eitaa logo
چادرےام♡°
2.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
231 فایل
°• ❀ ﷽ یادت نرودبانو هربارڪھ از خانه پابه بیرون...[🌱] میگذارےگوشه ےچـادرٺ رادر دست بگیر...   وآرام زیرلب بگو:  ✨هذه امانتڪ یا فاطمة الزهرا♥.• حرفےسخنے: 📬| @rivoluzionario کارشناس ومشاور مذهبی : ✉️| @rostami_313 . تبادلات⇩ 💭‌| @Khademha1
مشاهده در ایتا
دانلود
"ام البنین" پیش همه خواند و گفت شرمنده ام "رباب"، پسرم  را حلال کن @chadooriyam
ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها ۱۳۳ @chadooriyam
جای زهــرا، بعد زهــرا،مثل زهــرا مادری هر چه مادر هست قربان چنین نامادری @chadooriyam
ام‌البنیـن یعنۍ عباس‌داشتہ‌باشے و بگویے از چہ‌خبر؟! @chadooriyam
حضرت ام البنین ؛ سه سال بیشتر بعد از واقعه کَربُ بَلا زنده نموند😔 انقدر که این حضرت برمصائب این واقعه گریه کردند😔😭💔 @chadooriyam
وای كه چقدر اين شعر زيباست لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا. خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/ بی نهایت خسته و افسرده ام/ تا میان گور رفتم دل گرفت/ قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/ روی من خروارها از خاک بود/ وای، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود/ غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/ هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/ سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/ خسته بودم هیچ کس یارم نشد/ زان میان یک تن خریدارم نشد/ نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/ ترس بود و وحشت و دلواپسی/ ناله می کردم ولیکن بی جواب/ تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/ آمدند از راه نزدم دو ملک/ تیره شد در پیش چشمانم فلک/ یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟ گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/ لرزه بر اندام من افتاده بود/ هر چه کردم سعی تا گویم جواب/ سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/ از سکوتم آن دو گشته خشمگین/ رفت بالا گرزهای آتشین/ قبر من پر گشته بود از نار و دود/ بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گنه کار سیه دل، بسته پر/ نام اربابان خود یک یک ببر/ گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/ گوش گویا نامشان نشنیده بود/ نامهای خوبشان از یاد رفت/ وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/ چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/ بار دیگر بر سرم فریاد کرد: در میان عمر خود کن جستجو/ کارهای نیک و زشتت را بگو/ هر چه می کردم به اعمالم نگاه/ کوله بارم بود مملو از گناه/ کارهای زشت من بسیار بود/ بر زبان آوردنش دشوار بود/ چاره ای جز لب فرو بستن نبود/ گرز آتش بر سرم آمد فرود/ عمق جانم از حرارت آب شد/ روحم از فرط الم بی تاب شد/ چون ملائک نا امید از من شدند/ حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه/ نامه اعمال تو باشد سیاه/ ما که ماموران حق داوریم/ پس تو را سوی جهنم می بریم/ دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/ دست و پایم بسته در زنجیر بود/ نا امید از هرکجا و دل فکار/ می کشیدندم به خِفّت سوی نار/ ناگهان الطاف حق آغاز شد/ از جنان درهای رحمت باز شد/ مردی آمد از تبار آسمان/ دیگران چون نجم و او چون کهکشان/ صورتش خورشید بود و غرق نور/ جام چشمانش پر از خمر طهور/ چشمهایش زندگانی می سرود/ درد را از قلب انسان می زدود/ بر سر خود شال سبزی بسته بود/ بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/ کِی به زیبائی او گل می رسید/ پیش او یوسف خجالت می کشید/ دو ملک سر را به زیر انداختند/ بال خود را فرش راهش ساختند/ غرق حیرت داشتند این زمزمه/ آمده اینجا حسین فاطمه؟! صاحب روز قیامت آمده/ گوئیا بهر شفاعت آمده/ سوی من آمد مرا شرمنده کرد/ مهربانانه به رویم خنده کرد/ گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/ من کجا و دیدن روی حسین (ع)/ گفت: آزادش کنید این بنده را/ خانه آبادش کنید این بنده را/ اینکه این جا این چنین تنها شده/ کام او با تربت من وا شده/ مادرش او را به عشقم زاده است/ گریه کرده بعد شیرش داده است/ خویش را در سوز عشقم آب کرد/ عکس من را بر دل خود قاب کرد/ بارها بر من محبت کرده است/ سینه اش را وقف هیئت کرده است/ سینه چاک آل زهرا بوده است/ چای ریز مجلس ما بوده است/ اسم من راز و نیازش بوده است/ تربتم مهر نمازش بوده است/ پرچم من را به دوشش می کشید/ پا برهنه در عزایم می دوید/ بهر عباسم به تن کرده کفن/ روز تاسوعا شده سقای من/ اقتدا بر خواهرم زینب نمود/ گاه میشد صورتش بهرم کبود/ تا به دنیا بود از من دم زده/ او غذای روضه ام را هم زده/ قلب او از حب ما لبریز بود/ پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/ با ادب در مجلس ما می نشست/ قلب او با روضه ی من می شکست/ حرمت ما را به دنیا پاس داشت/ ارتباطی تنگ با عباس داشت/ اشک او با نام من می شد روان/ گریه در روضه نمی دادش امان/ بارها لعن امیه کرده است/ خویش را نذر رقیه کرده است/ گریه کرده چون برای اکبرم/ با خود او را نزد زهرا (س) می برم/ هرچه باشد او برایم بنده است/ او بسوزد، صاحبش شرمنده است/ در مرامم نیست او تنها شود/ باعث خوشحالی اعدا شود/ گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/ قلب او بوی محبت میدهد/ سختی جان کندن و هول جواب/ بس بود بهرش به عنوان عقاب/ در قیامت عطر و بویش می دهم/ پیش مردم آبرویش می دهم/ آری آری، هرکه پا بست من است/ نامه ی اعمال او دست من است/ فقط به عشق آقا امام حسین پخش کن . @chadooriyam
🍃🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🍃
✨ دردم از یار است و درمان نیز هم ! @chadooriyam
🌱 عقایدِ من نیاز به باورِ کسي ندارند😌🌱 @chadooriyam
💜چادر من!💜 💞تلافی غروبی است که در آن روز به زور چادر از سر زنان حرم حسین (ع) کشیدند؛💞 💜چادر من!💜 💞به بهای شکسته شدن پهلوی مادر ماندگار شد؛💞 💜چادر من!💜 💞بوی حسین می دهد؛💞 💜چادر من!💜 💞میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست💞 💜چادر من!💜 به همین سادگی انتقام کربلاست 💞همه ی دنیا بدانند من سیاهی چادرم را فقط با سفیدی کفنم عوض میکنم .💞 💞یا زهرای مرضیه ، اشفعی لی فی الجنة 💞 @chadooriyam
🔸برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم: 1. بیمارستان 2. زندان 3. قبرستان 🔹در بیمارستان می‌فهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست. 🔹در زندان می‌بینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست. 🔹در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود. پس بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم...🌹 💜چادر من!💜 💞تلافی غروبی است که در آن روز به زور چادر از سر زنان حرم حسین (ع) کشیدند؛💞 💜چادر من!💜 💞به بهای شکسته شدن پهلوی مادر ماندگار شد؛💞 💜چادر من!💜 💞بوی حسین می دهد؛💞 💜چادر من!💜 💞میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست💞 💜چادر من!💜 به همین سادگی انتقام کربلاست 💞همه ی دنیا بدانند من سیاهی چادرم را فقط با سفیدی کفنم عوض میکنم .💞 💞یا زهرای مرضیه ، اشفعی لی فی الجنة 💞 @chadooriyam
مثل دوتا بال پرنده ها🕊 برروی شونه هام میشینی🌺 بال پروازم میشی وکمکم میکنی خودمو به اسمون برسونم🌿 🌼🌈 @chadooriyam