است رخ ماه گونه‌ی بانوان چادری در برابر لنز دوربین‌های عکاسی  با لبخندی و شاید آرایشی ملیح. چت‌های بیهوده و شوخی با نامحرم. در این فضای مجازی بدون چهار دیواری یعنی آنها نمی‌دانند. اینجا همه می‌بینند. همه...!!! 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢 قسمت صد و بیست یکم: حماسه ی جاودان ۱۲تیر ۶۶ (۳) یه روز داشتم تو محوطه با علی آقا باطنی قدم می زدم و بحث شهید علی اکبر قاسمی پیش اومد. اون شجاعت ، رشادت و شهادت فجیع چیزی نبود که از ذهن و خاطره ما پاک بشه و فراموش کنیم و مطمئنم از حافظه تاریخ هم پاک نخواهد شد و بعنوان سند افتخارآمیزی بر حقانیت دفاع مقدس و امام ما و باطل بودن و رسوایی دشمن برای همیشه در لابلای صفحات تاریخ خواهد درخشید. علی آقا همیشه همه رو با لفظ آقا خطاب می کرد. گفت آقا رحمان همینجوری که الان من و تو داریم با هم قدم می زنیم، یه روز داشتم با شهید قاسمی قدم می زدم و ایشون با شور و حرارت از اعتقادش به امام و راه امام می گفت و به من گفت آقای باطنی بخدا قسم اگه هفتاد بار منو بکشن و گوشت و استخونامو تو هاون بکوبن و هر بار زنده بشم دست از امام و راه امام بر نمی دارم. علی می گفت زمانی که با اون مظلومیت شکنجه شده استخوناش خُرد شد و با آرامش در مقابل چشمای ما جان داد تازه فهمیدم که اون حرفا چقد با واقعیت منطبق بوده و ما چه بزرگ مردای بی ادعایی اینجا داریم. چه حقیرن کسانی که بر سر سفره انقلاب نشسته و با مجاهدتای امثال شهید رضایی و شهید قاسمی بر مناصب اجرایی و قانونگذاری کشور تکیه زده و وقیحانه حقوقای دهها و صدها میلیونی خود را حلالتر از شیر مادر و سهمشون از انقلاب می دونن. اونا باید پاسخگو باشن سهم قاسمی ها از انقلاب چقدره و اون ژنهای خوب چه زحمت و شکنجه ای برای این نظام و انقلاب کشیدن که امروز ارتزاق از خون شهدا رو سهم خودشون می دونن. اگر دیروز دشمن بعثی زیر ضربات میله آهن و نبشی استخونای شهید قاسمی رو خُرد کرد، این ژنهای خوب و وارثان دروغین انقلاب دارن از اون خونا می آشامن و ارتزاق می کنن و وقاحت رو از اینم بالاتر بردن تا جایی که فرهنگ ایثار و شهادت و مقاومت رو به سخره می گیرن. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
آنقدر شـــ🌷ـــهید با تیر و ترکش دیده ایم ڪہ یادمان مے رود ، جنگ نرم هم شهیـــد دارد ... دارد ... شیمیایی دارد ... درد دارد ...! 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
براے ولایت... ان شاالله شهادتم صدق گفتارم راگواهـےمـےدهد. شک نکنید ومطئمن باشید راه ولایت همان راه علیست رهبر برحق .. 🌷 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
قیام ۱۵ خرداد جنبشی است ماندگار که راه مبارزه در برابر ظلم و ستم را به مردم آموخت و رهبر و پیشوای انقلاب نیز با حمایت و پشتیبانی مردم و با اتکا به خداوند در راه مبارزه با دیکتاتوری پهلوی گام ­های خود را را استوارتر برداشتند. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✳ من به شما کمک می‌کنم تا خدا هم به من کمک کند! 📌 سرایدار مدرسه‌‌ای که در آن درس می‌خواند می‌گوید: کمردرد داشتم و نمی‌توانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون. اگر من را بیرون می‌کردند، خیلی اوضاع زندگی‌ام بدتر می‌شد. آن شب همه‌اش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟ فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاس‌ها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمی‌آمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد. شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یک‌راست رفت سراغ جارو و خاک‌انداز. شناختمش. از بچه‌های مدرسه‌ی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.» گفتم: «چرا این کارها را می‌کنی؟» گفت: «من به شما کمک می‌کنم تا خدا هم به من کمک کند.» 📚 برگرفته از کتاب «ظرافت‌های اخلاقی شهدا» ❤ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین : 🌹هر گاه شب جمعه را یاد کردید، آن‌ها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد می‌کنند. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|♥️🎥|•• °○[مدتها بود اطرافیانم بخاطر حجابم منو میکردݧ و آزارم میدادݧ😔 نزدیڪ بود حجابمو بذارم ڪنار تا اینڪھ ایݧ ویدیو رو دیدم⇧]○° 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت صد و بیست و دوم: ابو بهانه و بهانه های بنی اسرايیلی یکی از عادتای همیشگی بعثیا بهانه گیریای عجیب و غریب برای اذیت کردن بچه ها بود. از همه بهانه گیرتر نگهبانی بود بنام «کریم» که از اون بعثیای حاقد و دشمن اهل بیت بود و از لحظه ای که وارد اردوگاه می شد تا لحظه ای که خارج می شد در پی گرفتن بهانه ای از کسی یا تعدادی بود. اینقد بهانه هاش مضحک و بی منطق بود که بین اسرای اردوگاه معروف شده بود به «ابوبهانه» کمترین کسی اونو با نام کریم یاد می کرد. تا می اومد بچه ها می گفتن ابوبهانه اومد. مواظب باشید بهانه دستش ندید. یه شب که پُست نگهبانیش بود و پشت پنجره آسایشگاها قدم می زد و مدام از پنجره ها به داخل آسایشگاها نگاه می کرد ، بلکه بهانه ای بدست بیاره و افرادی رو کتک بزنه. بچه ها مراقب بودن و همه ساکت و سرها رو انداخته بودیم پایین و نگاش نمی کردیم. هر کاری کرد نتونست از ردیفی که روشون به ایشون بود بهانه بگیره چون همه سراشون رو انداخته بودن پایین. ردیف ما پشت به پنجره و ایشون بودیم و بعضی وقتا اصلاً متوجه حضور نگهبان نمی شدیم و کاریم به این کارا نداشتیم. یهو با کابل به شیشه پنجره زد که باز کنید. یکی از بچه ها پنجره رو باز کرد. دستشو اورد تو و با کابل اشاره به چن نفر کرد که بلند بشن. اونام بلند شدن و مترجم آسایشگاه رو صدا زد و گفت به این مسخره ها بگو چرا من وقتی از اینجا رد میشم به سایه من نگاه می کنن؟ بچه ها گفتن سیدی سرِ ما پایینه و اصلا متوجه رفت و آمد شما نشدیم. گفت یعنی من دروغ میگم؟ خودم دیدم سایه من که روی دیوار روبرو افتاده بود رو داشتید نگاه می کردید، نکنه قصد فرار دارید؟ دیگه بهانه از این مسخره تر نمی شد چونکه نه نگاه کردن به سایه ی کسی طبق مقررات خودشون جرم بود و نه اصلاً این امکان وجود داشت صورت ما رو ببینه و تشخیص بده کی نگاه می کنه و کی نمی کنه و تازه بر فرضم کسی نگاه به سایه ی ایشون می کرد، چه ربطی به قصد فرار داشت. خلاصه با هزار من چسب و سریش نمی شد بین اینا رابطه برقرار کرد. خلاصه خدای بهانه گیری بود و معمولاً به افرادی که گیر می داد همون وقت یا روز بعدش کتک مفصلی می خوردن و با سیلی و کابل به جونشون میفتاد و عقده هاشو خالی می کرد. همین جنایتکار بعد از سرنگونی صدام و تشکیل گروهای تکفیری به داعش ملحق شده بود و اینبار جنایتاشو علیه شیعیان عراق ادامه داد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❣ 🌤السلام علیک حین تصبح...🌤 🌼میگذرید و میگذرم... 🌸شما مهربانانه از گناهانم🔞 🍂و من از نگاهتان 🔹و چقدر درد💔 دارد 🔸تکرار این ....😔 🌸🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 «مردم از گناه دوری کنید چرا که هیچ نفعی از ارتکاب آن برای شما بوجود نمی‌آید. همیشه راستگو باشید که رهایی در راستگویی است و از دروغ بپرهیزید که مرگ در دروغگویی است. کار خیر کنید. کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید. هر شب قبل از خواب مقداری از اعمالتان را که در روز انجام دادید مرور کنید و سعی کنید فردایتان از دیروزتان بهتر باشد.» 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆