eitaa logo
نوای عشــــــ♥️ـــــق
3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
33 فایل
. متن‌هاش قلب و روحتو نوازش میده♥✨ از بس عاشقانه هاش خاصِ💕😍 دلبری کن با دلبرانه هاش قشنگم 🥰 حرفی سخنی میشنوم👇 https://harfeto.timefriend.net/17570960814509 ❌️کپی برای کانال دار حرام ❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
نوای عشــــــ♥️ـــــق
#سرگذشت_پروین #چشم_هم_چشمی #پارت_صد_شصت_دو سلام اسم من پروین هست متولد سال چهل هستم... با دلهره رفتم
سلام اسم من پروین هست متولد سال چهل هستم... پرستار بهم اشاره داد تا خواهرم نفهمه گفت یواش وقتی من رفتم بیرون بیا بیرون پیش من..من اشاره شو گرفتم و وقتی که رفت فوری یه چیزی رو بهانه کردم رفتم پیش پرستار..گفتم بله گفت ببین وقتی دکتر میخواست بچه رو در بیاره تو چند جای بدنش جای کبودی بود من فکر می‌کنم خواهرت کتک خورده و بچش مرده حتما پیگیری کن...از صبح هم شوهرش رفته و اینجا دو سه تا امضا می خوایم که نیستش ببین اگر شوهرش کتک میزنه طلاقش رو بگیر..من شوهر اولم دست بزن داشت و فقط منو میزد طلاق گرفتم و الان خودمو خودم،،غلط میکنه مگه شهر هرته که خواهرتو کتک بزنه حتما پیگیری کن..منم سر دلم باز شد و همه ی حرفا رو بهش زدم پرستارگفت بفرما من یقین پیدا کردم که شوهرش کتک زده..تمام بدنم می لرزید از تصور این که خواهرم زیر دست اون مردی که داره کتک میخوره..خونم به جوش اومده بود ولی من هیچ کاری نمی تونستم بکنم رفتم داخل اتاق گفتم معصومه راستشو بگو محسن کتکت زده و بچه افتاده،معصومه وقتی این حرف رو شنید دوباره شروع کرد با صدای بلند گریه کردن،گفتم پس پرستار راس میگه که بدنت کبوده معصومه دستشو گذاشت رو صورتش ودوباره شروع کرد به گریه کردن.. ادامه در پارت بعدی
سلام اسم من پروین هست متولد سال چهل هستم... از این همه گریه کردن به ستوه آمده بودم ..یه چیزی رو بهانه کردم و دوباره رفتم پیش پرستار گفتم من باید به آقاجونم خبر بدم که خواهرم کتک میخوره تا بیاد و از همین بیمارستان خواهرم رو ببره خونه شون اگه کمکم کنی من به آقاجونم زنگ میزنم..گفت آره از همین‌جا تلفن بزن اون زمان آقاجونم اینا خودشون تلفن داشتن برای همین راحت بهشون زنگ زدم ،وقتی مادرم برداشت گفتم مامان بچه معصومه افتاده اگه میشه خودتون رو برسونید بیمارستان..مادرم حسابی هول کرده بودفقط میگفت ای خدا چراافتاد؟؟من آرامش کردم و گفتم هیچ اتفاقی نیفتاده فقط بیا و بهش رسیدگی کن.دوست نداشتم پشت تلفن بگم که چه اتفاقی افتاده چون تا اون لحظه مادرم وآقاجونم به ماهیت محسن پی نبرده بودند و اگر یه دفعه می گفتم ممکن بود که بلایی سرشون بیاد.خلاصه آقاجونم و مادرم فوری خودشون رو رسوندن من آقاجونمو بردم حیاط بیمارستان و تمام ماجرا رو بهش توضیح دادم آقاجونم اونقدر عصبانی شده بود که چاقو می زدی خونش در نمی اومد...محسن وارد بیمارستان شد از دور آقاجونمو دید و آمد به سمت ما آقاجونم حتی مهلت نداد سلام بکنه چندتا سیلی پشت سر هم بهش زد... ادامه در پارت بعدی
سلام اسم من پروین هست متولد سال چهل هستم... آقاجونم پشت سر هم دو سه تا سیلی به محسن زد محسن هاج وواج مونده بود .. بعد از چند دقیقه شروع کرد به داد زدن گفت برای چی منو میزنی مگه من چیکار کردم؟؟اصلا حرمت آقا جونمو نگه نداشت با صدای بلند داد می زد مگه تو کی هستی که به من سیلی میزنی؟آقاجونم می‌گفت من کی هستم من پدر همون دختری هستم که بی صاحب گیرش اوردی و هر کاری دلت میخواد باهاش کردی صبر کن ببین باهات چیکار می کنم..محسن داد زد چیه دهاتیه بدبخت فکر می کنی شما کی هستین این من بودم که دختر تو آوردم تو تهران به نونوایی رسوندم..آقاجونم گفت حالا خوبه که اینجا چیزی نداری خدا رو شکر دختر من از رفاه و آرامش کامل پیش تو اومده و الا ادعای پادشاهی میکردی..خلاصه دعوای سختی بین محسن و آقاجونم سرگرفت همه ایستاده بودند و ما رو نگاه میکردن از خدا می خواستم که اون لحظه مرتضی برسه و دعوا رو ختم به خیر بکنه ..ولی مرتضی هم قرار نبود بیاد خلاصه بعد از چند دقیقه بگو مگو آقاجونم کوتاه آمد و گفت من دخترم رو برمیدارم و میرم تو حق نداری بیای دنبالش ..محسن داد زد اون دختر الان زن منه شما نمیتونی بدون اجازه من اونو جایی ببری آقاجونم داد زد تو حق نداری برای دختر من تعیین تکلیف بکنی اون روزی که لیاقت تو باید نشون میدادی نشون ندادی پس الان نمیتونی حرف بزنی خفه میشی... ادامه در پارت بعدی 👇
شب بخیر را نباید تایپ کرد شب را باید زل زد تو چشماش دستی کشید لای موهاش و هرم نفس هایش و آن وقت گفت شب بخیر دلبر🫀❤️ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
عشقِ تو هر شب خاطرم را تسکین می دهد امشب را... با من بـمــان دلم لبریزِ درد است💫 شب بخیر ملکه قلبم ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️❤️❤️  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سلام صبح 🌹 🌹چهارشنبه تون🌹 🌹عالی و بینظیر🌹 🌹امـروزتون پراز بهترینها🌹 🌹زندگیتان پراز باران برکت🌹 🌹دلتان پراز نغمـه های🌹 🌹خـوش زنـدگی🌹 🌹وجاده زندگيتان🌹 🌹پراز شکوفه های🌹 🌹سـلامتی وتندرستی🌹 🌹نگاه خــدا🌹 🌹همـراه لحظه هایتان🌹 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
صبح همان مهربانی نگاه توست و چشم هایـی که سروده های دلم را جاری می کند، صبح تنها با تو صبح میشود... صبحت بخیر عشق دلم♥️ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎
صبح است و بیدار شده‌ام تا دوست داشتنت را زودتر از روز‌های قبل شروع کنم صبحت بخیر عششششــــــقم❤️❤️❤️ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞