- Valizadeh & Salimi.mp3
1.55M
🔹ترتیل صفحه ۴۸ با صدای استاد حامد ولیزاده
🔹به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای استاد عباس سلیمی
☘☘☘☘
••࿐@chadorbesarha
👤من در این شهر
پُر ز رنگ💅 و لِعاب💄
بانویی با【وقار】و【محجوبم】
خودنمایی نمی کنم وقتی
نزد 『پروردگـ❥ـار』 محبوبم😍
••࿐@chadorbesarha
🔹🔶🔷
←دختـركه باشي
عقيده ات اگر⇦شهـ❣ـادت⇨باشد
مـ❥ـادركه بشوي⇣
چمــران هـا مي پرورانـی...
#حجـاب_خـون_بہـاے_شہـیدان
••࿐@chadorbesarha
☄🔥☄🔥☄🔥☄🔥☄🔥☄
🔥
☄
🔥
☄
#گناهان_کبیره ۴۳
دانگ و نیم نقره را دادم و مقدارى روغن زیت و حلبه جوشانیده و در کاسۀ گلى کرده به من داد. چون نزدیک کاروانسرا رسیدم پایم لغزید و افتادم، ظرف گلى شکست و آنچه در آن بود ریخت؛ پس از شدت رنج و غصه، از زندگانى سیر شدم و همانجا ایستاده طپانچه به صورت مى زدم و بى اختیار به صداى بلند گریه و زارى مى کردم، در آن نزدیکى خانه اى بود با دیوارهاى بلند و منظرۀ عالى، مردى از دریچه، سر بیرون کرد و بانگ بر من زد، که این چه غوغا است که در این نیمۀ شب برپا نموده اى و خواب را از چشم من گرفته اى؟ من شرح قصۀ خود را برایش گفتم، گفت: این همه گریه و فریاد براى یک دانک و نیم نقره است؟ توبیخ او بیشتر مرا سوزانید گفتم: خدا مى داند این قدر مال نزد من ارزشى ندارد اما بر خود و زن و فرزندانم که از گرسنگى هلاک خواهند شد رحمم مى آید و به خدا قسم است که در فلان سال به حج رفته بودم و روزگار بر من فراخ بود، در فلان منزل همیانى داشتم که سه هزار دینار زر و جواهر در آن بود از من گم شد و در من اثرى ننمود، از خدا بترس و مرا سرزنش مکن! چون این سخن شنید پرسید: نشانۀ همیان چیست؟ گریه را از سر گرفتم گفتم: این چه پرسش بى جا است که در این موقع از من مى نمائى؟ ! از خانۀ خود بیرون آمد و گفت: دست از تو بر ندارم تا اینکه نشانۀ همیان خود را بازگوئى.
پس ناچار براى او شرح دادم، دست مرا گرفت و به خانۀ خود برد و پرسید: عیال تو کجا است؟ نشانه دادم، به غلامان خود امر نمود رفتند و عیال و اولاد مرا آوردند و به حرم سراى او بردند و سفارش کرد که هرچه لازم دارند برایشان تهیه نمایند، پس پیراهن و لباس براى من آوردند و مرا پوشانید و به حمام فرستاد و به بهترین وجهى آن شب گذشت. چون بامداد برخاستم خود را در آسایشى هرچه کامل تر یافتم، گفت: چند روز همین جا باش تا عیالت رو به صحت رود. مدت ده روز از ما پذیرائى کرد و هر روز ده دینار و بیست دینار مى داد و من از بسیارى لطف او پس از آن سرزنش و استهزائى که اول کرد متحیر ماندم! بعد از آن به من گفت: چه پیشه دارى؟ گفتم مردى بازرگانم و در دادوستد واردم. گفت:
سرمایه به تو مى دهم تا با شراکت من خرید و فروش کنى، دویست دینار زر آورد و به من داد و گفت: در همین جا بیع و شراء کن خوشوقت شدم و مشغول تجارت گردیدم و بعد از چند روزى که سودى حاصل مى شد نزدش مى آوردم، روزى به داخل خانه رفت و همیانى آورد و نزد من گذاشت دیدم، همیانى است که در سفر حج از من گم شده بود.
از نهایت شادى غش کردم چون به هوش آمدم گفتم اللّه اللّه این همان همیان است که در
••࿐@chadorbesarha
« يَا مَنْ لَا يَجْبَهُ بِالرَّدِّ أَهْلَ الدَّالَّةِ عَلَيْهِ »
ای خداوندی كه
دست رد
بر سینه بندگانِ
پرتوقعِ خود
نمیزنی...
#صحیفه_سجادیه 🌱
#پروفایل_پسرونه
••࿐@chadorbesarha
#چادࢪانہ |♥|
بآنو تو گرانبہایے🌤
زیباییٺ چیز؎ نیس ڪه به حراج بگذارۍ
مگر مروارید همـه جا هسٺ؟!
پس باچادرٺ در صدف باش و گرانبہا❤
••࿐@chadorbesarha
این که گناه نیست_۴۸ - @ostad_shojae.mp3
5.05M
#این_که_گناه_نیست 48
🔪یه چاقو بردار؛ بکش روی پوستِت:
حتماً خراشِش میده!
🔥دستتُ، روی آتیش نگه دار:
حتماً می سوزه!
❌عِقاب الهی؛گوشمالیِ خدا نیستا!
پیامد خطای خودته،که بهت برمیگرده
••࿐ @chadorbesarha
﷽
♨️گاهی یڪ #نگاه_حرام👀
❣ #شهادت رابرای ڪسی ڪه
✊لیاقت دارد،
😔سالها #عقب_میاندازد…
🛎چه برسد به ڪسی ڪه
🀄️هنوز لایق #شهادت بودن را
💠نشان نداده…😔
😇 شهیدخرازی💞
#حاج_حسین_یڪتا مےگفت:
درعالم رویا، به #شهید گفتم:
چرا براے ما #دعا نمیڪنید ڪه شهید بشیم؟! مےگفت ما دعا میڪنیم
براتوڹ #شهادت مینویسن ...
ولی #گناه ڪه میڪنید پاڪ میشه...
به خاطر شهـــ❤️ــــدا #گناه نڪنید
✬↬ ⃟🕊 『 』✬
••࿐@chadorbesarha
♥️] #امام_زمان
☔️] #دلتنگی
ـ ـ ــ ـ ـ ــ ـ ـ ــ ـ ـ ــ
اشتراڪمانرادرگریھ
هایـماندوستدارم♥️.•
توبراۍگناهمن؛
منبراۍنداشتنتو...🥀.•
صاحبزمانم!
ـ ـ ــ ـ ـ ــ
••࿐@chadorbesarha
شیطان شناسی37 - @ostad_shojae.mp3
3.98M
#فایل_صوتي_شيطان_شناسی
🎧آنچه خواهید شنید؛👇
✍گاهی انسان،با گناه نکردن...
اهل جهنم ميشه!
🔻اوني که گناه می کنه،و در برابر خدا شرمساره؛
توی نگاه خدا،از يه عابد مغرور،عزیزتره
••࿐ @chadorbesarha