هیچ کس را شهرت لبخند زیبای تو نیست ماه با ایل و تبارش، باز همتای تو نیست گاهی از ایوان نگاهت می کنم تا رد شوی هیچ حسی بهتر از شوق تماشای تو نیست آینه از آه من اینقدر گردآگین شده است مشکل از نقاشی چشم فریبای تو نیست سرو می بیند تو را از خود خجالت می کشد هیچ چیزی در قیاس قد و بالای تو نیست پیشترها گفته اند از میوه های سرخ... نه آلبالو ریزه خوار خوان لب های تو نیست خط زدی ما را و گفتی عشق ممنوع‌ است عزیز! ...  جای ما یک لا قبایان در الفبای تو نیست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عشق من ناز بکن تا بکشم نازت را عشوه کن تا که بنازم قد طنازت را به غزل مثنوی روی تنت زُل زده ام که نگاهی بکنم باغ پر از رازت را به هوای رخ زیبای تو ای غنچه ی ناز شانه زد باد صبا زلف غزلسازت را به نگاهی کمر و قامت شب را بشِکن تا قلم ثبت کند شرحی از اعجازت را گرچه در مرتبه ی عشق تو آخر شده ام عاقبت کسب کنم رتبه ی ممتازت را آخر از سوز دلم عاشقی از یادم بُرد که در آغاز غزل کوک کنم سازت را سرد گردیده تنم، پیرهنت را بفرست که فقط حس بکنم گرمیِ اهوازت را ای عسل گوشه ی غم کِز ننماید چه کند پرپرش کرده قفس مرغ خوش آوازت راه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

✍️با اجازہ غزلى تازہ فدايت كردم بر سر سجدہ نہ در شعر،دعايت كردم با اجازہ ز همہ دست كشيدم امشب و تو را از وسط جمع سوايت كردم با اجازہ ز تو و چشم و لبت می‌گويم چہ كنم دست خودم نيست هوايت كردم با اجازہ تو طبيبى و منم باز مريض تو بزن بوسہ بگو باز دوايت كردم با اجازہ بہ خيالات خودم مى‌پیچم مثلا بودى و اين بار صدايت كردم با اجازہ ز شما و بى اجازہ ز همه بوسہ بر شعر زدم باز دعايت کردم •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

امیدوارم‌ عاشق‌ چشمایی‌ نشید که‌ به‌ همه‌ چشم‌ داره...🙃🫰 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

عمریست که می‌گِریم و یارم شده این اشک! آرامش چشمان خمارم شده این اشک دستم به قلم آمد و از اشک نوشتم.... دیدم همه‌ی دار و ندارم شده این اشک! تقدیرِ مرا دست خزان برده به اندوه! هر سالِ زمستان و بهارم شده این اشک در غربت و تنها شدنم هیچ ندیدم! جز دیدن هر لحظه کنارم شده این اشک تقویم نمی‌خواهم و از عمر چه حاصل؟ وقتی که همین، روزشمارم شده این اشک بر سنگ مزارم بنویسید که آخر... مرگم به غم و چوبه‌ی دارم شده این اشک! •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

❣باز هم قصه ی من قصه ی کم حوصله هاست درد دل می کنم این بار که وقت گله هاست جاده ها نیز مرا از نفس انداخته اند پای من خسته ی پیمودن این فاصله هاست این طرف تاول پاهای زمین گیر من است آن طرف خط غبار گذر قافله هاست خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است گریه هم پاسخ تلخی به همین مسئله هاست تا فراموش شدن مانده ام و می مانم مرگ پایان من و قصه کم حوصله هاست •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

در چشم تو دیدم غم پنهان شده‌ات را پنهان نکن احساس نمایان شده‌ات را ‌ یا دست بر این قلب پریشان شده بگذار یا جمع کن آن مویِ پریشان شده‌ات را ‌‌ جز شانه پُر مِهر تو کو شاخه امنی ؟ گنجشکِ کم‌و بیش‌' هراسان شده‌ات را ‌ گاهی به نگاهی شده یک پنجره وا کن این عاشق پابند خیابان شده‌ات را ‌‌ از هرچه به جز چشم تو کافر شده این مرد آغوش گشا تازه مسلمان شده‌ات را .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌ برای آرزوهای محال خویش می‌گریم اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش می‌گریم ‌ شب دل کندنت می‌پرسم آیا باز می‌گردی ؟ جوابت هرچه باشد بر سوال خویش می‌گریم ‌ نمی‌دانم چرا اما به قدری دوستت دارم که از بیچارگی گاهی به حال خویش می‌گریم ‌ اگر جنگیده بودم دستِ‌کم حسرت نمی‌خوردم ولی من بر شکست بی‌جدال خویش می‌گریم ‌ به گردم حلقه می‌بندند یاران و نمی‌دانند که من چون شمع هرشب بر زوال خویش می‌گریم ‌ نمی‌گریم برای عمر از کف رفته‌ام، اما به حال آرزوهای محال خویش می‌گریم •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

شبتون خوش تا فردا🌹❤️

آغوشِ تو آرام کند موجِ دلم را دریای درونم طلبش لمسِ تنِ توست؛💛 صبحت بخیر جگرگوشم☀️💋 [•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

سلام تو خوش آواترین ملودیِ صبح است شنیدن صدایت زندگی را بخیر میکند..... #صبح_بخیر_دلبرم •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

در حسرتم که بین سخن‌ها تصادفا یکبار هم به اسم صدایم کنی فقط... #امیرحسین_پورعزیز •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @cbufeuhdwt •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•