eitaa logo
نوای عشــــــ♥️ـــــق
2.9هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
33 فایل
. متن‌هاش قلب و روحتو نوازش میده♥✨ از بس عاشقانه هاش خاصِ💕😍 دلبری کن با دلبرانه هاش قشنگم 🥰 حرفی سخنی میشنوم👇 https://harfeto.timefriend.net/17570960814509 ❌️کپی برای کانال دار حرام ❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
Sᴇɴ ɢᴜ̈ᴢᴇʟ ᴏʟᴀɴ ʜᴇʀşᴇʏɪɴ ғᴀᴢʟᴀsısıɴ . . . تو از هرچیزی‌ که‌ زیباست ، زیباتری . . .❤️ @cbufeuhdwt
Mohsen Dolat ~ Music-Fa.Com679a0d0771af113ac49fb83c_384024528222035142.mp3
زمان: حجم: 6.85M
من دارم چه عشقی😍 یه موبلندمشکی👩🏻 که یه تارموشو ✨ نه نمیدم به هیشکی❤️😍😘😘 @cbufeuhdwt
Majid Razavi ~ Music-Fa.Com497_14241237645712.Com
زمان: حجم: 7.89M
واسه چشمای قشنگت که دلم رفتش👀 موهات چه خوشگله چه فرفری چه لختش😍😘 تامیشینی پیش من سربه سرم میذاری✨ آروم میگیره دلم تا میگی دوسم داری😘😘😘😍 @cbufeuhdwt
1.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴يہ ظهر قشنگ   💛يــہ دل خـــوش      🔴یــہ جمع صـمـیـمی         🌼 آرزوى‌ من بــراى شمــا            🔴 ظهرتون عاشقانہ و شاد مرسے از حضور گرمتون دوستان مهربان  🙏💝🙏 💐🍀🌺💞 @cbufeuhdwt
1.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزو میڪنم درایڹ ظهـر زیبا نسیم مهـر زلف خاطرتاڹ رابیاراید تپش عشق حیات را دروجودتاڹ، ڪَل افشاني ڪند وشورزندڪَي درجانتاڹ متلاطم ڪَــردد سلام همراهان جان ظهرتون بخیـر♥️🍃 @cbufeuhdwt
Sohrab Asadi998_62733761176284.mp3
زمان: حجم: 4.88M
ع یعنی ♥عمر منی ش یعنی ♥ شاه منی ق یعنی ♥قلب منی 😍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌ تقدیم به عشق خاصم♥️🧿 ‌‌@cbufeuhdwt
نوای عشــــــ♥️ـــــق
سرگذشت مریم کینه پارت پنجاه هفت سلام اسمم مریمه ... مهساخیلی خوشگل شده بودارین روگذاشته بودپیش دوست
سرگذشت مریم کینه پارت پنجاه هشت سلام اسمم مریمه ... مادرشوهرم گفت ارینم بذاره خودم بزرگش میکنم میدونستم مادره وهرچی باشه توی یکسال ازدست دادن دو تا عزیز براش خیلی سخت بوده وگرنه قلباراضی به جداکردن ارین ازمهسانبود..رامین گفت مامانم خونه ماشین روخودشم میدونه سهمی توش نداره ولی ارین به وجود مادرش نیاز داره شماهم سن سالی ازتون گذشته نمیتونیدبچه داری کنیدزن منم که بادانشگاه رایان درگیره همینجوریشم مامانش نباشه ماول معطلیم باحرفهای رامین یه کم اروم شدرامین زنگزدبه مهساوگفت بیاکارت داریم دم غروب بودباارین امدن مادرشوهرم خیلی سردباهاش رفتارمیکردفقط ارین روبغل میکردقربون صدقه اش میرفت چای میوه برای مهساگذاشتم ولی نخوردمهساگفت سالن مشتری دارم کارم داشتیدبایدبرم مادرشوهرم گفت حالاکه ازدواج کردی بایدبری خونه شوهرت خونه روخالی کن ماشینم ازامروزبذارپارکینگ مهساانگارتوقع این رفتارسردرونداشت گفت من که تااخرعمرنمیتونستم جوانیم‌‌ روپای پسرمرده توبذارم من تاسالش صبرکردم اگرمن میمردم تاچهلمم پسرت صبرنمیکرد..مادرشوهرم گفت چرابهت برمیخوره نکنه توقع داری شوهرجدیدت روبیاری اینجامنم بگم خوش امدی ازش پذیرایی هم بکنم الان دارم بهت میگم تااخرهفته خالی میکنی.... ادامه در پارت بعدی 👇
سرگذشت مریم کینه پارت پنجاه نه سلام اسمم مریمه ... تااخرهفته خالی میکنی مهساگفت خونه محسن یک ماه دیگه خالی میشه وراستم میگفت مستاجرخاله ام قراربودیک ماه دیگه خونه روخالی کنه...مهساگفت خونه محسن یک ماه دیگه خالی میشه وراستم میگفت مستاجرخاله ام قراربودیک ماه دیگه خونه روخالی کنه مادرشوهرم گفت بروخونه مادرشوهرت یاخونه پدرت این مشکل من نیست مهساخیلی عصبانی بودگفت خوب پرت کردن مادرشوهرم گفت کاش پرمیکردن اتفاقا میخواستم نوه ام روهم ازت بگیرم رامین مریم جان نذاشتن بااین حرف مادرشوهرم مهساگفت هیچ کس نمیتونه ارین روازم بگیره بعدبه من گفت کم فتنه به پاکن که بی جواب نمیذارمت وباعصانیت تمام رفت باپیگیری مادرشوهرم وپیغامهای که برای مهسامیفرستادمجبورشدبامحسن وبرادرش بیان خونه روخالی کردن سویچ ماشینم ازش گرفت ومهسااون خونه روترک کرداین وسط بازمن بایدتحمل میکردم حرفهای مادرشوهرم روکه از دست مهساناراحت بودازطرفی مهساحالاشده بودعروس خاله ام وهمه کارهای مادرشوهرم روازچشم من میدیدمهسارفته بودخونه پدرش واین مدت اینقدرمحسن روبرعلیه من پرکرده بودکه یکی دوباری که دیدمش حتی جواب سلامم نمیداد سعی میکردم اهمیت ندم که اوضاع خرابترنشه.... ادامه در پارت بعدی 👇
سرگذشت مریم کینه پارت شصت سلام اسمم مریمه ... یه روز ازدانشگاه که برگشتم رفتم خونه مادرم تارایان روبردارم برم خونمون داداشم عباس نذاشت وبرای شام نگهمون داشت اون شب بهش گفتم داداش عباس توکه الان دیگه شرایطت برای ازدواج خوبه هم کارداری هم وضعیت مالیت داری پیرمیشی هاباخنده گفت خب تواستین برام بزن بالاچه خواهری هستی گفتم چشم شماامرکن دوربرمن تا دلت بخوادخانم دکترتازه دارهست شمااشاره کن سرش روانداخت پایین گفت خانم دکترنمیخوام گفتم خب بهترازخانم دکترسراغ داری گفت سمیرا...داداشم گفت سمیرایه جیغ خفیف کشیدم..داداشم گفت چراجیغ میزنی..باخنده گفتم اخه توذهن خودمم همین بودولی نمیخواستم نظری بدم که بعدابگی توگفتی..ازانتخاب عباس خیلی خوشحال بودم اون شب به مامانمم گفتیم..مامانم گفت میترسم خاله ات ناراحت بشه چون خیلی دوستداشت عروس خودش بشه همیشه ام ازش تعریف میکرد گفتم چراناراحت بشه محسن الان دیگه زن گرفته فکرنکنم دیگه ناراحتی داشته باشه..قرارشدمن باسمیراحرف بزنم ونظرخودشم بدونم بعدباخانواده اش حرف بزنیم.... ادامه در پارت بعدی 👇
توی هفت آسمون و دو عالم فقط یک نفرو دوست دارم ک اونم تویی دردت به جونم🫂 @cbufeuhdwt
در دیــارِ﹝قَلبــَـم﹞         طُ مَحبوب‌ترین 'مَـــردی'😘😍❤️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‎‎‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌@cbufeuhdwt