و
میدانی؛
میدانستم كه نمیشود؛
فقط جنگیدم که بعدها
بتوانم جواب دلم را بدهم؛
همين
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
رها کردن سختتر از رها شدنه؛ کی میدونه آدم چی میکشه، تا خودشو قانع کنه و بزاره بره
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
روزی صد بار به مو میرسه. پاره هم میشه. من هی گره میزنم. هی گره میزنم. هی گره میزنم. هی گره میزنم
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
بیان کردن دلخوری و ناراحتیم یعنی من بهت اهمیت میدم و دارم بهت فرصت میدم تا از دلم در بیاری
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
از نظر من دوست داشتن یعنی وجود تو
یعنی وقتی هستی حالم بهتره
وقتی ناراحتم کنارمی
وقتی خستم کنارمی
وقتی از عالم و آدم کلافهام کنارمی
آره دوست داشتن یعنی تو
یعنی چون تو هستی
دیگه مهم نیست که چقدر سخت میگذره
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
همهی دل خوشیاَم آخرِ شـب ها ایـن اسـت
دو سه خط بـا تـو سـخن گـفتن و آرام شدن
شبتون در پناه حق🌙
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
Ayhan1_20648284626.mp3
زمان:
حجم:
8.13M
دارم هواتو💞
ایهان
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
🎀من میخوامت نه یکی دوسال، از اون مدل همیشگیهاش، ابدیهاش تا ته خط سرنوشت.🎀
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
تو شدی دلیل قشنگیِ روزای من…
حتی وقتی همهچی سخت میشه،
یاد تو کافیه تا دوباره قویتر بشم 💪
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
هر وقت بهت فکر میکنم،
یه آرامش خاصی میاد سراغم…
انگار تمام خستگیام از بین میرن
و فقط یه لبخند میمونه روی لبم 😊
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
هر بار دلم میگیره،
یاد چشمات میافتم…
چون اونجا خونهی امن دلمه 👀❤️🏡
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
@cbufeuhdwt
💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
نوای عشــــــ♥️ـــــق
#سرگذشت_هورا #تقاص #پارت_پنجاه_شش سلام اسم هوراست... من هم درحق خودم بدکردم هم درحق خاله ام حیف چشما
#سرگذشت_هورا
#تقاص
#پارت_پنجاه_هفت
سلام اسم هوراست...
پسری که بازاریاب شرکت بوده دوست شدم بهش اعتمادکردم وگول حرفهاش روخوردم وقتی فهمیدحامله ام زدزیرهمه ی حرفهاش باهم دعوامون شد و رفت،ادرس درست حسابی ازش ندارم وبرای اینکه ابروریزی نشه بچه روسقط کردم..هرچند مامانم هیچ وقت این دروغ های بچگانه ام روباورنکردوبارهاازم میخواست راستش روبگم امامن همش همین حرفهاروتکرارمیکردم..رضا وقتی فهمید از شرکت امدم بیرون خیلی پیگیرم بودکه دوباره برگردم امامن قبول نکردم ازش خواستم بریم صیغه روباطل کنیم،وقتی فهمید تصمیمم جدیه شروع کردبه تهدیدکردن که حق نداری جدابشی،باید مثل قبل بامن باشی وگرنه آبروت رومیبرم
اولین کاری که کردم سیم کارتم روعوض کردم هرچندمیدونستم ازطریق خاله ام بازپیدامیکنه..با کمک یکی ازدوستام تویه فروشگاه زنجیره ای کارپیداکردم مشغول شدم گیردادنهای بابام بازشروع شد..بعد از سه هفته برگشتم خونه ی خودم تواین مدت چندباری رضارودوربرخونم میدیدم اماهیچ وقت جلوش افتابی نمیشدم..وقتی رضا ازم ناامید شد خودش گفت بریم صیغه رو باطل کنیم...
ادامه در پارت بعدی 👇