eitaa logo
نوای عشــــــ♥️ـــــق
3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
34 فایل
. متن‌هاش قلب و روحتو نوازش میده♥✨ از بس عاشقانه هاش خاصِ💕😍 دلبری کن با دلبرانه هاش قشنگم 🥰 حرفی سخنی میشنوم👇 https://harfeto.timefriend.net/17570960814509 ❌️کپی برای کانال دار حرام ❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم واسش سوخت، همچین زندگی حق فهیم نبود...در نهایت ننه رفت خونه ی حنیفه و من همراه فهیم رفتم خونه اشون...وارد خونه که شدیم پسرش رو شیر داد و گرفتش تو بغلش تا بخوابونتش...نگاهی به اطراف خونه انداختم، کل خونه بهم ریخته بود، لباس فهیم و پسرش جا جای خونه افتاده بود. آشپزخونه اش پر ظرف کثیف بود و وضعیت اتاق ها به مراتب بدتر از سالن بود...با تعجب گفتم:فهیم! این چه خونه و زندگیه واسه خودت ساختی! فهیم بچه رو خوابوند سرجاش و بی حرف خم شد چند تیکه لباس رو برداشت، حس میکردم الانه که بغضش بشکنه و گریه اش بگیره. حدسمم درست بود، لباس ها رو زمین انداخت و همونجا نشست و زد زیر گریه...با غصه بغلش کردم و گفتم:الهی قربونت برم، گریه چرا؟ +گریه نکنم چیکار کنم حوری؟ زندگی منو ببین... شوهرم کو؟ هی گفتن یه پسر بیاری فرامرز مریدت میشه.. دیگه از در این خونه بیرون نمیره، حالا کو؟ هفته به هفته نمیاد، وقتی هم بیاد همش دعوا داریم، نمیتونم... نمیتونم دووم بیارم، به خدا قسم پای این طفل معصوم وسط نبود طلاق میگرفتم.. روز اول ننه گفت شیرم رو حرومت میکنم بخوای زن اول رو از چشم شوهرت بندازی، گفت تو میدونستی شوهرت زن داره، حق نداری اون زن و دختراش رو آزار بدی و به خاطر جوون بودنت بخوای شوهرت تمام و کمال مال خودت باشه... منم گفتم باشه، به قولا روز اول میدونستم دیگه... سازش میکنم... اما عشرت چیکار کرد؟ از وقتی خوب شده تمام تلاشش رو کرده تا من رو از زندگی فرامرز حذف کنه... به خدا دوبار فرامرز خواسته طلاقم بده. یکبار با گریه و زاری من دلش سوخت و بیخیال شد، یکبار دیگه فهميد حامله ام... من نمیدونم اون زن چه کرده که فرامرز چشم دیدنم رو نداره، تا حرف میزنم میگه واای بسه، انقدر غر نزن... خسته ام کردی... آرامش ندارم... انگار من آدم نیستم! روز و شب تو این چهار دیواری تنهام،همصحبتی ندارم... به حنیفه بگم هی میگه سازش کن... تو کوتاه بیا، تو بحث نکن... اما نمیتونم... نمیتونم سازش کنم، خسته شدم..... بوسه ای به صورت خیس از اشکش زدم و گفتم:حرف منو به عنوان خواهر کوچکتر قبول داری؟کم و بیش از حنیفه شنیده بودم فهیم چی به سر زندگیش آورده، حنیفه میگفت برخلافِ عشرت که با سیاست و محبت فرامرز رو کشیده سمت خودش، فهیم همیشه سر جنگ داره و از وقتی فرامرز وارد خونه میشه دعوا راه میندازه تا وقتی فرامرز میخواد از خونه بیرون بره! خودشم که انگار دور از جونش بیوه زن بود، ابروهاش نامنظم دراومده بود و موهای زائد صورتش حتی از قبلم بیشتر شده بود...میدونستم چاره ی دردش چیه، حنیفه میگفت بارها بهش گفتم دست از جنگ و دعوا بردار اما به گوشش نمیره! یک جورایی فهیم به زندگی حنیفه حسادت میکرد و نصحیت های حنیفه رو نشنیده میگرفت... فهیم آهی کشید و گفت:چی میخوای بگی؟ +الهی قربونت برم، اول پاشو کمک کنیم خونه رو مرتب کنیم. بعد بهت میگم.فقط بگو فرامرز که یهو نمیاد خونه؟ فهیم پوزخندی زد و گفت:به خودش باشه ماه به ماه نمیاد... به زور بلندش کردم، خودمم لباس راحتی ازش گرفتم و لباسم رو عوض کردم و رفتم تو آشپزخونه، تا فهیم سالن رو جمع کرد من تند تند ظرف ها رو شستم و همه جا رو تمیز کردم، غذاهای مونده ی یخچال رو دور ریختم و یکم سوپ درست کردم و رفتم کمک فهیم. کل خونه رو مرتب کردیم، بعدم شام سبکی خوردیم و بی توجه به ساعت که از دوازده شب گذشته بود فهیم رو نشوندم روبه روم و نخ رو دور انگشتم پیچیدم... فهیم با خنده گفت:تو بند انداختن بلدی مگه؟ چشم و ابرویی نازک کردم و گفتم بله فهیم خانم، از دوستم یاد گرفتم، بعدم تند تند مشغول بند انداختن صورتش شدم، بعدم کیسه یخ روی صورتش گذاشتم تا پوستش ملتهب نشه و مشغول مرتب کردن ابروهاش شدم.... فهیم با اعتراض گفت:چیکار میکنی حوری؟ فکر کردی فرامرز با اینجور چیزا زن اولش رو ول میکنه ؟ دست از کار کشیدم و با جدیت گفتم:من نمیخوام فرامرز زن اولش رو ول کنه، اما توام زنشی، ازش بچه داری، خودتم خوب میدونی فرامرز دوستت داره، حالا چرا به همچین روزی افتادید خدا میدونه.. تو فقط به حرف من گوش بده، اگه همه چی درست نشد، پاشو بیا بندر بزن تو دهن من، حالام دهنتو ببند بذار کارمو بکنم...ابروهاش رو که برداشتم صورتش باز شد‌.‌‌.. با حرص گفتم:چند وقته دست به صورتت نزدی؟ فهیم با غصه گفت:حسابش از دستم در رفته. دل و دماغشو ندارم... اخمی کردم و گفتم:بیخود...جوونی،خوشگلی، فرامرز از خداش باشه گوشه چشمی نشونش بدی.... اصلا میدونی چیه، فردا خودم آرایشت میکنم، یه لباس قشنگم بپوش، من و گل پسرت میریم یه گشتی این اطراف میزنیم، توام زنگ بزن شوهرت بیاد... به جای دعوا و غرغر از در صلح و دوستی وارد شو. فهیم تو باید بهتر از من بدونی رگ خواب شوهرت چیه! یک کاری کن که دل نکنه از خونه...
. ♡ مـــــن♡ ♡ بہ عشق❤️ تــو ♡ شبهاچشم ممو میبندم♡🥰 ♡شب بخیرعشق جانم♡😘 ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
845.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب خوش❤️ 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
353.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب بخیر با بوی 🍁🍁🍁 🍁🍁🌸🌸🍁🍁🍃🍃   💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌من فدای بودنت نفسم...😍 شبت‌بخیر‌دلبر♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌ ‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‎‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‎‍‌‌‎‌‌‎‌‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‎‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‎‍‎‌‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‎‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‌‎ ‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‌‌💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امشب، آروم بخواب بهترینم با خیال کسی که با تمام وجود، دوستت داره...😘 و با هـر نفس؛ اسم تو رو زمزمه می‌کنه..❤️‍🔥 شبت‌بخیرعزیزِمهربونم 💋 ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. صبـح‌ها از کدام گوشه‌ی آسمان دلم طلوع می‌کنی که من هنوز بیدار نشده از حضورت سرمستم ...😍 صبحت_دلبرااانه عششششــــــقم.‌‌..💞💋 ‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
و چه اتفاق زیبایی ست که هر صبح در هوای تو بیدار شدن  ... 🍃❣
بوی صبحانه می آید عطر چایی، صفای سفره صبح، نون داغ، و چند لقمه زندگی...🌱 صبح_بخیر☕️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
1.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀🕊🍀 روزتون قشنگـ..........🦜                              دلتون شاد .......💚                          عاقبتتون بخیر..........🍀 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞
🍁آخرین چهار شنبه تابستونی 💕و شهریورماهتون عالی و بینظیر 🍎و پراز سلامتی و دلخوشی 🍁امـروزتون شـاد 💕لحظه هاتون قشنگ 🍎زندگیتون پر برکت 🍁عاقبتتون ختم بخیر 💕دستاتون سرشار از نعمت 🍎و روزگارتون پراز موفقیت باشه 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞 @cbufeuhdwt 💞⊱ღ꧁꧂ღ⊱💞