#سرگذشت_پروین
#چشم_هم_چشمی
#پارت_دویست_هفت
سلام اسم من پروین هست متولد سال چهل هستم...
سارا وارد حیاط شد و گفت اون مرتضی نامرد کجاست بگین بیاد بیرون فکر کرده همینطوریه بچه بکاره و در بره ،بیاد بیرون تکلیف این بچه ای که تو شکم من هست رو روشن کنه ..واقعا یک لحظه احساس میکردم که گوشام نمی شنوند..مرتضی بلند شد صورتش قرمز قرمز شده بود من احساس میکردم که اشتباه میشنوم..ولی ساراجیغ میزد و میگفت همسایه ها بیاین ببینین این رسمشه که یک زن حامله رو تنها بزاری پانزده روز بری سراغ بچه ای که تازه به دنیا آمده و هزار نفر دور و برش هستند..مرتضی رفت حیاط و داد زد سارا تمومکن خودت هم میدونی که من هیچ علاقه ای به تو ندارم و اون یک شب هم اتفاقی پیشت موندم...و هنوز هم که هنوزه روزی هزار دفعه به خودم لعن و نفرین می فرستم بزار برو ..سارا داد میزد انقدر بی غیرت شدی که زن صیغه ای تو محکوم می کنی به بد بودن ..مرتضی داد میزد خجالت بکش تو با مکروحیله وارد زندگی من شدی من نمیخواستم تو رو صیغه بکنم تو به من کلک زدی..من نمیتونستم درک بکنم که چه اتفاقایی داره میوفته انگار گیج و منگ بودم فقط صدای مادر شوهرمو میشنیدم که مرتضی رونفرین می کرد و می گفت مرتضی خاک به سرم این چه کاری بود که کردی چرا اینطوری کردی پروین بشین زمین الان سرت گیج میره و میوفتی زمین توروخدا بشین...
ادامه در پارت بعدی 👇
1.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
3.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️تو قهرمان زندگیم شدی❤️😘💙🫂
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
عزیزم، زیر گلوت جای بوسههای منه، نه بغض
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
از همــــــــــه دل کنــــــــــدم که اینگونه ویــــــــــرانم کنی؟🙂🥀🚶♀
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
بویِبهشتتنتدلبرترینعطردنیاس😍♥️
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
تو فقط دخترِ منی کسی حق نداره تو رو دخترم صدا کنه
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
سیوش کن "내 눈의 빛" یعنی نور چشمِ من🤍
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞