eitaa logo
دانلود
سکه رخسار ما جز زر مبادا بی‌شما در تک دریای دل گوهر مبادا بی‌شما شاخه‌های باغ شادی کان قوی تازه‌ست و تر خشک بادا بی‌شما و تر مبادا بی‌شما این همای دل که خو کردست در سایه شما جز میان شعله آذر مبادا بی‌شما دیدمش بیمار جان را گفتمش چونی خوشی هین بگو چون نیست میوه برمبادا بی‌شما روز من تابید جان و در خیالش بنگرید گفت رنج صعب من خوشتر مبادا بی‌شما چون شما و جمله خلقان نقش‌های آزرند نقش‌های آزر و آزر مبادا بی‌شما جرعه جرعه مر جگر را جام آتش می‌دهیم کاین جگر را شربت کوثر مبادا بی‌شما صد هزاران جان فدا شد از پی باده الست عقل گوید کان می‌ام در سر مبادا بی‌شما هر دو ده یعنی دو کون از بوی تو رونق گرفت در دو ده این چاکرت مهتر مبادا بی‌شما چشم را صد پر ز نور از بهر دیدار توست ای که هر دو چشم را یک پر مبادا بی‌شما بی شما هر موی ما گر سنجر و خسرو شوند خسرو شاهنشه و سنجر مبادا بی‌شما تا فراق شمس تبریزی همی خنجر کشد دست‌های گل به جز خنجر مبادا بی‌شما مولانا، دیوان شمس؛ شماره صد و سی و هشتم
وقتی کسی را دوست می‌دارید، زیباتر هستید.
گروهی از جانوران‌ شب‌ بیدارند.بعضی شان‌ در‌ جاهای تاریک زندگی می‌کنند فقط و دسته ای در مکان های مرطوب؛ اما من از انواع مشترک آن‌ها مشتق‌ شده ام، احتمالا منحصربفرد،که سیگار هم می‌کشد و اگر‌ روزگار بگذارد‌ شعر هم می‌گوید... "دیوانه در مهتاب" پی‌نوشت: سه‌تار قهره، آینه هم شکسته؛ در خونه هم روی مصیبت‌ بازه ، سماور هم خالیه‌، استکان های کمر باریک هم ویران شدن‌؛ حال منم راستش، واقعا خوب نیست!‌ :>
هدایت شده از ‌ویشادم
"کمی شراب خانگی برایم بریز بریزش، پیش از آنکه عطش مرا به دور دست برد. لنگر کشیده شد. بر عرشه بنوشیم پیش از وداع با زندگی بنوشیم کمی شراب خانگی  بر دکل بریزیم." -فی‌فی‌ از خوشحالی زوزه‌ می‌کشد؛ بهمن محصص
آیا دریا در بهار سبز است؟ و پاییز دریا را زرد می‌کند؟ آیا ترانه ها در باد تکان می‌خوردند؟ و حباب‌ ها، با اولین‌ ترانه به اندوه می‌رسند؟ آیا هنوز خاک می‌تواند چیزی را بپوشاند؟ غلامرضا بروسان