12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ رهبرانقلاب: از نظر غرب، علت اینکه شما نباید حجاب داشته باشید، این نیست که آزاد باشید!
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
💠 #اِشلو_که_بود !
●از طـرف سـتاد فرماندهی جنـگ عراق برای سرش جایـزه گذاشته بودند.بیـن عـراقـیها معـروف شـده بـود بـه اشـلـو !
از بـس که خـودش را به سنگـرهایـشان می رساند و به عـربی باهاشان صحـبت میکـرد و مـیگـفت : «اشـلونـک!؟» (حالـت چطـور اسـت؟)بعد که میرفته ، میفهمیدند مرتضی بود.
.
●تیرماه 1337 بدنیا آمد...اهل روستا بود...روستای جلیان فسا...با دامپروری کشاورزی امورات زندگی خود رو می گذروند.. پس از شروع جنگ تحميلي به خوزستان رفت و عاشقانه در عملياهاي مختلف از جمله :فتح المبين ،بيت المقدس ،رمضان ، والفجر ۱ و ۲ و ۸ ، خيبر ، بدر و کربلاي ۴ و ۵ شرکت کرد و حماسه آفريد. هفتم بهمن 65 مرتضی در شلمچه بشهادت رسید.رادیو تلویزیون عراق تا چند روز بعد شهادتش شادی و جیغ و داد پخش میکرد.
📎پ ن : " هفتم بهمن سالروز شهادت فرمانده گردان فجر سردار شهید مرتضی جاویدی(اشلو) بود روحش شاد یادش گرامیباد...🌷
#شهید_مرتضی_جاویدی
#اشلو
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
18.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حجاب
..این دختر خانم عرب زبان چه زیبا به یکی از ایرادهای عوامانه جواب داده حجاب شما رو بزرگ نشون می ده؟!
#حجاب
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮
#پویش_حجاب_فاطمی
╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
🚫شایعه
خبرگزاری ایلنا:
کشتی «کابل» متعلق به شرکت ادمیرال با مالکیت «برادران شمخانی» به بهانه نقص مدارک از تقریبا ١٠ روز پیش همراه با همه باری که در حال حمل آن بوده، به حکم یک دادگاه هندی در بندر کاندلا توقیف شده است.
❇️پاسخ
1️⃣باتوجه به کذب بودن این خبر، فرزندان شمخانی از این رسانه و عوامل این دروغ شکایت کردند.
2️⃣علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز به صورت تلویحی به این خبر کذب واکنش نشان داد و در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توییتر نوشت: «سرباز واقعی در میانه جنگ فکر و دیدگانش را از دشمن اصلی به سمت ستون پنجم منحرف نمیکند. زخم تحریم با برنامه غرب و شمشیر بیتدبیری و وادادگی غربگراهای داخلی، پیکر مقاوم مردم ایران را مجروح ساخته. برای التیام این زخم از جان و آبرو مایه میگذاریم. ناگفتهها بماند برای بعد.»
https://hamshahrionline.ir/x7Cdx
#پاسخ_به_شبهاتوشایعات
🔴 *فرق گذاشتن بین دو «مریم»
وقتی رسانههای* *خارجی مریم میرزاخانی را بولد و مریم کوچکینژاد را بایکوت میکنند به این نتیجه میرسیم که برای آنها نخبگی مهم نیست*
*بلکه نخبه بیحجاب مهم است وگرنه مریم کوچکینژاد هم استاد دانشگاه نورت وسترن آمریکا و دانشآموخته دانشگاه صنعتی شریف جزو ۴۰ دانشمند برتر زیر ۴۰ ساله دنیا است ولی کسی او را نمیشناسد.*
*همچنین خانم دکتر سهیلا سامی شاگرد پروفسور سمیعی که در ۲۸ سالگی ۵۰۰ عمل موفق مغز انجام داده است را کسی نمیشناسد چون اینها حجاب دارند و غرب نمیخواهد زن محجبه را موفق نشان بدهد.*
#پویش_حجاب_فاطمی
﷽
🔴لشکر فیکها علیه مجلس و رسانهها/ تولید ۱۱ هزار محتوا علیه طرح صیانت توسط ۶۶ اکانت!
🔹️داده کاوی ها نشان می دهد، بیش از ۱۱ هزار محتوا در توییتر علیه طرح حمایت از کاربران فضای مجازی را تنها ۶۶ اکانت منتشر کرده اند!
این ربات ها که با هدف القای موج مردمی و عملیات روانی علیه مجلس و رسانه ها و چهره های سیاسی فعال بودند، اکثرا در سال جاری ساخته شده اند!
#طرح_صیانت
#پاسخ_به_شبهاتوشایعات
#سلام_امام_زمانم 💚
طلوع کن ای آفتاب عالم تاب
ای نوربخش روزهای تاریک زمین
ای آرام دلهای بیقرار
ای امام مهربان
طلوع کن و رخ بنما
تا این روزهای سخت
اندکی روی آرامش ببینیم
و قرار گیرد زمین و زمان
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
📎رزمنده ضدگلولهٔ دفاع مقدس
🔺مجروحيتهاي هاشم كلهر مثل خودش عجيب و منحصر به فرد هستند. جراحاتي كه شايد هر كدامشان براي يك نفر رخ ميدادند براي هميشه او را از جبهه دور ميكردند. اصابت تیردوشکا به سر ، انفجارنارنجک ۴۰تکه در دست ، اصابت گلوله پدافتد به بدن ، هیچکدام هاشم را به شهادت نرساند.
🔺يكبار همراه مهدي خندان به سوي دشمن پيشروي ميكنند، عراقيها از اينكه دو ايراني با لباس سپاه آن قدر به آنها نزديك شدهاند تسليم ميشوند.
🔺اما تكتيرانداز بعثيها، هاشم را از دور نشانه ميگيرد و تا هاشم از جايش بلند ميشود، تير قناصه درست به صورت و فك و دهانش ميخورد؛ «هاشم غافلگير شد. نفهميد چه اتفاقي افتاد، فقط ناخواسته چيزي را قورت داد. شدت ضربه به حدي بود كه در جا چند تا از دندانهايش را بلعيد. بقيه هم از دهانش بيرون ريخت. 20 دندان هاشم همان جا ريخت. فك ثابت و متحركش هم در جا متلاشي شد.»
🔺همه این جراحتها موجب شده بود تا روزی هاشم به مادرش که به نماز ایستاده بود بگوید: «ننه من دارم جونمو، قسطی میدم. بخدا این مجروحیتهای من هرکدامش یک شهادته ولی من شهید نشدم.»
🔺پس از نماز، مادر به هاشم گفته بود: «خوب مادرجان هرچه خدا بخواد همان میشه» هاشم ادامه داده بود: «ننه بعد نمازت دستهایت را بلند کن به سمت آسمان و بگو خدایا من از هاشم راضیم توهم راضی باش .» مادر هم همین جمله را به زبان آورده بود.برای همین تا هاشم این جمله را شنید ابتدا کف پای مادرش را بوسیده بود و بعد یک پشتک کف منزل زده و گفته بود:دیگه تمام شد...
#سردارشهید_هاشم_کلهر
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
اگر نبود تدبیر رهبر فرزانه❗️
#رهبرم_ممنون
#اوکراین
#پاسخ_به_شبهاتوشایعات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
دخٺرخانمهاۍڪانال
خیلیهامونهمیشہمیگیمکاشکیپسرمیشدیم
اونوقٺمیٺونستیممدافعحرمبشیم
میٺونستیمخیلیکاراروانجامبدیم
میٺونستیمبجنگیم..👨🦯💔
ولییہصحبٺیدارمباهاٺون
پسرنشدیمکہمدافعحرمبشیم
امادخٺرشدیمکہمدافع"چادر"بشیم😍♥️
ماهمینالانشمٺومیداننبردیم
جنگیدنکہفقطباٺیروتفنگنیسٺ...
همینکہٺویاینبازاردینفروشیوبدحجابی
باحجابباشیخودشجہاده😌✌️
شہیدشدنفقطباخمپارهومینوتیرنیسٺ...
زمانیکہدلٺازطعنہوپوزخندهای
بہظاهرروشنفکرهامیشکنہشہیدمیشی...
وخونهموناشڪیکہازچشماٺجاریمیشہ🥲
پسهیچوقٺنگیددخٺرانمیٺوننبجنگن
نمیٺوننشہیدشن!
اگرپسرهایکباردرمیداننبردن
مادخٺراهرروزدرمیداننبردیم
اگرپسرایہبارشہیدمیشن
ماچادریهاهرروزداریم
باحرفهایبقیہشہیدمیشیم...🥺❤️🩹
#حرفحق
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
دوستان گرامی
با عرض تسلیت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
از امشب داستان جدیدی را با نام «#عبورزمانبیدارتمیکند» شروع می کنیم
امیدوارم که خوشتون بیاد
⚘﷽⚘
🇮🇷#عبورزمانبیدارتمیکند 🇮🇷
#نویسنده_لیلافتحیپور
#پارت1
چه کسی نمیخواهد عاشق شود؟
میدانی چرا عاشق میشوی؟
اگر عاشق شوی بی معشوق میمیری.
نگو من میشناسم کسی را که بی معشوق نمرده.
او مرده، مطمئن باش. اگر عاشق نشوی هم میمیری.
عشق و محبت بین دونفر وقتی عمیق و پایدار میشود که هر دو نفر معشوق مشترکی داشته باشند.
عشق را باید دانست. باید آن را حس کرد. باید فهمیدش. باید آن را در قلبت جا دهی، میدانم بزرگ است. کوچکش نکن. اگر هم کردی بگذار دوباره بزرگ شود و قد بکشد.
به آسمان نگاه کن و عاشق شو. وقتی نمانده زودتر عاشق شو. تو میتوانی، فقط باید خوب نگاه کنی.
نگاهش کن. آسمان را میگویم. عمیق، نفسگیر، زیبا، مهربان، شفاف. دستت را روی قلبت بگذار و خاضعانه به خاک بیفت.
از پشت شیشههای دودی ماشین دیدمش. حرفهای رضا یکی یکی مثل نوار ضبط شده از ذهنم عبور میکرد.
"اون به درد زندگی نمیخوره، اون فکرش و هدفش با تو خیلی فرق داره. گاهی عشق باعث میشه آدمها از هم دور بشن. چون فقط به یک چیز فکر میکنن اونم رسیدن به هدف خودشونه سعی کن گاهی بدون عشق جستجوش کنی."
گاهی از حرفهاش سردرنمیاوردم، او هم توضیحی نمیداد.
برای شناخته نشدن امروز ماشینم را با رضا عوض کرده بودم. تپش قلبم آنقدر بالا بود که احساس میکردم تمام قفسهی سینهام بالا و پایین میشود. کاش حقیقت نداشت. کاش تعقیبش نمیکردم. کاش هیچ وقت پری ناز را نمیدیدم و محبتش به دلم نمینشست. پری ناز از ماشین آن مرد پیاده شد و با لبخند با او دست داد. همانطور که دستش در دست آن مرد بود با هم صحبت میکردند.
با صدای تقهایی که به شیشهی ماشین خورد چشم از پری ناز برداشتم.
دختر خانم موجهی از پشت شیشه اشاره میکرد که شیشه را پایین بکشم.
من هم شیشهی آن طرف ماشین را پایین کشیدم و اشاره کردم که از آن طرف بیاید و حرفش را بگوید. چون ترسیدم پری ناز مرا ببیند.
دختر که کمی عصبی به نظر میرسید، ماشین را دور زد و سرش را کمی پایین آورد و گفت:
–میشه بفرمایید معنی این کاراتون چیه؟
یک چشمم به پری ناز و یک چشمم به دختر بود.
–خانم میشه زودتر حرفتون رو صریح بزنید. من کار دارم. چی میخواهید؟
حرفم عصبیترش کرد.
–واقعا که ادبم خوب چیزیه. جلوی پارکینگ خونهی ما پارک کردید طلبکارم هستید؟ میدونید چند دقیقس اینجا منتظرم که برید کنار؟ باید حتما با صدای بوقم همسایهها رو اذیت کنم تا متوجه بشید؟
سرم را خم کردم و نگاهی به پشت سرش انداختم. راست میگفت درست جلوی پارکینک آنها بودم.
ولی از طرز حرف زدنش هم خوشم نیامد.
–هیس، خب از اول این رو بگید دیگه.
نگاهی به پری ناز انداخت و با تمسخر گفت:
–اونقدر چراغ زدم ماشین به زبون درامد. ولی شما مثل این که بد جور غرق کاراگاه بازی هستین و انگار نه انگار.
الانم به جای عذر خواهی طلبکارید؟
همان لحظه پری ناز دست آن مرد را رها کرد و به طرف کوچهی ما راه افتاد.
بدون این که جواب آن دختر را بدهم، پایم را روی گاز گذاشتم و دنبال ماشینی که پری ناز را رسانده بود راه افتادم.
نباید گمش میکردم. باید خیلی چیزها را میفهمیدم.
از آینه دیدم که دختره بیچاره همانجا ایستاده و هاج و واج نگاهم میکند.
شیشه را پایین کشیدم و دستم را به نشانهی عذرخواهی برایش بلند کردم. او هم دستش را درهوا به نشانهی عصبانیت پرت کرد.
اینجا محلهی ما بود وقتی پسر بچه بودم پدرم این خانه را خرید. تقریبا از اهالی قدیمی این محله هستیم. تا به حال این دختر را ندیده بودم. البته این روزها دیگر معنی و مفهوم واژهی همسایه تغییر کرده، مثل معنی خیلی از واژها، آنقدر ساخت و ساز زیاد شده که اصلا دیگر مثل قدیم نمیشود همسایهها را شناخت. شاید خانهی ما و چند خانهی کناریمان تنها خانههای کوچه بودند که هنوز بافت قدیمی داشتند. من شناخت کمی از همسایههای کوچهی خودمان داشتم چه برسد به این دختر که خانهشان کوچه پشتی ما هست.
بعد از نیم ساعتی تعقیب و گریز بالاخره در یک کوچهی خلوت جلوی ماشین آن مرد پیچیدم.
مجبور شد روی ترمز بزند.
با عصبانیت از ماشین پیاده شد تا بد و بیراه بگوید.
ولی با دیدن من دوباره فوری سوار شد و خواست دنده عقب بگیرد و فرار کند.
فوری خودم را به ماشینش رساندم و در را باز کردم و بیرون کشیدمش.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆