eitaa logo
چند جرعه با من بخوان
134 دنبال‌کننده
409 عکس
92 ویدیو
1 فایل
@E_shokoohi اگه حرفی با من داشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌کارمند جزءِ اداره‌ی نزولات آسمانی 《نمی‌دونم چرا اون همه قپی اون بالا در کردم. من اگر برم پایین ال می‌کنم و بل می‌کنم. چه‌می‌دونستم این بشر اینقدر بی‌خیاله،این همه موقعیت و زمانای با ارزش استجابت رو صرف چه دعاهای الکی می‌کنه》این‌ها را به فرشته‌ای که روبروم نشسته می‌گویم. سرش را می‌گیرد بالا. یک نگاه می‌کند به آسمان و آه می‌کشد. ادامه می‌دهم:《چقدر برای جایی که رفتیم ذوق داشتم. مطمئن بودم اونجا بازار استجابت دعا داغ داغه. دیدی چقدر بالام یخ کرده بود. دل توی دلم نبود .انگار من می‌خواستم به جای عروس بله بگم》 یک عالمه فرشته آمده بودند پایین. بین مهمان‌ها می‌چرخیدند. همشان یک کیسه حمل دعا داشتند، جز همین فرشته حبط که الان روبروم نشسته و زل زده توی چشمهام. طفلک خیلی کارش سخت و روی اعصاب است. از تمام آن چند ساعتی که آنجا دور تک تک مهمان‌ها گشتم چیزی گیرم نیامد که هیچ، همان چند تا آرزوی خوشبختی و هدایت شوهرها را هم، با بحث سر وزن حلقه‌ی عروس و دماغ‌ محتاج به عمل داماد و نخ آویز از کت پدرعروس و رنگ زرد عقدی موی خواهرشوهر پر دادند رفت توی لیست همین فرشته حبط. به تمام معنا دیوانه شدم از دستشان. احساس می‌کنم نور دور سرم نیم سوز شده. ازش می‌پرسم این چند روز دعای بارانی به تورت خورده که تو حبطش کرده باشی؟ بال‌هاش را باز می‌کند. اشاره می‌کند که بیا. دنبالش پر می‌خورم توی آسمان. ادامه دارد...... ✍شکوهی https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
چند جرعه با من بخوان
اگه حرفی برای اداراه نزولات آسمانی داری فرشته اینجا رو می‌خونه 👇 @E_shokoohi
ببین نیای با فرشته حرف بزنی دیگه نمیاد برای من بگه کجا رفته و چی شده دیگه خود دانی!🧐🧐 👇👇👇 @E_shokoohi