سلام خدمن اعضاء ی عزیزکانال... از بزرگوارانی که عازم کرببلا هستتند التماس دعا داریم🙏.....🌷
اگردوست داشتید میتونید عکس هاتون و با ما به اشتراک بزارید و مارو از حال هوای اونجا مطلع کنید❤️❤️....
التماس دعا
یاعلی....
#اربعین
@chaadorihhaaa
#حجـابانہ ✅
❤️ بعضی دخترها میگویند:
مگر حجاب مصونیت نیست؟! پس چرا برای ما مصونیت ایجاد نکرده است؟!!
به این صورت که ما با پوشش کامل و مانتو و مقنعه مناسب و چادر بیرون میرویم، اما باز هم پسرها مزاحم میشوند. دلیل این مسئله چیست؟!
❤️در #جواب باید گفت که حجاب فقط پوشاندن تمام بدن جز قرص صورت و مچ دست و این که بدن نما و لباس شهرت نباشد، نیست. این نیمی از قضیه است...
❤️بخش دیگر و مهم قضیه، عبارت است از حیای چشم و حیای سخن...
آیا با حیا سخن میگوییم⁉️
باحیا و متین رفتار میکنیم⁉️
@chaadorihhaaa
#داستان
غیرت و حیا چه شد؟
شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب های خود مینویسد:
«روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد.
قاضی شوهر را احضار کرد.
سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟
زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند.
قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد.
گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است.
چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید!
شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟
برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره اش را به شما نشان دهد؟!
هرگز! هرگز!
من پانصد مثقال را خواهم داد و رضایت نمیدهم که چهرهی همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود.
چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید.»
چه خوب بود که آن مرد با غیرت، معدود افرادجامعه امروز ما را هم میدید که چگونه رخ و ساق به همگان نشان میدهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده آنهایند و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند.
@chaadorihhaaa
🌼🍃🌸🍂🌺🍃🌹🍂🌷🍃💐
بسم الله...
#عاشقانه_شهدا
❤🌷
قبل ازدواج هر خواستگاری که میومد به دلم نمی نشست .اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود.دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف..
میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله.شنیده بودم چله زیارت_عاشورا خیلی حاجت میده.
این چله رو آیت الله حق شناس توصیه کرده بودن.با چهل لعـن و چهل سلام.
کار سختی بود اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود.ارزششو داشت️،
واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم.
۴۰ روز به نیت همسر معتقدو باایمان.
۳روز بعد اتمام چله،خواب شهیدی رو دیدم.چهره ش یادم نیست ولی یادمہ،لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود.دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار...
یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت:"حاجت روا شدی ..."به فاصله چند روز بعد اون خواب، امین اومد خواستگاریم.
از اولین سفر سوریه که برگشت گفت:"زهرا جان،واست یه هدیه مخصوص آوردم..."یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت:زهرا،این یه تسبیح مخصوصه
به همه جا تبرک شده وبا حس خاصی واست آوردمش این تسبیحو به هیچکس نده !تسبیحو بوسیدم و گفتم:خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره.
بعد شهادتش،خوابم برام مرور شد.
تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود.
راوی:همسرشهید
#شهید_امین_کریمی❤🌷
@chaadorihhaaa
زمزمه با خدا یعنی این ...
یعنی دست به قنوت برداری که
اللهم ارزقنی شهادة فی سبیلڪ...🙏
@chaadorihhaaa
🌹┄━•●❥ یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة ❥●•━┄🌹
@chaadorihhaaa