#سرگذشت_پروین
#چشم_هم_چشمی
#پارت_صد_شصت_دو
سلام اسم من پروین هست متولد سال چهل هستم...
با دلهره رفتم به سمت در محسن پشت در بود وقتی منو دید گفت پروین زود لباس بپوش بریم بیمارستان،گفتم چی شده هنوز که معصومه هفت ماهشه الان وقت به دنیا آمدن بچه نیست گفت نمی دونم دردش گرفت بردمش بیمارستان الانم تو بیمارستانه گریه میکنه و تو رو میخواد..نمیدونم چطور لباس پوشیدم و بچهها رو به همسایه امون نرگس خانم که تو اون مدت حسابی باهاش دوست شده بودم سپردم با محسن رفتیم به سمت بیمارستان..تارسیدم به بیمارستان با عجله رفتم به سمت پرستار و اسم معصومه رو گفتم گفت متاسفانه بچش مرده به دنیا آمد از صبح داشت درد میکشید و الان بچه مرده به دنیا آمد ..نشستم رو زمین و شروع کردم به گریه کردن پرستار گفت خانم چی شد حالا اتفاقیه که افتاده انشالله بچه ی بعدی،تو نباید اینطوری بری پیش معصومه خانم اون اینطوری تورو ببینه خودشو میبازه..
چند دقیقه بعد بود که یک پرستار وارد اتاق شد گفت چرا گریه میکنه همه ی بخش و گذاشته رو سرش گفتم بچش مرده برای همین..گفت مگه باراول که بچه مرده میبینیم اینهمه گریه زاری نداره دیگه،گفتم نمیدونم والا منم از صبح اومدم هیچ حرفی نمیزنه پرستار بهم اشاره داد تا خواهرم نفهمه گفت یواش وقتی من رفتم بیرون بیا بیرون پیش من...
ادامه در پارت بعدی 👇
چڪَونه
از تـღـو بڪَذرم....
وقتی بودنت ، نیازِ نفسهاے من است..
و بوسیدنت زیباترین
عبادتِ من است♡ «❤️💙❤️»
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
مهم ترین چیزی که باید یاد بگیریم رها کردنه
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
امید نبند به آدمی که برای تو نیست . .
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
چه با اینترنت و چه بی اینترنت کسی نگرانِ من نبود و تنهایی یعنی همین💙
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
کوردا وقتی یکیو دوست دارن بهش میگن :
"مال و مینکم" یعنی خانه و زندگیم 🫂🫀
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞