•بَچّهِهِیئَتی•
آقای اباعبدلله♥️
شب خانم رقیه(س)ست..
روضه ی حضرت رقیه همیشه برای من سنگین بوده...
یه تیکه از روضه ی امشب،دلمو بدجوری سوزوند...
میفرماید که:
شب عاشورا امام حسین و حضرت زینب توی خیمه نشسته بودن،بانو رقیه میان و اذن دخول میگیرن و میخوان پیش پدر بشینن...
امام حسین میفرمایند که یه شرط کوچیک داره..جلوم راه برو،دلم برای مادرم تنگ شده...شبیه مادرمی:)
.
.
.
توی خرابه ها حضرت زینب با شن و سنگ برای دخترا و همراها بالشت درست میکردن که بتونن بخوابن...
به همه رسیدگی میکنن میرن سمته بانو رقیه...میبینن خیلی بی تابی میکنه ایشون...
حضرت زینب صداشون میکنن و میفرمایند که:
+رقیه جان..؟!چی شده..؟
_میخوام بخوابم نمیتونم...
+صبرکن من کمکت میکنم به پهلوی راست بخوابی...
(ازکربلا یکم بریم سراغ مدینه...؟)
_آخ پهلوم...
+آخ مادرم... 😭
اشکال نداره رقیه جان...بذار کمکت کنم به پهلوی چپ بخوابی...
_آخ بازوم...
+آخ مادرم...😭اشکال نداره رقیه جان...
بذار کمکت کنم بشینی نشسته بخوابی...
_آخ کمرم...
+آخ مادرم... :)😭
اللهم عجل لولیک الفرج🤲🏻
@calbe118
•بَچّهِهِیئَتی•
شب خانم رقیه(س)ست.. روضه ی حضرت رقیه همیشه برای من سنگین بوده... یه تیکه از روضه ی امشب،دلمو بدجوری
دلم اسیرِ یتیمیست که در نهایتِ درد
هنوز در دلِ خود شوقِ یک بغل دارد..💔
#یارقیه
|| @calbe118
•بَچّهِهِیئَتی•
تا رمق در تنِ ما هست بیا ..🌿💔 @calbe118
عالم پُر است از تو و خالیست جای تو
#صاحبدلم
اللهمعجللولیکالفرج
•بَچّهِهِیئَتی•
🏴 السلام علیكِ يا صاحبالزمان یا این دلِ شکسته ی من را صبور کن با لااقل به خاطر زینب ظهور کن...💔 #
#جمعہهاےانتظاࢪ⁵⁹
مشڪل امر فرج با دست او وا مے شود
بر خود مَهدے قسم این ڪار، ڪار زینب است🤝🌿🚶♂
@calbe118
نشست توی تاکسی
دید راننده نوار قرآن گذاشته
گفت : آقا کسی مُرده؟
راننده با لبخند تلخی گفت :
‹ بله جناب؛ دلِ من و شما(:🍂📼 ›
•بَچّهِهِیئَتی•
نشست توی تاکسی دید راننده نوار قرآن گذاشته گفت : آقا کسی مُرده؟ راننده با لبخند تلخی
حتی گوش دادن کلام خدا باعث آرامشِ
#گوشبدین🙂🚶♂