eitaa logo
کافه تعامل ⚘
1.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
🌱 اینجاییم؛ برای‌افزایش‌مهارت‌ارتباط‌با‌: 🌷خود 💚خدا 💐دیگران @taamol_jz 👤 ⭕️ تبادل: @ad_tab_fadak 💌 ارتباط با ما: (ناشناس) daigo.ir/secret/530683049
مشاهده در ایتا
دانلود
برسی سر در مشهد تو شفا میگیری چه نیاز است که دستت به ضریحش برسد 🥺💚🕊 ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿
"فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ" هنگامی که در کارها تصمیم گرفتی؛ به خدا توکل کن که خدا توکل کنندگان را دوست دارد..!🤍 -آل‌ عمران /‌۱۵۹- ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿
🏴 عمود صِفْر 🖇 دلتنگ شدن برای حرمِ امام رضا توی کربلا... 🔰 عمود صِفْر چیست؟ ❖ مجموعه‌ تصاویر مینیمال‌ اربعینی که ما رو بی هوا، می‌بَره تا کربلا...💔 💚 کربلایی‌ها جا نمونن...🥺👇🏻 ☕️ @cafe_taamol
💚 عمریست دلم میل به جایی دارد آنجا که زمین حال و هوایی دارد✨ یک روز می آیی و زجان می خوانم ایوان "بقیع" عجب صفایی دارد🌷 ▫️ ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿
اۍ جویندگان چشمه‌ی حیات وقتۍ به او رسیدید سلام ما به او برسانید 🌱 ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿
🏴 💠 تعاملی مهم و پر از مهر و محبت 👈 ایثار و از خودگذشتگی است. 🔆《 از بارزترین درس های عاشورای حسینی ایثار و مقدّم داشتن دیگری بر خود است. در صحنه کربلا، نخستین ایثارگر، سیدالشهداء (علیه السلام) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فدای دین خدا کند و رضای او را بر همه چیز برگزیند. حتی زمانی که یاران حضرت به شهادت رسیدند و نوبت به جان فشانیِ بنی هاشم رسید، امام حسین (علیه السلام) ابتدا فرزند دلبندشان، علی اکبر (علیه السلام) را برای شهادت در راه خدا فراخواند. جلوه دیگر ایثار در کربلا، کار زیبای حضرت ابوالفضل (علیه السلام) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، یاد لب های تشنه امام حسین (علیه السلام) و کودکان تشنه کامش افتاد و به خود نهیب زد که: آیا آب می نوشی، در حالی که برادر و مولایت حسین (علیه السلام) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشید و بازگشت و لب تشنه به شهادت رسید.¹》😭😭😭 📚 ¹ کتاب پژوهش نامه معارف حسینی ۲۶ / ص ۱۳۱،۱۳۲ ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿
از اول ماه صفر همسرجان تنهایی مشرف شدن مشهد و ماهم این‌جا با بچه‌ها شب‌ها می‌رفتیم روضه.😊 اما روضه‌ها یجور متفاوت بود برام. یجورایی انگار روضه مصور بود💔 دخترجان که دوسال و نیمشه، هر حرف و حرکتش باعث می‌شد یه بغضی ته گلوم بشینه!🥺 مثلا وقتی میوه می‌خوردیم می‌گفت بابا هم از اینا می‌خوره؟ 💔 یا تو روضه وقتی یه نی‌نی کوچولوی یک‌ساله موهاشو کشیده بود؛ با گریه میومد بغلم که بچه‌هه موهامو کشید.😭 بعدم رفته بود پیش پدربزرگش به ایشونم شکایت کرده بود که منو زدن موهامو کشیدن😭💔 یا وقت و بی وقت که از کمبود بابا می‌رفت بغل پدر بزرگش رو پاهاشون می‌نشست و می‌گفت بابام رفته حرم(یعنی مشهد) نیستش و براشون درد دل می‌کرد.🥲 یا وقتی شب‌ها موقع خواب هی با خودش حرف می‌زد که بابا میاد سوار ماشینش می‌شم منو می‌بره حرم...😭 می‌خواستم به همسرجان پیام بدم حتما برای‌بچه‌ها مخصوصا دخترجان که خیلی چشم انتظاره، سوغاتی بیاره.😊 ولی وقتی تاریخ برگشت رو دیدم که ۵ صفر بود یهو بهم ریختم😭💔 دیگه جرئت نکردم پیام بدم همین‌که باباش برمی‌گشت همین‌که گوشواره‌هاش تو گوشش بود، یه روضه‌ی کامل بود و شرمندم می‌کرد...❤️‍🔥💔 امان از دل زینب... ❤️‍🔥 امان از خرابه‌ی شام... 🥀 🎈 ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿
و آب هایی که عاقبت بخیر شدن..🥲🤍 ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿
سنَحیا بعد کُرباتنا ربیعا، کاننا لم نذق بالأمس مُراً . ‌. . پس از اندوه‌های‌مان همچون بهار زنده خواهیم شد، انگار که هرگز مزه‌ی تلخی را نچشیدیم .. :))) ⏰ جمعه 1:20 به وقت حاج قاسم و همراهانش ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿