توی کتاب سه دقیقه در قیامت اومده:
هرچی من شوخی شوخی انجام دادم اینا جدی جدی نوشتن:)
به خدا قسم شما( درزمان غیبت)
امتحان میشوید
و به خدا قسم غربال خواهید شد
چنانکه دانهی تلخ از میان گندم جدا میشود.
_کلامپدر
جواب لن ترانی پاسخ آمد رب ارنی را
بکویِ می فروشان وعده دیدار من هرشب
_آشفتهشیرازی
وحشت راه دراز از نظر کوته ماست
رخ متاب ای دل ازاین ره که خدا همراه ماست
_ملکالشعرایبهار
اگر کسی را دوست داری
باید او را آنطور که هست دوست داشه باشی
نه آنجور که گمان میکنی باید باشی.
_لئوتولستوی
وسوال کردند که: تو را از محبت چیزی هست؟ گفت: راست میگویید ولکن درآن میسوزم.
_ذکرابوالقاسمنصرآبادی، تذکره الاولیاء
و سوال کردند از محبت. گفت: محبت نه از تعلیم خلق است، که محبت از موهبت حق است و از فضل او.
_ذکرمعروفکرخی، تذکره الاولیاء
فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار میکنند.
_شهیدحسنتهرانیمقدم
سالروزشهادتپدرعلمموشکیایران
نقل است که روزی به بیمارستانی شد. دیوانهیی را دید که هایهویی میکرد و نعره همیزد. گفت: آخر چنین بندی گران بر پای تو نهادهاند، چه جای نشاط است؟ گفت: ای غافل بند بر پای من است نه بر دل.
_ذکرابوبکرواسطی، تذکره الاولیاء