eitaa logo
نوای عشــــــ♥️ـــــق
2.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
30 فایل
. متن‌هاش قلب و روحتو نوازش میده♥✨ از بس عاشقانه هاش خاصِ💕😍 دلبری کن با دلبرانه هاش قشنگم 🥰 حرفی سخنی میشنوم👇 https://harfeto.timefriend.net/17570960814509 ❌️کپی برای کانال دار حرام ❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
ای یار به جهنم که مرا دوست نداری از عشق تو هرگز نکنم گریه و زاری اگر روزی بری یاری بگیری الهی تب کنی فرداش بمیری الهی تو بمیری من نمیرم سر قبرت بیام پارتی بگیرم😂😂 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
نوای عشــــــ♥️ـــــق
#سرگذشت_هورا #تقاص #پارت_سی_شش سلام اسم هوراست... شایدبه پنج دقیقه نرسیدزنگ خونه خورد ایفون روکه جوا
سلام اسم هوراست... اون روزرضابایکی ازدوستاش هماهنگ کردبرای محضروگفت فردامیریم صیغه میکنیم ودیگه مال خودم میشی..من رورسوندخونه گفت فردامدراکت حتماباهات باشه..وقتی خواستم ازش خداحافظی کنم صورتش روبهم نزدیک کردگونه ام رو بوسیدگفت خیلی دوستدارم..تازه رسیده بودم خونه که خاله ام زنگزدگفت کجای توهرچی زنگ میزنم گوشیت روجواب نمیدی تومدتی که بارضابودم اصلاگوشیم رونگاه نکرده بودم وصداشم سایلنت بود..گفتم گوشیم توکیفم بوده متوجه نشدم..خاله ام گفت رضاامروزاضافه کاربوده تونرفتی گفتم نه گفت پاشوشام بیااینجامیخوای به رضابگم بیادسرراه دنبالت.. گفتم خیلی کاردارم مرسی وقتی قطع کردم یه حس خیلی بدی داشتم نمیدونستم بایدچکارکنم..یکساعتی که گذشت رضاپیام دادخانم چطوره،،جواب ندادم دوباره پیام دادکجای نگرانتم خوبی؟میدونستم گیربده ول کن نیست الکی گفتم خسته ام خوابم میادگفت بخواب امافرداصبح مدراکت یادت نره ویک ساعتی مرخصی..بگیر زودتر ازمن ازشرکت بروبیرون..فرداش توشرکت تندتندکارهام روانجام دادم ساعت۳ازشرکت زدم بیرون ... ادامه در پارت بعدی 👇
سلام اسم هوراست... ساعت۳ازشرکت زدم بیرون بعدازنیم ساعت رضاهم امدمیخواستم بگم فعلادست نگهداریم ولی رفتارش انقدر جدی بود بهم اطمینان خاطر داد که هیچ اتفاقی نمیفته کسی چیزی نمیفهمه که سکوت کردم باهاش راهی محضر دوستش شدیم..برام مهریه تعیین کرد و صیغه ی محرمیت بینمون جاری شدومن رسما شدم هووی خاله ام...بعد از اینکه بهم محرم شدیم با رضا رفتیم یه کم گشتیم و بعد رفتیم خونه ی من..تا نزدیک۷پیش من بود..موقع رفتن رضا گفت کاش هیچ مجبور نبودم ازت دوربشم..خلاصه یک ماه ازصیغه ی محرمیت مامیگذشت همه چی خوب خوش پیش میرفت..رضا هم هرموقع میتونست میومد پیشم کلی برام خرید میکرد وبهم محبت فراوان داشت،،گذشت تاصاحب خونه گفت میخوام برای پسرم عروسی بگیرم وخونه رولازم دارم بایدبلندشی....خیلی ناراحت بودم همش میترسیدم باپول پیشی که دارم نتونم خونه پیداکنم..مادرم چندباری بهم گفته بودبیابامازندگی کن امامن بعدازاینکه مستقل شده بودم دیگه دوست نداشتم برگردم خونه ی بابام.. ادامه در پارت بعدی 👇
سلام اسم هوراست... دوست نداشتم برگردم خونه ی بابام فرداش که رفتم شرکت نزدیک ظهر رضا امد از دور یه سلام کردرفت..تومحل کارخیلی رسمی باهم رفتار میکردیم موقع ناهارگوشیم زنگ خورد صاحبخونه بودداشتم باهاش حرف میزدم و ازش وقت میخواستم که رضاامدتواشپزخونه،،وقتی قطع کردم گفت باکی حرف میزدی گفتم صاحبخونه گفت صاحبخونه واسه چی..گفتم عروسی پسرش نزدیکه میگه خیلی زودبایدخونه روخالی کنی نمیدونم چکارکنم،رضاگفت اصلانگران نباش خودم برات یه خونه ی خوب پیدامیکنم..یک هفته ای گذشت رضانزدیک شرکت برام یه اپارتمان نقلی رهن کردواقعاخونه ی خوبی بودولی به محله ی مامانم ایناخیلی دوربود..گفتم چراتوهمون محل خونه نگرفتی گفت اونجاهمه مارومیشناختن واگرزیادرفت امدکنیم بهمون شک میکنن اینجاراحتیم منم ازشرکت میتونم راحت بیام بهت سربزنم..رضا گفت اگر هم احیانا مادر یا پدرت حرفی زدن بگومیخواستم به محل کارم نزدیک باشم..خلاصه خاله ام ومامانم فهمیدن من میخوام جابجاکنم وهردوتاشون گفتن کلیدروبده به ماوقتی نیستی بریم وسایلت روجمع کنیم... ادامه در پارت بعدی 👇
سلام اسم هوراست... منم ازخداخواسته قبول کردم چون وقتی ازشرکت میرسیدم خونه نای هیچ کاری رونداشتم ..یه شب که رضاامدپیشم موقع رفتن کلیدخونه خودش روکنارپاتختی جامیذاره منم اصلامتوجه کلیدنشدم،فرداش که خاله ام ومامانم میان وسایل رو جمع کنن خاله ام دسته کلیدرضارومیبینه وباخودش میبره..وقتی رسیدم خونه دیدم بیشتروسایلم روجمع کردن اول زنگزدم مامانم ازش تشکرکردم بعدزنگزدم به خاله ام بعدازاحوالپرسی گفت راستی حورادسته کلید رضا کنار پاتختی توچکارمیکرد..با حرفش جاخوردم نزدیک بودپس بیفتم اماهرجوری بودبه خودم مسلط شدم گفتم شرکت جاگذاشته بودمنم باخودم اوردمش فرداکه توشرکت دیدمش بهش بدم..خاله ام اصلا شک نکرد کلی هم ازم تشکرکرد...تا قطع کردم زنگزدم به رضاجریان روبهش گفتم تاسوتی نده خلاصه اندفعه به خیرگذشت وخیلی زود من نقل مکان کردم به خونه ی جدیدم،،با کمک خاله ام ورضا ومامانم یکی ازخواهرام خونه رویه روزه چیدیم..ده روزازرفتم به خونه ی جدیدگذشته بودویه روزکه ازشرکت بارضارفته بودیم خونم... ادامه در پارت بعدی 👇
❤️ من همونی ام که با دیدن چشمات تموم حرفام یادم میره..💞🍃✨ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
❤️ بهار یعنی زندگی بهار یعنی عمر دوباره بهاریعنی همه امیدمن بهاریعنی دنیایی ازعشق بهاریعنی تمامیت من دوستت دارم عزیز قلبم 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
❤️ تو همان بهار سر سبزی که با آمدنت به زندگیم رونق بخشیدی مقدمت گلباران بهار دوست داشتنی من 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
❤️ زندگی با تو شیرین می شود وقتی که کنارت آرامش را تجربه می کنم پس بهارمن بمان همیشه در کنار این خسته دل رنجور💙🫂❤️ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
Hamid AskariHamid Askari - Aghooshe To.mp3
زمان: حجم: 10.52M
🍃💞🍃 🎼 حمید عسگری 🎧 آغوش تو فقط عشق تو می‌تونه جون بده به این تن خسته ام...❤️ بفرس واسش 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
2.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌معنای خوشبختی؛ یعنی تـ♡ـو عشقم... 💋❤️‍🔥 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
❤️ ومن چه بیقرار دیدار بهار قلبم هستم کاش بزودی رخ بنمایی 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞