فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشف پیکر شهیدی با پاهای بسته
روز شنبه پیکر مطهر یک شهید با پاهای بسته در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی در فکه عراق کشف شد.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #دختر_شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت :7⃣5⃣
#فصل_هشتم
همه چیز آورده بود. از روسری و شال گرفته تا بلوز و شلوار و کفش و چتر. کبری، که ساک من را از پشت پنجره دیده بود، اصرار می کرد و می گفت: «قدم! تو هم برو سوغاتی هایت را بیاور ببینیم.»
خجالت می کشیدم. هراس داشتم نکند صمد چیزی برایم آورده باشد که خوب نباشد برادرهایش ببینند. گفتم: «بعداً.» خواهرشوهرم فهمید و دیگر پی اش را نگرفت.
وقتی به اتاق خودمان رفتیم، صمد اصرار کرد زودتر ساک را باز کنم. واقعاً سنگ تمام گذاشته بود. برایم چند تا روسری و دامن و پیراهن خریده بود. پارچه های چادری، شلواری، حتی قیچی و وسایل خیاطی و صابون و سنجاق سر هم خریده بود. طوری که درِ ساک به سختی بسته می شد. گفتم: «چه خبر است، مگر مکه رفته ای؟!»
گفت: «قابل تو را ندارد. می دانم خانه ما خیلی زحمت می کشی؛ خانه داری برای ده دوازده نفر کار آسانی نیست. این ها که قابل شما را ندارد.»
گفتم: «چرا، خیلی زیاد است.»
خندید و ادامه داد: «روز اولی که به تهران رفتم، با خودم عهد بستم، روزی یک چیز برایت بخرم. این ها هر کدام حکایتی دارد. حالا بگو از کدامشان بیشتر خوشت می آید.»
همه چیزهایی که برایم خریده بود، قشنگ بود.
ادامه دارد...✒️
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#مقیدبه_نمازاول_وقت
●شهید نریمانی شش ماه از من بزرگتر هستند ولی از لحاظ درسی و تحصیلی در یک سال بودیم و نخستین اعزام شهید سال 92 بود و زمانی که بنده باردار بودم و نمیدانستم کجا میخواهند بروند. زمانهانی بود که ماموریت آقا محمود سه هفته طول میکشید و من هیچ سوالی درباره مکان ماموریت ایشان نمیکردم ولی خیلی سخت بود و اوقاتی از نحوه چمدان جمع کردن شهید نریمانی متوجه اعزام ایشان میشدم و همیشه شهید میگفتند: تحمل کنید و ارتباط با شهید تنها تلفنی بود.
● زمانهایی که از خارج از کشور تماس میگرفتند متوجه تاخیر صدا میشدم و شک میکردم. اما روزی زمان اذان مغرب تماس گرفتند و همیشه شهید محمود نریمانی مقید به نماز اول وقت بود و در این موقع تمام کارهای خودشان را تعطیل میکردند و به همین دلیل از آقا محمود سوال کردم که موقع نماز تماس گرفتید؟
● ایشان هول شد و گفت: نمازم را خواندم و بحث رو عوض کردند و این موقع بود که اطمینان یافتم ایشان خارج از کشور هستند. اطرافیان خیلی به من دلداری میدادند که هیچ نگران نباشم و بعد از دو ماه ایشان برگشت باز هیچ سوالی نکردم.
راوی : همسرشهید
#شهید_محمود_نریمانی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #دختر_شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت :8⃣5⃣
#فصل_هشتم
نمی توانستم بگویم مثلاً این از آن یکی بهتر است. گفتم: «همه شان قشنگ است. دستت درد نکند.»
اصرار کرد. گفت: «نه... جان قدم بگو. بگو از کدامشان بیشتر خوشت می آید.»
دوباره همه را نگاه کردم. انصافاً پارچه های شلواری توخانه ای که برایم خریده بود، چیز دیگری بود. گفتم: «این ها از همه قشنگ ترند.»
از خوشحالی از جا بلند شد و گفت: «اگر بدانی چه حالی داشتم وقتی این پارچه ها را خریدم! آن روز خیلی دلم برایت تنگ شده بود. این ها را با یک عشق و علاقه دیگری خریدم. آن روز آن قدر دلتنگت بودم که می خواستم کارم را ول کنم و بی خیال همه چیز شوم و بیایم پیشت.»
بعد سرش را پایین انداخت تا چشم های سرخ و آب انداخته اش را نبینم.
از همان شب، مهمانی هایی که به خاطر برگشتن صمد بر پا شده بود، شروع شد. فامیل که خبردار شده بودند صمد برگشته، دعوتمان می کردند. خواهرشوهرم شهلا، شیرین جان، خواهرها و زن برادرها.
صمد با روی باز همه دعوت ها را می پذیرفت. شب ها تا دیروقت می نشستیم خانه این فامیل و آن آشنا و تعریف می کردیم. می گفتیم و می خندیدیم.
ادامه دارد...✒️
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#ڪلام_شهید
والله والله
بنده هیچ نگرانی
و سر سوزن دلواپسی
به همسر و فرزندانم ندارم
ڪہ بعد از من چه می ڪنند
زیرا اگر آنان در خطحق و ولایت باشند
پس یقینا اهل مـن هستند ... و خـداوند وعده داده ڪہ خودش
خــون بهــای شهیـــدان است
وحال ڪدام یڪ از مدعیان جرات دارد
قیمتی بر این خـون بهـا بگذارد
ڪہ قرار است به اهـل من برسد ؟
#سرگرد_پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_مهدی_طهماسبی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
سلام خدمت شما همراهان گرامی
۲۱مهرماه تولد شهید مدافعحرم
بابک نوری هست😍😍
و ما میخوایم با همکاری و لطف شما عزیزان
به نیت این شهید ختم قرآن انجام بدیم
( به نیابت از این شهید
قرآن میخونمـ برا ظهور مولا)
شما بزرگواران تا ۲١مهر مهلت دارین تا جزء مورد نظرتونو بخونید و به این شهید بزرگوار تقدیم کنید🕊
لطفا هرکس تمایل به شرکت در ختم قرآن دارد به آیدی زیر اعلام کند👇🏻
@shahid_nori1371
اجرتون با شهید🍃🍃
«🥀» جزء ۱
« 🥀» جزء ۲
«🥀» جزء ۳
«🥀» جزء ۴
«🥀» جزء ۵
«🥀» جزء ۶
«🥀» جزء ۷
« 🥀» جزء ۸
« 🥀» جزء ۹
« 🥀» جزء ۱۰
«🥀» جزء ۱۱
«🥀» جزء ۱۲
«🥀» جزء ۱۳
« 🥀» جزء ۱۴
«🥀» جزء ۱۵
«🥀» جزء ۱۶
«🥀» جزء ۱۷
« 🥀» جزء ۱۸
« 🥀» جزء ۱۹
«🥀» جزء ۲۰
«🥀» جزء ۲۱
«🥀» جزء ۲۲
« 🥀» جزء ۲۳
«🥀» جزء ۲۴
«🥀» جزء ۲۵
«🥀» جزء ۲۶
«🥀» جزء ۲۷
«🥀» جزء ۲۸
«🥀» جزء ۲۹
«🥀» جزء۰ ۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ماجرای دیدار و کمک حاج قاسم سلیمانی به شهید احمد شاه مسعود
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔻میپرسد چرا خودت را در این پارچه محبوس میکنی⁉️
🔺من برای رعایت حجابم هزاران دلیل دارم
مثلاً :
✨جلب رضایت خدا
و عمل به خواستهاش؛
✨ لبخند اهل بیت ؛
✨آرامش روانی ؛
✨کمشدن بیبند و باری جامعه؛
✨آرامش روانی اجتماعی؛
✨تحکیم بنیان خانواده؛
✨تقویت تمرکز و آزادی تفکر ؛
✨کمک به کاهش خیانت و ناامنی؛
✨شکر و دوام نعمت زیبایی ام
✨و حفظ قداست و شٵن و وقارم
و و و
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #دختر_شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت :9⃣5⃣
#فصل_هشتم
بعد هم که برمی گشتیم خانه خودمان، صمد می نشست برای من حرف می زد. می گفت: «این مهمانی ها باعث شده من تو را کمتر ببینم. تو می روی پیش خانم ها می نشینی و من تو را نمی ببینم. دلم برایت تنگ می شود. این چند روزی که پیشت هستم، باید قَدرَت را بدانم. بعداً که بروم، دلم می سوزد. غصه می خورم چرا زیاد نگاهت نکردم. چرا زیاد با تو حرف نزدم.»
این خوشی یک هفته بیشتر طول نکشید. آخر هفته صمد رفت. عصر بود که رفت. تا شب توی اتاقم ماندم و دور از چشم همه اشک ریختم.
به گوشه گوشه خانه که نگاه می کردم، یاد او می افتادم. همه چیز بوی او را گرفته بود. حوصله هیچ کس و هیچ کاری را نداشتم. منتظر بودم کسی بگوید بالای چشمت ابروست تا یک دل سیر گریه کنم. حس می کردم حالا که صمد رفته، تنهای تنها شده ام. دلم هوای حاج آقایم را کرده بود. دلتنگ شیرین جان بودم. لحافی را روی سرم کشیدم که بوی صمد را می داد. دلم برای خانه مان تنگ شده بود. آی... آی... حاج آقا چطور دلت آمد دخترت را این طور تنها بگذاری؟! چرا دیگر سری به من نمی زنی. آی... آی... شیرین جان چرا احوالم را نمی پرسی؟!
آن شب آن قدر گریه کردم و زیر لحاف با خودم حرف زدم تا خوابم برد.
ادامه دارد...✒️
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#فرازی_از_وصیت_نامہ :
✍در ابتدای وصیت نامہ از تمامے دوستان و آشنایان وخانواده خودم تقاضادارم بہ فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند زیرا ایشان بهترین ، دوست شناس و دشمن شناس است...
#شهید_مرتضی_کریمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
🚫شایعه:
پس از ۴۰ سال جمهوری اسلامی نتوانسته کد (EP) را عوض کند!
این کد بر روی تمامی هواپیماهای مسافربری ایران هست و حالا ببینم به چه معناست...؟
این کد کشور هستش و نشانه اینه که هواپیما مال کدوم کشوره.
دو حرف سمت چپ(EP) مربوط به ایران هست.
مثلا:
امارات EK به معنی:
Emirates kingdom
TR ترکیه
UK اوکراین
حالا ایران شده EP
و همه هم سعی در این دارند که نگن یعنی چی..!
ولی بدونید کهEP یعنی:
Empire Of Pahlavi
"امپراطوری پهلوی"
جمهوری اسلامی کلی تلاش کرده ولی جابجایی این کد امکان نداره...!
مثل کد تلفن ۰۰۹۸ که مال ایرانه...
حالانکته جالب این جاست که وقتی این هواپیماهای جدید رو به ایران بفروشند باز هم کدEP باید بزنن روش.
نام او چه جاودانه ماند بی آنکه ملت بدانند
❇️پاسخ:
1⃣کد ثبت شده روی بدنه هواپیماها، شماره “ریجستری” یا کد شناسایی منحصر به فرد هر هواپیماست.
2⃣پیشوند کد ریجستری مختص کشور مالک هواپیماست که کدهای ایران در قالب EP-AAA تا EP-ZZZ انتخاب می شوند؛ کد پیشین ایران RV بوده است.
http://shayeaat.ir/link/Registry
3⃣این کد توسط سازمان “ICAO”، سازمان بینالمللی هوانوردی کشوری، تعیین می شود که هماهنگی و مدیریت خطوط هوایی در جهان را دنبال می کند.
4⃣برخلاف ادعای شایعه، پیشوند TR مربوط به جمهوری گابن، UK مربوط به ازبکستان و EK مربوط به ارمنستان است و ارتباطی به ترکیه، اوکراین و امارات ندارند!
5⃣کد کشورها غالبا ارتباطی با نام آن کشور ندارد! برای مثال کد آمریکا N، قطر A7، کره جنوبی HL، انگلستان G، هلند PH، و اسپانیا EC است!
http://shayeaat.ir/link/Prefixes
6⃣برخلاف برخی نظرات، این کد یاتا IATA نیست و به علت تشابه پیشوند کد ریجستری ایران با کد یاتا هواپیمایی آسمان، برخی به اشتباه این پیشوند را کد یاتا معرفی کرده اند.
http://shayeaat.ir/link/AsemanEP
7⃣امپراتوری یا “Empire” مجموعه پهناوری از دولت ها یا کشور هاست که توسط یک پادشاه یا معدودی از اغنیا یا کشور مستقل دیگری حکومت می شوند؛ لذا سلطنت پهلوی امپراتوری نبوده و عبارت “Empire of Pahlavi” جعلی و غلط است!
http://shayeaat.ir/link/EmpireMean
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜| #بهوقتنوشتنوصیتنامه
به بهانھ ششمین سالۍ که از نوشتن وصـیت نامہ شھید میگذرد ؛
گوش جان میسپاریم به وصیت نامہ #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری با صداۍ مادر معظم و خواهــر معزز شهید♥
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین :
🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد میکنند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هزار مدل عمل جراحی داریم که میتونه ظاهر آدمها رو زیبا کنه، اما اگه کسی بخواد باطنش زیبا بشه فقط باید "حیا" داشته باشه
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کـربلا واســــم ضـروریـه حسین
اربعین اوضاع چهجوریه حسین
کار مـن امـسال صبوریـه حسین
دارم میمیریم...
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
سلام امام زمانم 💚
🌼«صبحم» شروع می شود
✨«آقا به نامتـان »
🌼«روزی من» همه جـا
✨«ذکـر نـامتـان»
🌼صبح علی الطلوع
✨«سَلامٌ عَلی یابن الحسن»
🌼مـن دلخـوشـم بـه
✨«جـواب سلامتـان» ...!!❤️
السلام علیڪ یا اباصالحَ المهـدی
اللهم عجل لولیک الفرج 🌼
التماس دعای فرج 🤝
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پاسخ_به_شبهه؛
🔴 صفر تا صد چـرایی تاخیـر واکسیناسیون در ایران
⁉️ آیـا "واکسن ایرانی" مانع از واردات شد؟
⁉️ پشتپردهٔ عدم واردات واکسن از چیـن و روسیه
⁉️ اگر رهبـری واردات واکسن از آمریکا را ممنوع نمیکرد، امروز همه واکسن زده بودند؟
🎙 برشی از سخنرانی حجةالاسلام راجی، مدیر اندیشکده راهبردی سعداء و نویسنده کتاب «کرونا چالش نظام سلامت»
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت پدر استاد حسن رحیم پور ازغدی از روزی که رهبر انقلاب مهمان خانهشان شد:
پسرم براش شیرینی بُرد خندید ، گفت من از روزی که رهبر شدم شیرینی ، میوه و غذای خوب نخوردم
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔻رابطه #غنا و #زنا 🔻
💢 میدونستین مصرف #الکل و گوش کردن #موسیقی حرام، روی بخشی از مغز (بخش پیشین پیشانی) که مهار رفتارهای محرک جنسی رو به عهده داره... اثر میذاره و باعث #تخریب_حافظه میشه؟؟
🔞برای همین شاهد رفتارهای بیضابطه #جنسی در جوامع هستیم...💥
💠پیامبر اکرمﷺ فرمودن:
《هر کاری شراب میکند غنا هم انجام میدهد. #غنا #حیا را از بین میبرد و غریزه جنسی را زیاد میکند، اگر مبتلا به غنا شدید از زنان بپرهیزید. برای این که غنا انسان را به زنا میکشاند.》*
📚منابع:
کتاب "عفاف و حجاب از دیدگاه نوروبیولوژی"، ص ۱۶۰
*بحارلانوار ج ۷۶، ص ۲۴۷
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #دختر_شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت :0⃣6⃣
#فصل_هشتم
صبح بی حوصله تر از روز قبل بودم. زودرنج شده بودم و انگار همه برایم غریبه بودند. دلم می خواست بروم خانه پدرم؛ اما سراغ دوقلوها رفتم. جایشان را عوض کردم و لباس های تمیز تنشان کردم. مادرشوهرم که به بیرون رفت، شیر دوقلوها را دادم، خواباندمشان و ناهار را بار گذاشتم. ظرف های دیشب را شستم و خانه را جارو کردم. دوقلوها را برداشتم و بردم اتاق خودم. بعد از ناهار دوباره کارهایم شروع شد؛ ظرف شستن، پختن شام، جارو کردن حیاط و رسیدگی به دوقلوها. آن قدر خسته شده بودم که سر شب خوابم برد.
انگار صبح شده بود. به هول از خواب پریدم. طبق عادت، گوشه پرده را کنار زدم. هوا روشن شده بود. حالا چه کار باید می کردم. نان پخته شده و درِ تنور گذاشته شده بود. چرا خواب مانده بودم. چرا نتوانسته بودم به موقع از خواب بیدار شوم. حالا جواب مادرشوهرم را چه بدهم. هر طور فکر کردم، دیدم حوصله و تحمل دعوا و مرافعه را ندارم. به همین خاطر چادرم را سر کردم و بدون سر و صدا دویدم طرف خانه پدرم.
با دیدن شیرین جان که توی حیاط بود، بغضم ترکید. پدرم خانه بود. مرا که دید پرسید: «چی شده. کی اذیتت کرده. کسی حرفی زده. طوری شده. چرا گریه می کنی؟!»
نمی توانستم حرفی بزنم. فقط یک ریز گریه می کردم. انگار این خانه مرا به یاد گذشته انداخته بود. دلم برای روزهای رفته تنگ شده بود. هیچ کس نمی دانست دردم چیست.
ادامه دارد...✍
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌹فرازی از وصیت نامه شهید
🌼شرمنده ام که نمی توانم بیش از این کوشش کنم و امانت دار آرمان شهیدان و رنجهای ملت ستم دیده و قهرمان و بازوی ولایت فقیه و مهم تر از همه مسئولیتی که به دوشم احساس می کنم باشم امیدوارم که خدای بزرگ و متعال مرا به درگاه خود قبول کند و از ناتوانیم درگذرد....
🌼پیامی از زبان شهیدان پیروزی را به عنوان حجت ذکر می کنم برادرانم و عزیزان ما سپر این انقلاب می باشیم.
🌼خود را باید برای حمله های سنگین تری آماده کنیم هرچه دشمن بیشتر توطئه کند بدانیم موضع ما ثابت تر و استوارتر می شود ...
🌼برادران بدانید که سپر انقلاب بودن یعنی خیلی باید تحمل ما زیاد باشد و از کوره در نرویم ما پاسدار انقلاب هستیم و هر خلافی از ما سر بزند باعث امیدواری دشمن و یأس مستضعفین خواهد بود.
🌼بیایید ، برادران سخن ها را تحمل کنیم واقعاً مهم نیست .
شهید سید احمد حسین زاده حجازی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ #بیبیسی فارسی و واکسنهراسی برای ایرانیان!
✅و bbc انگلیسی و تشویق به واکسیناسیون!
💉میدونستین یک چهارم واجدین شرایط در کشور بخاطر ترس واکسن نزدن!
📡در ماههای اخیر بیبیسی فارسی بیشتر خبرهای خود در مورد واکسن را به اتفاقات منفی اختصاص داده است در حالی که همه کشورها از جمله انگلستان و رسانه معروف بیبیسی انگلیسی مردم را به واکسیناسیون که تاثیر جدی بر کاهش مرگ و میر داشته، تشویق میکنند.
❌ از دستکاری کردن برخی یافتههای پژوهشی برای اثرگذاری منفی بر مردم ایران توسط بی بی سی فارسی، تاتیترهای خلاف واقع و منفی! بیبیسی حتی در ترجمهی خبرهای بیبیسی انگلیسی، نیز دست میبرد...
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط ما میمانیم و اعمالمان...
به روایت #شهید_چیت_سازیان
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#حصار_حجاب
🔸باور نمیکنم هیچ بانویی مفهوم و کارکرد مثبت حجاب رو درک نکنه!!!
🌸مثلا اینکه #حجاب برای زن یه حصار امنیتی میسازه و حتی باعث میشه آقایون هم تعاملی انسانیتر ، صادقانه ترو بعضا محترمانهتر با خانوم ها داشته باشند .
🌸حجاب قبل از اینکه یک مسئله#فقهی باشه یه فهم و درک #غریزی و #فطری و یک مکانیزم طبیعیِ زنانه و مردانه همسو با فطرت انسانی است.....
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #دختر_شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت : 1⃣6⃣
#فصل_هشتم
روی آن را نداشتم بگویم دلم برای شوهرم تنگ شده، تحمل تنهایی را ندارم، دلم می خواهد حالا که صمد نیست پیش شما باشم.
یک هفته ای می شد در خانه پدرم بودم. هر چند دلتنگ صمد می شدم، اما با وجود پدر و مادر و دیدن خواهرها و برادرها احساس آرامش می کردم. یک روز در باز شد و صمد آمد. بهت زده نگاهش کردم. باورم نمی شد آمده باشد. اولش احساس بدی داشتم. حس می کردم الان دعوایم کند. یا اینکه اوقات تلخی کند چرا به خانه پدرم آمده ام. اما او مثل همیشه بود. می خندید و مدام احوالم را می پرسید. از دلتنگی اش می گفت و اینکه در این مدت، چقدر دلش برایم شور می زده، می گفت: «حس می کردم شاید خدای نکرده، اتفاقی افتاده که این قدر دلم هول می کند و هر شب خواب بد می بینم.»
کمی بعد پدر و مادرم آمدند. با آن ها هم گفت و خندید و بعد رو به من کرد و گفت: «قدم! بلند شو برویم.»
گفتم: «امشب اینجا بمانیم.»
لب گزید و گفت: «نه برویم.»
چادرم را سر کردم و با پدر و مادرم خداحافظی کردم و دوتایی از خانه آمدیم بیرون. توی راه می گفت و می خندید و برایم تعریف می کرد.
ادامه دارد...✒️
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆