و یسئلونک عن الحیاه قل:
هی بجمال یوسف و حزن ابیه و غدر اخوته.
وقتی در مورد زندگی از تو میپرسند بگو:
آن به زیبایی یوسف
و غم و اندوه پدرش
و بی وفایی برادرانش است...
تو اینستا این تصویرو دیدم خیلی بهم فشار اومد.
گوشه تصویر فوتبال نوشتن stop war
بیشرفا پدر خاورمیانه رو در آوردین دراین حد هم سهممون نمیشد؟
هوادارای یه تیمی وقتی از فلسطین حمایت میکنن و پرچمش رو نشون میدن، باهاشون برخورد میشه و اون تیم جریمه میشه و میگن ورزش سیاسی نیست، ولی اگه برای اکراین اروپایی باشه میشه حقوق بشر!
تازه جنگی که غیر نظامیا در امانن جنگ نیست که. جون اروپائیا جونه؟ جون آسیاییا جون نیست؟ بمبای روسیه میکشه بمبای آمریکا ترمیم کننده پوسته؟ لعنت به خودتون و تمدنتون و چشمای رنگیتون.
محبوب من
در مدرسه به ما الفبا را یاد ندادهاند
که با آن دکتر و مهندس و مانند اینها شویم.
الفبا را یاد دادهاند تا ما باهم حرف بزنیم
و با حرف زدن،
باهم زلفی گره بزنیم
و قربان صدقهی هم برویم...
_محمدصالحعلا
"یاکاموز" در ادبیات ترکی
به معنای انعکاس نور ماه بر سطح آب است،
استعاره از معشوق زیبایی
که فقط باید از دور نگاهش کنی...
از آن عشقها
که هیچگاه قرار نیست به وصال بیانجامد...
همینقدر غمگین و مظلوم.
باید که بنشینی: نوری صافی، مستعد، منتظر مرگ؛ یا بنشینی: مجتهد در اجتهادِ وصولِ این حال.
_مقالاتشمس
یکی از عجیب ترین حس ها اونجاییه که پیش خودت فکر میکنی چقدر دلم واسه این لحظه تنگ میشه، در حالیکه هنوز تموم نشده!
دخترم! بعدها که تجربههای گستردهتر
و برخوردهای بیشتری پیدا کردی،
میبینی که تمامی زندگیها و تمام آدمها،
از زن و مرد و محروم و بهرهمند،
با رنجهایی همراه هستند.
داشتن و نداشتن، هر دو رنج است.
داشتن، غصهی جدایی را دارد
و نداشتن، تلخی محرومیت و زخم تحقیر.
و سرشاری و کامروایی هم،
رنج پوچی را دارد و درد بیدردی؛
که دل آدم، از دنیا بزرگتر است.
دلما، از تمامی هستی، بزرگتر است.
_نامههایبلوغ
این دنیا رو
علی(ع) سه طلاقه کرده!
با مطلقهی علی وصلت نکنید.
_اشارهبهحکمت۷۷نهجالبلاغه
ڪافونھ🇵🇸
این دنیا رو علی(ع) سه طلاقه کرده! با مطلقهی علی وصلت نکنید. _اشارهبهحکمت۷۷نهجالبلاغه
چونکه میدونم نمیرید اون حکمتو بخونید:
یا دنیا یا دنیا الیک عنی؛ ا بی تعرضت؟
ام لی تشوقت؟
لا حان حینک، هیهات، غری غیری،
لا حاجه لی فیک، قد طلقتک ثلاثا
لا رجعه فیها، فعیشک قصیر،
و خطرک یسیر و املک حقیر.
آه من قله الزاد و طول الطریق
و بعد السفر و عظیم المورد.
ای دنیا، ای دنیا، از من دور شو.
آیا برای من خودنمایی میکنی یا
شیفتهی من شدی
که روزی در دل من جای بگیری؟
هرگز مباد.
هیهات، دیگری را بفریب،
مرا به تو نیازی نیست.
تو را سه طلاق گفتهام،
که دیگر در آن راه بازگشتی نباشد.
زندگیت کوتاه است و آرزویت حقیر.
آه از اندک بودن راه توشه
و درازی راه و دوری منزل و عظمت قیامت.
و هکذا یبدو اننی یجب ان اکتب لک دائما رسائل لا یمکننی ارسالها ابدا.
و اینطور به نظر میرسد که باید همواره برایت نامههایی بنویسم که نتوانم هرگز ارسال کنم.
_لاادری،فارسیفاطمهبهارمست
نقل است که شیخ یک روز سخن حقیقت میگفت و لب خویش میمزید و میگفت: هم شرابم و هم شرابخوار و هم ساقی.
_ذکربایزیدبسطامی،تذکره الاولیاء