تنها دسته گلی که خوشحالم می‌کنه:

جز اینکه چندی بیشتر دلتنگت هستیم، فرقی میانِ امشب و شب‌های دیگر نیست :)

اگر انقدر که توی فضایِ مجازی، منتظر و سربازِ امام‌ زمان(عج) داریم، توی فضایِ واقعی هم داشتیم، الان ظهور اتفاق افتاده بود!

از صحنِ پدر تا صحنِ پسر راهی نیست، با دل بیا ❤️ #میلاد_امام_جواد مُبارکآ✨

امامِ رئوفم، بابا شدنتون مبارک‌مون باشه😍🙊🌿

هرجا تویِ زندگیتون به مشکل بر خوردید، هرجا دیدید نَفسِ جوونی داره نفَستون رو می‌گیره، برید در خونه آقا #امام_جواد جواد بخشندس.. به قولِ یکی، ما جَوون‌ها پیش خدا پارتیِ امام جواد رو داریم :)

🔴 داستان جنازه‌ای که سر و صدا می‌کرد عبدالحسین رضایی یکی از نیروهای بهشت زهرا می‌گوید: سال‌ها راننده آمبولانس بودم. یک روز رفته بودم سطح شهر که جنازه‌ای را به بهشت زهرا(س) منتقل کنم. خیلی برای تشییع معطلم کردند و ما را این طرف و آن طرف بردند. چندین بار جنازه را از توی ماشین درآوردند و تشییع کردند و دوباره گذاشتن توی ماشین. نزدیک ظهر بود که رضایت دادند جنازه را به بهشت زهرا(س) منتقل کنیم. در مسیر اتوبان صالح آباد داشتم رانندگی می‌کردم، حواسم به جلو بود که یکباره شنیدم از کابین عقب با مشت محکم می‌کوبند به شیشه پشت سرم! خودم نفهمیدم چطور و با ترس و عدم تعادل توقف کردم وقتی ماشین ایستاد شنیدم یکی فریاد می‌زنه باز کن! باز کن! اول تصمیم گرفتم فرار کنم ولی بعد از چند ثانیه خودم را جمع و جور کردم و دستگیره را برداشتم و با وحشت، آرام آرام رفتم به سمت کابین عقب و با فاصله و ترس زیاد درب عقب ماشین را باز کردم. دیدم جنازه سر جای خودش آرام و راحت خوابیده. یکباره جوانی لاغر اندام که از ترس رنگش پریده بود چالاک پرید پائین! پابه فرار گذاشت. به سمت بیابان فقط می‌دوید، انگار در مسابقه دو سرعت شرکت کرده بود. کمی که رفت ایستاد! برگشت به پشت سرش نگاه کرد. با اینکه خیلی دور شده بود، آهسته و با شرمندگی برگشت. در حالی که به شدت عصبانی بودم ولی خنده‌ام هم گرفته بود. گفتم: آخه تو این عقب چیکار می‌کردی؟ نگفتی من سکته می‌کنم؟ مگه نمی‌دونی سوار شدن عقب ماشین حمل جنازه ممنوعه؟ می‌خوای منو از نون خوردن بندازی؟ خلاصه اینکه گویا این جوان توی یکی از آن دفعه ها که جنازه را برای تشییع پیاده کرده بودن یواشکی پریده بود بالا و من متوجه نشده بودم. برای اینکه تنبیه بشه گفتم: حالا تا بهشت زهرا(س) پیاده بیا تا حالت جا بیاد…

یه پدر مهربون و زحمت‌کش که سه فرزند داره و همه خرجِ زندگی‌شون با یه پرایدِ کهنه تأمین میشه(با سرویسِ مدارس هزینه‌هاشون جور میشه به سختی) حالا ماشینش خراب شده و توانش رو نداره که درستش کنه.. (کلا درآمدش اونقدری نیست که بتونه ماشین رو درست کنه) با سه تا بچه، کلی قسط، تو این اوضاع اقتصادی، سرویس‌هایی که برداشته فعلا کنسل شده و.. خلاصه توی شرایط خیلی بدی‌‌ان💔 + این خانواده رو من کامل می‌شناسم، خیالتون راحت یه یاعلی بگید که این پدر جلوی زن و بچه‌هاش شرمنده نشه..🌸 در حد توانتون کمک کنید🙏🏻 شماره کارت: ✅ به‌نام: ساغر اصغرپور 🔺 روی شماره کارت کلیک کنید، خودش کپی میشه. حتما فیش واریزی رو برام بفرستید: @admin_khoda

در میانِ عرشیان غوغا به‌پاست، جشنِ میلادِ جوادِ ابنِ الرضاست✨ #میلاد_امام_جواد

صداشو بُلند کنین، حس می‌کنین الان توی حرم امام رضا هستین💛🍃

دعا بکن ولی اگر اجابت نشد با خدا دعوا نکن، میانه‌ات با خدایت بِهَم نخورد. چون تو جاهلی و او عالمِ خبیر؛ راضی باش به رضایِ خدا ✍🏻حاج‌اسماعیل‌دولابی

هر گاه قرآن در حضورت خوانده شد، واجب است كه گوش كنى و خاموش بمانى.🍃 ‌ ✍🏻امام‌صادق(ع)▪️بحارالأنوار