eitaa logo
نوای عشــــــ♥️ـــــق
2.9هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
33 فایل
. متن‌هاش قلب و روحتو نوازش میده♥✨ از بس عاشقانه هاش خاصِ💕😍 دلبری کن با دلبرانه هاش قشنگم 🥰 حرفی سخنی میشنوم👇 https://harfeto.timefriend.net/17570960814509 ❌️کپی برای کانال دار حرام ❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت : معلومه اين اسلان خيلي لي لي به لالات گذاشته اينطوري گستاخي مي کني دختر عمو. با حرص برگشتم طرفش وگفتم: تو وجدان نداري ؟ فکر میکردم با ننه بابت فرق داری ،اما توام مثل اونایی.. من همخون توأم!!! من دختر عموي توأم.یادمه یه زمانی میگفتی برات خیلی عزیزم و خوشبختیم آرزوت بود اما حالا چی ؟ مردم چشم کسي رو که به هفت پشت اونور ترشون بد نگاه کنن رو در مي يارن ، اونوقت تو قشون کشي کردي من رو ،دخترعموم و بدزدند؟ گفت : مي تونم .چون تو باهام بد تا کردي نقره . يادته وقتي بابات خان بود آدم حسابم نمي کردي ؟ يادته چطور با اسب غرور و خود بزرگ بينيت مي تازوندي ؟ الان بايد تاوان اون غرور خاکشير شده ي من رو بدي . بايد تاوان اون لحظه اي رو بدي که به مادرم گفتي حاضري بري کلفتي و زن من، زن پسرعموت،زن کسي که ميدونستي ميخوادت نشی..تو به من قبل رفتنم قول داده بودی که باهام ازدواج میکنی ...اما رفتی و زن یکی دیگه شدی تو بايد تاوان بدي....تو شکستيم ، منم مي شکنمت . مي دوني که مثل پدرم کينه شتريم . من تا انتقام لحظه لحظه هايي که مردم عمارت با حقارت نگاهم کردن رو سرت در میارم . با تعجب بهش نگاه کردم، اون چی داشت میگفت؟ باز زن عمو چه دروغایی تحویلش داده بود که من از چشمش بیوفتم .. خواستم حرف بزنم و بهش بگم نادون من منتظرت بودم، اما مادرت من رو برای داداشت میخواست و مجبورم کردن کلفتی و بردگی رو انتخاب کنم... خواستم حرف بزنم اما علی نذاشت و .. محکم با تمام توانم هلش دادم عقب . سکندري و خورد اما نيفتاد و خودش رو نگه داشت و به روي خودش نياورد و رو به اسلان که پشت سرش ايستاده بود با خنده یه چیزی گفت که متوجه نشدم... برگشت سمت من و با يه پوزخند گفت : نگران نباش ، از اون شوهرت هم نترس مي خواست زجرم بده . مي خواست يادم بياره شوهري دارم ‌.. با داد گفتم :خون بدربزرگت تو ای منه.... باحرص برگشت طرفم و محکم زد تو دهنم.جاري شدن خون رو روي پوستم و شوري اون رو تودهنم به خوبي حس کردم. چقدر علی بد شده بود.چطور قبلا ازش خوشم میومد؟این حتی از احمدم بدتر بود . اسلان نيم نگاهي به من کرد و رفت . علی بي حرف از اتاق رفت بيرون ،وقتي اسلان داشت در رو ميبست گفتم:جون به جونت کنن نوکر و خانه زادی ... نيشخندي زد و رفت.... باز سکوت و بود سياهي . اما اين سياهي هر چقدر هم سياه بود ، از بخت من نمي تونست سياهتر باشه . ياد حرف دايه جان افتادم که مي گفت : خدا از خوشگليت برداره بذاره رو بختت دخترم . راس مي گفت خدابيامرز . انگار مي دونست چقدر سياه بختم .ديگه حتي دلشوره هم نداشتم . خودم رو مرده مي دونستم . ديگه رمقي براي حرکت نداشتم . دلم براي صداي آشناي تايماز تنگ شده بود . با خودم مي گفتم ؛ يعني الان داره چيکار مي کنه ؟ دنبالمه ؟انقد هق هق زده بودم که جون نداشتم ..فکر کنم يه چند ساعتي گذشته بود و من همونطور بي رمق نشسته بودم .خيسي لباسام باعث مي شد بيشتر سردم بشه . باز در با همون صداي وحشتناک باز شد، اسلان تو آستانه ي در ايستاد و گفت : بلند شد راه بيفت‌‌‌‌ داشت ذره ذره نابودم مي کرد . با کنايه هاش داشت مثل خوره وجودم رو مي خورد. از راهروي باريکي رد شد و در يه اتاق رو باز کرد که روشنتر از اتاق قبلي بود....داشت‌ باورم ميشد که يکي از هم خون خودم ،اینقدر میتونه بد باشه‌.. آسلان نيشخندي زد و گفت : جلوي ايوان ، وقتي همه بي آبرو شدنم رو هوي مي کردن ، بدن منم اينطوري مي لرزيد. بِکش که هر چي بِکشي حقته . . خنديد و در رو محکم بست و بعد صداي چرخش کليد اومد . حس مي کردم تو هواي يخبندان کندوان بیرون بدون لباس گرم ایستادم . جوري دندونام به هم مي خورد که صداي بهم خوردنشون ، خودم حالم بد مي شد و هيچ جوره نمي تونستم خودم رو آروم کنم . يه کم گذشت و يه خورده آروم شدم ، تازه متوجه اطرافم شدم . يه اتاق کوچيک با يه پنجره چوبي که جلوش نرده ي فلزي زده بودن .پس واسه همين بود که روشنتر از اتاق قبلي بود و مي شد به خوبي چهره ي اسلان رو ديد. يه گوشه ي اتاق يه کمد کهنه قديمي بود و يه آينه ي شکسته کنارش رو زمين بود . از تصور آینده دوباره لرز افتاد به جونم . با هر جون کندني بود خزيدم طرف کمد . تو آينه ي شکسته ي بغل ديوار نگاهي به خودم انداختم . اين من بودم ؟ چهره ي سرخاب ، سفيد آب شدم کجا و اين چهره مخوف کجا !!! لبم کبود و پاره بود و خون گوشه ي لبم خشک شده، پاي چشمام سياه بود . مثل ميت شده بودم . واي تايماز کجايي؟ هنوز تو جام ننشسته بودم که صداي چرخش کليد اومد و پشت بندش علی اومد تو اتاق. وحشت همه ي وجودم رو گرفته بود .به خودم اومدم و با چشمم دنيال يه وسيله واسه ... چشمم افتاد به آينه . تو يه حرکت سريع ، قبل از اينکه بیاد طرفم ، دست بردم سمت آينه و محکم کوبيدمش زمين و يه تيکه ي بزرگش رو گرفتم تو دستم .
بهترین شب بخیر رادرقشنگترین کادوی آرزو پیچیده و با برچسب سلامت به آدرس زیباترین گلهاتقدیم شما مهربانان میکنم شب بخیر ❤️🌹🌹 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
شبتون پراز دعای مهدی فاطمه عج ❤️ ۳ تا سوره توحید بخون و هدیه کن به مولا بعد بخواب تا فردا به شرط حیات. یاعلی التماس دعا✋
تو روحِ جدا از تن منی .. ازت زندگی میگیرم .. ازت جون میگیرم .. تو دلیلِ حال خوب منی .. تو قلب منی .‌.تو خودِ منی ..🩷🫂 شب بخیر قلب من♡♡♥︎ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
شب بخیر تمام دنیای من😍 آرزو میکنم خوابت مثل قلبت، آرام و شیرین باشه. زیر آسمون پرستاره توی رویاهات کنارتم و با عشق ازت مراقبت می‌کنم. دوستت دارم تا بی‌نهایت؛💋😍♥️😍♥️ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بخواب تا نگاهت ڪنم و براے هر نفس تو بوسہ ‌اے بنشانم بہ طعم ... هرچہ تو بخواهے بخواب عزيز من! چقدر خورشید را انتظار مے‌ڪشم تا چشمانت را باز ڪنے شب بخیر 💋 ‌💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
معین6_144298809551085893.mp3
زمان: حجم: 1M
صبحت بخیر عزیزم❤️ با صبح شکوفا می شوی نفس نفس در من جان می گیری و آفتاب را با چشمانت به خانه ام می آوری بگذار این صبح یادگار مهر   باشد ☀️♥️ ‌‌‌‌‌💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
سلام صبحتون عاشقونه❤️ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
دلبر، بودنِٺ‌ بہ قَلبم‍ زندڪًۍ میبخشہ🫀😘 صبح بخیر دلبر💋😘❣🤍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا