بیا که چشم به راهی، بُرید امانم را
به لب رساند، غمِ انتظار، جانم را
بیا و وحشتی از شب مکن که چون دو چراغ
دلم به راهِ تو آویخت، دیدگانم را
بیا به خامۀ آتشفشانِ خویش، بکِش
چنانِ شهاب، خطی روشن آسمانم را
به چشمِ شب، شود اشکی و افتد از مژه اش
اگر به ماه بگویند داستانم را
بزن بر آتشم آبی، دوباره تا نزده است
غمِ تو آتشِ جان سوز، دودمانم را
کجاست دوست که عشقش مگر گشاید باز
پس از سکوتِ فراوانِ من زبانم را
خوش است شعر برایِ تو گفتن، آری اگر
به بوسه ها، صله باران کنی دهانم راC᭄
#حسین_منزوی
#شعر
💙 | @cafee_ketab
در «سوگ مادر» مادر و فرزند گوشهای آرام پیدا کردهاند تا با هم خلوت کنند و بار دل رنجورشان را سبک کنند. این کتاب یکی از برجستهترین فراقنامههای ادبیات ایران است، جایی که «شاهرخ مسکوب» از درونیترین احساساتش را مینویسد. سوگ مادر کتابی است برای تمام کسانی که میخواهند ساعاتی از زندگی پر از تشویش و دیوانهوار آن بیرون به آغوش امن و گرم یک مادر پناه ببرند.
#ادبیات
#کتاب
💜 | @cafee_ketab
کفشی که برای پای تو مناسب است، ممکن
است پای دیگری را زخم کند. این ناعادلانه
است که تمام دستورالعملهای زندگیمان را
خــودخواهانه درست بدانیم و آن را بــرای
همگان بخواهیم.
همیشه آن چه در ذهن تو میگذرد،
اصلِ مطلق نیست...
📚اتوبوس سرگردان
✍🏼#جان_اشتاین_بک
❤️ | @cafee_ketab
«اما هیچکس به او شباهتی نداشت.
هیچ آدمی نبود که چهرهای استخوانی و ظریف داشته باشد، حرفهایی بزند که از دیگران هم شنیده باشم، وقتی میخندد چانهاش کمی جمع شود و دلم براش ضعف برود. هیچکس. گفتم ای وای مگر میشود آدم بیخود و بیجهت اسیر دوتا چشم بشود؟»
-عباس معروفی؛ سال بلوا
💜 | @cafee_ketah
4_5818989522762863882.mp3
40.2M
پادکست کتاب جیبی - خرده عادت ها
انجام کارها به طرز احمقانه ای کوچک ولی مستمر و این یعنی هر روز یک درصد بهتر از دیروز
نویسنده: استفان گایز | Stephen Guise
#پادکست
📻|@cafee_ketab
اگر زیبا رخی چون تو کنار چون منی باشد
خدا هم منطقا غیر از گناه از من نمی خواهد…
#سید_تقی_سیدی
💜 | @cafee_ketab
مردم نمیدانند چطور ممکن است کل زندگی انسان فقط با یک کتاب تغییر کند!
#مالکوم_ایکس
#کتاب
💙 | @cafee_ketab
قسمت 121 - مهران مدیری - کتاب باز(فصل چهارم) | نسیم - ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۸
لینک:
👇🏻
https://telewebion.com/episode/0x1b6fdf8
#کتاب_باز
❤️ | @cafee_ketab
گُفتی غزل بگو! چه بگویم؟ مَجال کو؟
شیرین من! برای غزل شور و حال کو؟
پَر میزند دلم به هوایِ غزل، ولی
گیرم هوایِ پَر زدنم هست، بال کو؟
گیرم به فالِ نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویمِ چارفصلِ دلم را وَرق زدم
آن برگهای سبزِ سرآغازِ سال کو؟
رفتیم و پرسشِ دلِ ما بیجواب ماند
حالِ سؤال و حوصلهی قیل و قال کو؟
- قیصر امینپور -
💙 | @cafee_ketab