▪️به جای اینکه خجالت بکشه، با پررویی توئیت هم زده درباره حرف مادرش و خواسته که همه بدونند. درود به مادرش!

وقتی بی قید و شرط و منت ، بندگی میکنی ... پ.ن : افطار اهالی غزه در بین خرابه ها.

حجاب و سفارت انگلیس چرا حجاب پروژه امنیتی است؟

🟡 رهبر معظم انقلاب:حرف حقی که پازل دشمن را تکمیل می‌کند، نباید زد. 🟢 یک دنیا بصیرت، یک دریا معرفت و هزار کرور منطق و استدلال پشت این حرفه. این توصیه همان است که امیرالمومنین علیه السلام در برابر شعار خوارج که تکمیل کننده پازل معاویه بود، فرمودند: کلمة حق یراد بها الباطل!!

قانون حمایت از آمرانِ به معروف و ناهیانِ از منکر ،مصوب ۱۳۹۴؛ به همراه آخرین دستورالعمل اجرایی آن مصوب ۱۴۰۱

بیش از حد زیباست 👌👌👌

مکاشفه یک پدر شهید درباره آیت‌الله فاضل لنکرانی و دولت اصلاحات ایران در این مکاشفه ائمه از مرحوم آیت الله فاضل درخواست کرده بودندکه به کمک رهبر انقلاب برود. آقای رحیمیان با نقل یک خاطره از مکاشفه پدر شهید در 18 سرطان( تیر) 78گفت: در این مکاشفه ائمه از مرحوم آیت الله فاضل درخواست کرده بودندکه به کمک رهبر انقلاب برود. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری پارسا به نقل از سایت شناخت رهبری به نقل ازشبکه ایران "حجت‌الاسلام رحیمیان" نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید ایران در پنجمین نشست ماهیانه سازمان بسیج جامعه پزشکی این کشور که در تالار ابن سینا دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران برگزار شد به بیان خاطره ای از یک پدر شهید در مورد رهبر انقلاب پرداخت و گفت: خاطره ای از یک پدر شهید شنیده بودم که از نزدیکان بیت مرحوم فاضل لنکرانی بود. همیشه دوست داشتم این خاطره را از زبان خود ایشان بشنوم. فاطمیه اول امسال به همین منظور راهی قم شدم .منزل مرحوم فاضل جلسه روضه بود. رفتم آنجا و از حاج آقا جواد فاضل فرزند مرحوم فاضل سراغ آن پدر شهید را گرفتم.ایشان آدرسی به من داد و گفت ضمنا یکی از نکاتی که این پدر شهید خواب دیده و بیان کرده محقق شده است.(که در ادامه بیان می کنم). رحیمیان ادامه داد: مشخص شد که این پدر شهید خادم بازنشسته حرم حضرت معصومه (س) است. بنابراین حرم رفتم و بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء آدرس دقیق تری از یکی از خدام گرفتم و راهی منزل این پدر شهید شدم. هنگامی که در را زدیم سریعا باز کردند؛گویا منتظر ما بودند. من از پشت پرده گفتم من فلان کس هستم. گفتند بفرمایید منتظر شما بودیم. ابتدا فکر کردم شاید منتظر فرد دیگری بودند و اشتباها در را به این سرعت به روی ما باز کردند ولی معلوم شد که خیر این طور نبود. بالاخره خدمت این پدر شهید رسیدیم که تازه از بیمارستان و عمل جراحی فارغ شده بودند و فکر کرده بودند که ما برای عیادت ایشان آمده ایم. رحیمیان افزود: بعد از احوالپرسی خواستار این شدیم که داستان را از زبان این پدر شهید بشنویم ولی به دلایلی امتناع کردند. خلاصه از ما اصرار و از وی انکار. ولی بالاخره تصمیم بر این شد که برای یک بار دیگر قضیه را بازگو کند.(حدود چهل سال بود که اعتکاف این پدر شهید ترک نشده بود. یعنی قبل از اینکه اعتکاف در ایران مرسوم شود و از قدیم در مسجد امام و مسجد اعظم معتکف می شد.) گفت از اعتکاف به منزل باز می گشتم و بی خوابی و خسته بودیم و به منزل گفتم که می خواهیم بخوابیم. (حتی جایی که خوابیده بود به ما نشان داد). نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید با بیان اینکه این پدر شهید یک یا دو روز بعد از حادثه 18 سرطان ( تیر 78) این خواب را دیده بود،‌ خاطرنشان کرد: این پدر شهید ادامه داد: نمی دانم که چقدر از خوابم گذشته بود که دیدم گویی چراغ ها روشن شدند. آمدم که اعتراض کنم که چرا چراغ ها روشن شده اند احساس کردم که نور چراغ نیست بلکه نور دیگری است. دقت کردم دیدم بانویی دست به کمر گرفته کنار اتاق ما ایستاده. تا کمی به ایشان توجه کردم کنار من روی زمین نشست. خطاب کرد: «آقای احمدی! علی من غریب است، علی من مظلوم است، علی من تنهاست». من همان وقت ناگهان احساس کردم این بانو حضرت زهرا(س) و منظور ایشان از علی من، حضرت علی(ع) است. تا چنین چیزی به ذهن من خطور کرد ایشان تکرار کردند: «فرزندم علی غریب است،‌فرزندم علی مظلوم است، فرزندم علی تنهاست». دیگر من منقلب شده و در همان حال متوجه شدم آقایی قائم کنار ما ایستاده است.(مشخصات آن آقا را نیز توصیف کرد. خواست خدا بود که امکانی فراهم شد و ما فیلمی از این بیانات پدر شهید نیز تهیه کردیم). وی همچنین گفت: این پدر شهید در ادامه گفت این آقا که کنار ما ظاهر شده بود به من خطاب کرد: «آقای احمدی! برو نزد آقای فاضل لنکرانی و به ایشان بگو قیام کند. این میمون ها را از قم بیرون بریزند.(چون همان روزها یعنی 18سرطان ( تیر) در قم نیز امتداد فتنه وجود داشت) از تهران بیرون بریزند». بعد با دست چپش اشاره کرد و گفت: «این ها خیال می کنند با توهین کردن به من،‌دست از حمایت از نایب ام بر می دارم. من از نایب ام حمایت می کنم». هنگامی که دست این آقا حرکت کرد دیدم جایش کابینه فلان جلوی صورت من شکل گرفت. چهره ها مبهم بود ولی سه چهره روشن بود. یکی در راس شان بود و دو نفر دیگرشان مهاجرانی و عبدالله نوری بودند. چهره های بقیه مبهم بود و تنها چهره های این سه نفر روشن بود. گفتم: «آقا! آقای فاضل مریض است. مدتی است قدرت حرکت ندارد و باید چند نفر کمکش کنند». ایشان فرمود: «آقای فاضل ده سال دیگر به فعالیت اش ادامه می دهد».(اینکه عرض کردم آقا جواد فاضل اشاره کرد یکی از حرف های ایشان محقق شد همین بود که آقای فاضل راس ده سال از دنیا رفت).

رحیمیان افزود: این پدر شهید صبح فردا خدمت آقای فاضل رفته و ماجرا را بازگو می کند. آقای فاضل نیز اشک ریخته و می گوید این خواب نبوده بلکه مکاشفه بوده. نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید همچنین گفت: این پدر شهید به آقایی که دیده بود اشاره کرد و گفت: آن آقایی که کنارم ایستاده بود خیلی به چشم من آشنا بود. گویی جایی دیده بودمش. خیلی فکر کردم تا یادم افتاد. سالی قرار بود حج مشرف شویم. ولی قبل از اینکه مشرف شویم به علت تصادف نصف بدن خانم ام فلج شد. ولی با هر زحمتی وی را نیز همراهم بردم. در سعی بین صفا و مروه بودیم که حاج خانم افتاد و مرد. چون من مرده زیاد دیده بودم عرق مرگ را روی پیشانی وی تشخیص دادم. رو به کعبه کردم و گفتم: «آقا امام زمان(عج) من اینجا غریبم و این ها با ما بد هستند. دیگر جنازه این را به من نمی دهند. به داد من برس و ...» بعد از چند جمله دیدم آقایی کنار من ایستاده و به من اشاره کرد. بالای سر همسر من نشست و گفت ایشان حالش خوب است. بعد دیدم همسرم بلند شد و حرکت کرد. آثار فلجی وی نیز بر طرف شد. دیدم این همان آقا است. وی گفت: دست خدا بر سر رهبر ما است و دست ایشان بر سر ما است. ایشان بنده مخلص خدا است. من از سیزده سالگی نزد امام بودم. به جز مدتی که زندان یا در تبعید بودند. ویژگی هایی که ما در امام مشاهده کردیم در رهبری وجود دارد. خدا آنکه شایسته بود و شایسته است جایگزین امام کرد. رحیمیان پیش از اینکه وارد این بحث شود اشاره کرد این پدر شهید که مکاشفه برای وی رخ داد چهار روز قبل از سفر مقام معظم رهبری به قم فوت کرد.

ادا و ادب انگلیسی 🔹بی بی سی فارسی ضمن انتشار ویدئویی از سفیر انگلیس می گوید: 🔻"سفارت بریتانیا در تهران مراسم چهارشنبه‌سوری را برگزار کرد. سفیر و کارکنان سفارت، از روی آتش می‌پرند و قاشق‌زنی می‌کنند. 🔻سیمون شرکلیف می‌گوید فرهنگ و رسوم یک ملت بسیار مهم است و انتخاب مردم همیشه قابل احترام است. ‌ آقای شرکلیف معمولا آداب و رسوم رایج در ایران را برگزار می‌کند". 🔹انگلیسی ها آن قدر مبادی آداب هستند که در هند، به گاوها ادای احترام می کردند، چون مورد پرستش هندی ها بود. اما همان انگلیسی ها، به مدت ۱۵۰ سال، دار و ندار ملت هند را چاپیدند. این، ادب انگلیسی است. 🔹بی بی سی می گوید سفیر انگلیس به آداب و انتخاب ملت ایران احترام می گذارد، اما نمی گوید که همین انگلیس؛ 🔻کودتا ترتیب داد و دیکتاتور سفّاکی به نام رضاخان را بر حکومت گماشت. 🔻ایران را دو بار اشغال کرد و با غارت تمام منابع غذایی، قحطی و قتل عام چند میلیون نفری را سر سفره ملت ایران آورد. 🔻گماشته خود (رضاخان) را پس از ۱۶ سال کنار گذاشت و پسر بی کفایت تر و جنایتکار او را به سلطنت گماشت. 🔻یک دهه بعد، هنگامی که ملت ایران خواستند نفت را ملی کنند، کودتای آژاکس را با کمک آمریکا علیه دولت مصدق ترتیب داد و اختناق پهلوی را برای ۳۷ سال دیگر تمدید کرد. 🔻انقلاب اسلامی، انتخاب ملت ایران بود؛ اما انگلیس از همان روز اول به کارشکنی و توطئه پرداخت. 🔻دولت تاچر در جنگ تحمیلی، به شکل همه جانبه از تجاوزگری و جنایات صدام پشتیبانی کرد. 🔻سال ۱۳۸۸ در حالی که ۸۵ درصد مردم (۴۰ میلیون نفر) در انتخابات شرکت کرده بودند، نزاعی را مبتنی بر دروغ تقلب ترتیب داد که هدف آن، فراتر از تضییع رای اکثریت (۲۴/۵ میلیون نفری)، از هم گسیختن وحدت ملی، جنگ داخلی و ویرانی ایران بود 🔻در برجام متعهد شد تحریم ها را بر دارد؛ اما آقای طریف اعلام کرد بیست ماه پس از اجرای برجام نمی توانیم حتی یک حساب بانکی در لندن باز کنیم. تحریم های ضد انسانی -حتی در حد دارو ادامه داد. 🔻تیرماه ۱۳۹۸، نفتکش ایرانی را در جبل‌ الطارق توقیف کرد و مادام که نفتکش انگلیسی از سوی ایران توقیف نشد، دست از شرارت و یاغیگری بر نداشت. 🔻در تمام این سال ها، میزبان گروه های متعدد تروریستی شده که ملت ایران را در مناطق مختلف کشور به خاک و خون کشیده اند. 🔹خلاصه این که انگلیسی ها در ادای احترام در آوردن نسبت به ملت ها، خیلی مبادی آداب هستند.

🔴چند خطی پیرامون تجمع مسئله دار عده ای در روبروی نهاد ریاست جمهوری در تهران؛ همین اول باید عرض کنم عمل دو طرف رو نه میتونم تایید کنم و نه رد...! باید هم از لحاظ قانونی هم عُرفی، هم از جوانب دیگه این قضیه توسط متخصصان و مسؤلین زیربط مورد بررسی قرار بگیره! ⁉️چرا باید دقیقا یک زمانی مثل شب چهارشنبه سوری، همزمان با ایام فراخوان معاندان و جنبش کذایی زز‌آ، یک عده بیایند روبروی یک مکان خیلی مهم، (نهاد ریاست جمهوری)، بلندگو بدست بگیرند، شعار بدهند، و با ورود پلیس و دستور به ترک محل، همچنان بر ماندن در محل پافشاری کنند؟! اگه بنا باشد در هر نقطه ای از کشور، روزانه مردم، سرخود و خودمختار برای خود تجمع تشکیل بدهند؛ در هر مکان و هر زمان، با هر گرایش و تفکری، انقلابی یا ضد انقلاب، آیا کشور دچار هرج و مرج نمیشود؟! حساب کنید کشور چند استان دارد؟! هر استان و شهرستان چند محله دارد؟! با این‌ وسعت و جمعیت کشور‌، و مردمی با تنوع افکار و عقاید مختلف، در هر زمان و مکانی، بدون توجه به شرایط، مردم بصورت خودسرانه تجمع برپا کنند این درست است؟ قضاوت با شما!!! و نکته ای دیگر عرض کنم که در هر قشر و گروه و رسته ای، خوب و بد وجود دارد! اگر همه خوب بودن باید بهشون شک کرد...! در یک درخت میوه، هم میوه کرم زده و خراب دارد هم میوه سالم، نیروی انتظامی هم همینطور، ناخالصی هایی وجود دارد که باید رسیدگی شود، همه که معصوم نیستند! آدم ناتو‌، در هر لباسی می‌تونه باشه، اگر خطایی هر جایی رخ می‌دهد، باید امت حزب الله مطالبه گری کند، تا خطا دیگر تکرار نشود! بعضاً خبط و خطا کردن یک عده از مسؤلین، برمی‌گردد به منفعل بودن مردم، نسبت به برخی مسائل جامعه...! توجه داشته باشید که ما باید گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشیم! رهبر عزیز فرمودند؛ هوشیار باشید حرف حقی را که پازل دشمن را کامل میکنید نزنید🖐 دشمن گاهی اوقات ترتیب کار را جوری می‌دهد که حرف حقی از شما که پازل خودش را تکمیل می‌کند از زبان شما صادر بشود!!! بصیرت در آخرالزمان برای هر آدم دیندار و مومنی لازم است و نباید به مسائل و وقایعی که پیش می‌آید با تعصب نگاه کرد! موفق و مؤید باشید. یاعلی.

الان هر تجمعی به ضرر کشور و ملت است، تحت هر شرایطی باشد. اگر قرار باشد برا هر موضوعی، بریزند خیابان وتجمع کنند، که سنگ روی سنگ نمی ماند. گفتم قانون جنگل که نیست ، که خواسته ی خود را با تجمع طلب کنند!

و اینکه حواسمان باشد که حضرت آقا فرمودند: حتی حرف درستی که پازل دشمن را تکمیل می کند نباید گفت. حواسمان باشد بعد از هر انتخاباتی یا مسئله مهمی ...دشمنان بلوایی میخواهند بسازند.... در مورد امر به معروف درون جامعه ... یادم میاد حضرت آقا می گفتند : یک کلمه بگویید، و رد شوید!