اشکهایم بار سفر بستهاند و خرامان
کوچ میکنند تا خودِ گونههایم و این هبوطِ غم انگیز، خطوط نگاهم را درهم میشکند وقتیکه لرزان و از پسِ پردهی اشک زیارتنامه میخوانم.
وقتیکه دست ارادتم مینشیند روی قلبم،
وقتی که سلامت میدهم:
«السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَى أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ»
آقاجان با تمام امیدم بقچهی دردها و
دلتنگیهایم را، در برابرِ نگاه مهربانت پهن میکنم؛
تقاضایم فقط این است که کاسهی نیاز وجودیام را پر کنی از خودت! از نگاه پر مهر و زیبایت.
مولای من میخواهم خالی شوم از همه تعلقات دنیوی...
به مدد دستهای مهربانت محتاجم
ای دستگیر نیازمندان
https://eitaa.com/cafe_anarestane_maneto
من بیشتر حدیثِ کساء را تماشا میکنم.
مثل یک فیلم عاشقانهیِ زیبا. یک صحنههایی را هم هی میزنم عقب دوباره میبینم مثل آن یک لحظه درنگ قشنگِ او؛
صِرْتُ اَنْظُرُ اِلَيْهِ فَاِذا وَجْهُهُ يَتَلَأْلَؤُ
كَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَيْلَةِ تَمامِهِ وَ كَمالِهِ
رایحهیِ مادرانهاش را میتوانی عمیقا نفس بکشی و طنین صدای بهشتیاش را وقتی که میگوید؛ يا قُرَّةَ عَيْنى وَ ثَمَرَةَ فُؤادى...
من خیلی وقتها که کم میآورم مینشینم و حدیث کسا را تماشا میکنم مثل یک فیلم عاشقانهیِ زیبا...
ولی ما با وجودِ همهیِ
تفاوتهایِ عیانی که داریم،
وقتی پایِ عشقِ امام حسین به میون میاد خیلی شبیهِ هم میشیم.
بغض، اشک و دلتنگی وجهِ اشتراک ماست.
اِلى الحُسَينِ نَعود
حُبُّ الحُسَينِ يَجمَعُنا
کافه انارستانِ منِ طو ♥️🇮🇷
رایحهیِ مادرانهاش را میتوانی عمیقا نفس بکشی و طنین صدای بهشتیاش را وقتی که میگوید؛ يا قُرَّةَ
قرار عاشقانه مون یادت نره
حدیث کساء
هوایِ بین الطلوعین آدم رو هوایی میکنه، وقتی که هنوز ماه وسطِ آسمونِ و گوشهات پر میشه از آوازِ گنجشکهایِ سحرخیزِ مناجات خون
و صدایِ مهدی سمواتی که شمرده و حزین میخونه:
اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً...
خدا به هر کسی
همه چیز نمی دهد
به یکی زیبایی می دهد
به یکی قلب مهربان
به یکی اخلاق خوش
به یکی صوت خوش
اما به یکی
خیلی دوسش دارد
محبت حسین میده💚
حرفی با زائرانِ خانم:
«پوشیدن چفیه سبز نشان دهنده عَلَوی بودن شما نیست، زنان علوی آن زمان از شدتِ حجابشون به سیّد بودن معروف بودند»