مینشینی رو به رویم خستگی در میکنی
چای میریزم برایت توی فنجانی که نیست
شعر میخوانم برایت واژهها گل میکنند
یاس و مریم میگذارم توی گلدانی که نیست
@cbufeuhdwt
چون کنم یاد تو ، نوری با من است
غایبی ، اما حضوری با من است
@cbufeuhdwt
چشمان سیاه تو مرا خواهد کشت
افسون نگاه تو مرا خواهد کشت
@cbufeuhdwt
روی قبرم بنویسید به یک خط درشت
حسرت دیدن دلدار مرا آخر کشت .
@cbufeuhdwt
آنقدر باده بنوشم که شوم مست و خراب،
نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب.
@cbufeuhdwt
من شهریار ملک سخن بودم و نبود
جز گوهر سرشک در این شهریار من
@cbufeuhdwt
معشوقِ جفا پیشه ی بیرحمِ دل آزار!"
زانو زدنم پیش تو بس نیست؟ بمیرم؟!
@cbufeuhdwt
نیست کسۍ حاࢦ مࢪا دࢪک کنډ؟
کاش شبے این روح جسم مرا تࢪک کنډ'!
@cbufeuhdwt
خنده هایش شکل دریا بود و غرقش میشدم
بسکه افتاده وبود و خاکی دفنش میشدم
@cbufeuhdwt
سرم بر شانه ات باشد کمر محصور بازویت
نفس در سینه میمیرد چ غوغایی کند قلبم
@cbufeuhdwt
گفتا چ کسی بود تو را شعر بیاموخت
گفتم بخدا زلف تو ناز تو و چشم خمارت
@cbufeuhdwt
یڪ زلزله درچشم و یڪے روےلبانت
پس لرزه هم آن قوس دوابروےڪمانت
طوفان شودآن لحظه ڪه گیسو بتڪانے
پروانه به رقص آمده از باد خزانـت
از روےلبت چڪه ڪند شیره ےخرما
قندوشڪر و گرده ے گل روے زبانت
شیرینی واز بس ڪه پر از نقل و نباتے
زنبور عسل حلقه زده دور دهانـت
با عشوه اگر لب ز لبت وا بڪنے تو
میـمیرم از آن خنده و آن طرز بیانـت
@cbufeuhdwt