eitaa logo
بین الحرمین
1.8هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
6.2هزار ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی حرم بودن او حکمتش این بوده و هست حسن از قبل نشان داده به ما مادری است... @bynolharamyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥اگه مشکل درزندگیت داری 💥اگه حاجت داری! 👆اینوگوش کن @bynolharamyn
الهی اَنا عبدُ اتَنَصَّل اِلیکَ مِما کنت خدایا من بنده‌ای ‌هستم‌ که از آنچه که بودم برای عذر خواهی آمدم @bynolharamyn
☀️امام رضا علیه اسلام: گل نرگس ببویید،؛ زیرا از زکام ایمنی می‌بخشد. 📚بحار‌الانوار ج۶۲ ص۳۲۴ @bynolharamyn
کاش می بودم حسینم در شبِ یلدایِ سال ساکن ِ کرب و بلایت یک دقیقه بیشتر... @bynolharamyn
14.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با اذن زهرا میخونم با چشمایی غرق به خون روضه‌ی میخونم @bynolharamyn
آن میوه‌ای که فاطمه(س) آن‌را طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار @bynolharamyn
🔴در طلب برای حضرت زهرا سلام الله علیها 🌹روزی حضرت علی علیه السلام به خانه آمد، دید سلام الله علیها بیمار افتاده. چون شدت بیماری و تب آن بانو را دید، سرش را به دامن گرفت و بر رخسارش نظر كرد و گریست و فرمود: یا ! چه میل داری ؟ از من بخواه.آن معدن حیا و عفت عرض كرد: یا پسر عم ! چیزی از شما نمی خواهم. 🌹علی علیه السلام دوباره اصرار نمود. آن بانوی معظمه قبول نكرد، به علت آنكه پدرم رسول خدا فرمود: از شوهرت علی هرگز خواهش مكن ، مبادا خجالت بكشد. حضرت فرمود: ای فاطمه ! به جان من تو آنچه میل داری ، بگو. عرض كرد: حال كه قسم دادی ، چنانچه در این حالت اناری باشد، خوب است . 🌹علی علیه السلام بیرون رفت و از اصحاب جویای انار شد، عرض كردند: فصل آن گذشته ، مگر آن كه چند دانه انار برای شمعون آوردند. 🌹 حضرت خود را به در خانه شمعون رسانید و دق الباب نمود. شمعون بیرون آمد، دید اسدالله الغالب بر در است ، عرض كرد: چه باعث شد كه خانه مرا روشن نمودی ؟ حضرت فرمود: شنیده ام كه از طایف برای تو اناری آورده اند، اگر چیزی از آن باقی مانده یك دانه به من بفروش كه می خواهم برای بیمار عزیزی ببرم . عرض كرد: فدای تو شوم ، آن چه بود مدتی است فروخته ام . آن حضرت به فراست علم امامت می دانست كه یكی باقی مانده ، فرمود: جویا شو، شاید دانه ای باقی باشد و تو بی خبر باشی . عرض كرد: از خانه خود باخبرم . همسرش پشت در ایستاده بود و گفت و گو را می شنید، گفت : شمعون ! یك انار در زیر برگ ها ذخیره و پنهان كرده ام. آن انار را خدمت حضرت آورد. 🌹حضرت چهار درهم داد. شمعون گفت : یا علی ! قیمت این انار نیم درهم است . حضرت فرمود: همسرت آن را برای خود ذخیره كرده بود و اضافه پول برای او باشد. 📌 آن را گرفت و به شتاب روانه خانه شد، اما در راه صدای ضعیف و ناله غریبی شنید. از پی آن رفت تا داخل خرابه شد، دید شخصی كور و بیمار غریب و تنها به خاك افتاده ، از شدت ضعف و مرض می نالد. امام بر بالین او نشست و سر او را در كنار گرفت و پرسید: ای مرد! چند روز است ، بیمار شده ای ؟ عرض كرد: ای جوان صالح ! من از اهل مداین هستم ، قرض زیادی داشتم مدتی است به كشتی سوار و به این دیار آمده ام كه شاید خدمت امیر مؤمنان برسم تا علاجی در قرض من نماید، در این حال مریض شدم و ناچار گردیدم آن جناب فرمود: یك انار در این شهر بود كه برای بیمار عزیزی آن را به دست آوردم ، اما نمی توانم تو را محروم كنم . نصف آن را به تو می دهم و نصف دیگر آن را برای او نگه می دارم . آن گاه انار را دو قسمت كرد و به دهان آن مریض گذاشت تا نصف تمام شد، آن گاه فرمود: دیگر میل داری ؟ عرض كرد: بسیار دلم بی قرار است ، هر گاه نصف دیگر را احسان نمایی ، كمال امتنان است. آن جناب سر خود را به زیر افكند به نفس خود خطاب نمود: یا علی ! این مریض در این خرابه غریب افتاده ، از این جهت به رعایت سزاوار است . شاید برای فاطمه وسیله دیگر فراهم شود. پس نیم دیگر انار را نیز به او دادند. چون تمام شد، آن بیمار كور دعا كرد. 🌹 حضرت با دست تهی ، متفكر و متحیر، كه آیا چه جوابی به زهرا(سلام الله علیها) بگوید، زیرا به او وعده انار داده بود، از خرابه بیرون آمد، اما آهسته آهسته به عرق خجلت آمد تا به در خانه رسید و از داخل شدن خانه شرم داشت و سر مبارك را از در خانه پیش برد تا بنگرد آن مخدره در خواب است یا بیدار. دید آن بانوی معظمه عرق كرده و نشسته ، و طبقی از انار نزد آن بانو است كه از جنس انار دنیا نیست و تناول می فرماید. خوشحال شده و داخل خانه شد و از واقعه جویا شد. فاطمه (سلام الله علیها) عرض كرد: پسر عمو! زمانی كه رفتید، چیزی نگذشت كه بهبودی در من پیدا شد و ناگاه دق الباب شد، فضه رفت و دید شخصی طبقی انار آورده كه آن را جناب امیرالمؤمنین داده كه برای سیده زنان ، فاطمه بیاورم. 📚 داستان فضایل و كمالات فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، صفحه ۱۴۶-۱۴۸. @bynolharamyn
4_5900001389173539607.mp3
14.31M
🌹 شعر خوانی بسیاااااار زیبا به بیان شاعر دلسوخته ی اهل بیت ، حمیدرضا برقعی 🌹 آن میوه ای که آن را طلب نمود... @bynolharamyn