ینی . . .
شنیدی آخرش صدامو (:
دلت سوخت ، دیدی گریههامو (:
خودت دونه به دونه دادی حاجتامو (:
نشستی #مهربون ، کنارم (:
بهم گفتی هواتو دارم (:
گرفتی دستمو ، نزاشتی کم بیارم ..(:
آره آقا.....؟!
اینجا جوریه که تو گرمای سرِ ظهر
نمیشه زیر آسمون وایساد
بدن رسماََ آب میشه از گرما . . .
ولی مجنون که گرما ، سرما سَرِش نمیشه
از زیرِ بادِ کولرگازی
میره میشینه وسطِ #بینالحرمین
با ی چفیه وُ هندزفری؛
هی میخونه . . .
"بیچاره #علیُ ؛ بیچارهتر #رُباب 🥀"
قَلبِ من در
لحظه اتصال به ضریحش :
تو رو به جَونِت ..
تورو به اونی که رو سینهت خوابه ..💔🚶♂
#ایقتیلُالعَبراتِمَن .!
میترسَم آقا ؛ ازینکه بخوای منو از سرِ
خودت وا کنی دورتبگردم..
بعضی وقتا دوست داشتنآ
ممکنه #دل آدما رو زده کنه؛
رو زمین نباشم اون لحظهای که
دوست داشتن
من تورو اذیت کنه #ارباب ...
آخازمقامعلیاکبر...
آخازمقامعلیاکبر...
آخازمقامعلیاکبر...
آخازمقامعلیاکبر...
آخازمقامعلیاکبر...
آخازمقامعلیاکبر...
آخازمقامعلیاکبر...
آخازمقامعلیاکبر...
آخازمقامعلیاکبر...💔(:!
یه روضهخون داشتیم ..
تعریف میکرد:
مسیحیه از اون سرِ دنیا پاشده رفته مدینه
خدمت #امامحُسین
هی میگه آقا من خواب دیدم ؛
خواب پیغمبرُ دیدم میخوام پیغمبر رو ببینم مسلمان شم
حضرت فرمودن جدِ ما خیلی وقت پیش از دنیا رفتند ،
مسیحیه هی پیله شد که من فقط باید
#مُحَمَّدرسولللّه رو ببینم و تا نبینم از اینجا نمیرم ..
ابیعبدالله خطاب به اون مردِ مسیحی گفت : ای مرد ینی اگر پیامبر را ببینی اورا
میشناسی ؟؟
گفت : بله آقا ، چهره پیامبر در خواب از آفتاب در روشنایی روز برای من عیانتر است ...
ابیعبدالله به عَبّآس گفتن عباس جان
برو بگو #علیاَکبرم بیاد .......🫀(:
#مُحَرَّم تموم شد ...
ببخش ارباب اگه از دستِ نوکرت اذیت شدی ؛ ببخش که میدونم نوکرِ خوبی نبودم .
21.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نبضِ دلم با پرچمِت روی گنبدت میزنه (: