eitaa logo
🇾🇪🇵🇸🇮🇷🇮🇶🇱🇧 کانال کمیل
23.9هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
15.5هزار ویدیو
490 فایل
فی الواقع خداوند اِند لطافت اِند بخشش اند بیخیال شدن اند چشم پوشی و اِند رفاقت است فقط کافی است بخواهی به سمت او حرکت کنی ادمین اصلی تبادل و تبلیغ @tabligh_tabadol رفع ایرادات احتمالی در تبلیغ @Mahzarehkhoda ارتباط با خودم ✍️ @seyedkomeil
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆باور کنید یا نه، گانتز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بعد از کشتن ۳۱هزار مسلمان فلسطینی که در میان آنها ۷ هزار کودک هستند، با یاران خود به سفره افطار نشستند! ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆ایمن عوده، نماینده پارلمان رژیم صهیونیستی در پی اظهاراتش علیه ارتش اسرائیل و انتقاد از وضعیت انسانی غزه از جلسه عمومی اخراج شد. ♦️- " کاری که ارتش در غزه انجام می دهد قتل عام است، گرسنگی دادن به کودکان نسل کشی است" ... ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کشتی نوح نشد منتظر هیچ کسی؛ این "حسین" است که با خود همه را خواهد برد... صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ الحُسَین ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 از صحبت‌های این دختربچه باید خون گریست... عزیزم، تو هنوز زیباترینی‌ زشت، صورت و سیرت کثیف حکّام مرتجع کشورهای مسلمان‌نما است ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
‏ورزش سیاسی نیست... ولی روسیه و بلاروس از افتتاحیه المپیک حذف میشن و البته که اسرائیل با کشتار ۳۳ هزار زن و کودک و مردم غزه احدی حق نداره بهش خرده بگیره! یکی بود یکی نبود ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
🌷 امام سجاد علیه السلام: برای هر روزه داری هنگام افطارش یک دعای مستجاب است. 📗اقبال الاعمال ج۱ ص۲۴۴ ✅ باهمدیگه عهد ببندیم هرشب لحظه افطار دعا برای فرج رو از یاد نبریم ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
💫نماز بسیار با فضیلت شب یازدهم ماه مبارک رمضان (امشب) 🌷امیرالمومنین امام علی علیه السلام: هر كه شب يازدهم ماه رمضان دو ركعت نماز، در هر ركعت بعد از حمد، ۲۰ مرتبه‌ سوره کوثر (آیات درون تصویر) را بخواند گناهى به او نمى‌رسد اگر چه شيطان كوشش فراوان كند. 📗چهل حدیث شهید اول، حدیث چهلم ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
🇾🇪🇵🇸🇮🇷🇮🇶🇱🇧 کانال کمیل
ظرفیت استادیوم آزادی در حال تکمیل/ ثبت نام اهالی شهر تهران..... در جشن امام حسن(ع) 🔹️بعد از اعلام
مگه میشه هنوز ثبت نام نکرده باشید بابا تولد امام مجتبی جشن قرآنی با کلی نورافشانی و سرودهای پرمخاطب ورزشگاه یک صد هزار نفره آزادی اونم خانوادگی به همراه افطاری دیگه چی میخواید بیاید دور هم باشیم اینم لینک ثبت نام http://zendegibaayeha.info
بریم برای قسمت دوم رمان امنیتی
بسم الله الرحمن الرحیم 💞 💞 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت دوم» آن روز، آرش و غلامرضا و سروش نمی‌دانستند که چطوری خودشان را در خوشی خفه کنند؟ اول رفتند کله‌پاچه‌ای جوادکَله! دو دست کامل خوردند. با نوشابه و دو سه تا چشم اضافه. بعدش رفتند پارکِ سینماگُل و از دکه آنجا سه تا پاکتِ سیگار یونانیِ کارِلیا خریدند و نشستند روی صندلیِ وسط پارک و تا دلشان میخواست، دود کردند و به زن و دختر مردم تیکه انداختند. خب سیگار است دیگر. مخصوصا از نوع مرغوبش. از سه چهار تا نخ که بیشتر شود، ته گلوی آدم خشک میشود و فقط در آن فضا یا باید قهوه زد یا چایی! وقتی کسی حسِ آقایی کند و تهِ جیبش چندرغازی نشسته باشد، دیگر هوس رفتن به قهوه‌خانه خشایاردولول نمیکند. با موتورش گازش را میگیرد و میرود بالاشهر. میرود کافی‌شاپِ بچه سوسولها تا یک اکسپرت گِستو پینئو که دقایقی قبل در اینترنت سرچ کرده و تا حالا لب نزده، سفارش بدهد و بزند به رگ. البته با تاکید بر دَبل بودنش. بالاخره فاز میدهد دیگر. مخصوصا وقتی تلخیِ خاصش باعث پریدن خواب از چشمانت بشود و وسط آن نیمه تاریکی، اندکی حس کنی رفقا را بیشتر دوست داری! همینقدر بی‌جنبه! از بس در آن کافی شاپ چرت و پرت گفتند و به فضای نیمه تاریک و خفن آنجا و در و داف‌هایش گیر دادند، که هفت هشت نفر دست به یکی کردند و آن سه پاپَتی را از آنجا انداختند بیرون. غلامرضا هم که بی‌اعصاب‌تر از این حرفها بود، به آرش گفت: «موتورت روشن کن و با سروش سوار شید تا بیام!» آرش گفت: «چه غلطی میخوای بکنی؟ بیا بریم. شر درست نکن!» غلامرضا همین طور که داشت دنبال پاره آجر می‌گشت گفت: «شر نیست. کم کردن رویِ چارتا بچه سوسول، عینِ ثوابه!» این را گفت و در حالی که اینطرف خیابان بودند، تا نیمه خیابان دوید و پاره آجر را با شتاب هر چه تمام‌تر به طرف شیشه خوشکل کافی شاپ پرتاب کرد. چنان صدای هولناکی آمد و تمام شیشه خُرد شد که هر کس در پیاده رو و خیابان بود، وحشت کرد. چه برسد به کفتر و قناری‌های عاشقی که به خیال خامشان یک گوشه دنج پیدا کرده بودند تا خلوت کنند و برای آینده‌‌ی ارتباطشان تصمیم بگیرند. تا شیشه را پیاده کرد، پرید روی موتور و آرش گازش را داد و در حالی که از خوشحالی عَر میزدند، از آنجا دور شدند. اما این حجم از خوشی و شرارت برای آنها کم بود. زدند به دل کوه. یک رستوران سنتی آنجا بود. تصمیم گرفتند ناهار را به جای دیزی و کباب دو سیخ و چیزهای مرسوم، دو سه تا سیخ تازه بزنند. آنها تا آن روز، بختیاری و سلطانی نخورده بودند. در جریان نبودند که یکی سینه مرغ است با راسته گوسفندی. و آن دیگری هم ترکیبی مبارک از پیوند کوبیده و برگ می‎باشد. آن ساعت و آن روز، کاملا به این تفاوت آگاه شدند و هر نفرشان یک سیخ از هرکدام با برنج ایرانی و کره محلی و سالاد سزار و نوشابه تگری زدند. پول مفت است دیگر. نباید به راحتی بماند و خرج نشود. لهذا تصمیم گرفتند همین طور که کج شده بودند و هر کدام روی پُشتی لم داده بودند و چشمشان باز نمیشد و گلاب به رویتان هر از گاهی آروغ‌های اَنکَرالاصوات از خودشان در می‌کردند، آن حال لامصبشان را با قلیانِ میوه ای به اوج برسانند. غلامرضا قلیانِ شیرنارگیل سفارش داد به سلامتی رفقا. آرش دو سیب زد به نابودی هر چی حسود و بخیله. سروش هم آدامس نعنا زد اما هر چه فکرش کرد، سلامتی کسی به یادش نیامد الا یک نفر... زیر لب و آهسته در دلش گفت: «سلامتی شادی خانم!» ادامه👇 ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil