eitaa logo
چشم به راه 🇵🇸 | بنیاد مهدویت
23.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
297 فایل
کانال رسمی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) دسترسی به سایت و شبکه های اجتماعی: http://Zil.ink/mahdaviat.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
در ادامه پرسش و پاسخ های رجعت دوستی به نام «یه منتظر»، سوال خودشون رو اینگونه مطرح کردند. به نام خدا سلام درسته که قلبهایه ما اون قدر زلال نیست که امیدی به دیدنه چهره نورانی امام باشد اما نا امیدی دیدنش خودش بدترین گناست خیلی ها تبه اینو رو دارند که آقا رو ببینند و خودشون هم نمی دونند برای چی؟ و با آقا چه کار دارند؟ حتما می گیم منتظر ظهورش هستیم ولی فکر می کنیم موقعیه ظهورش جا نمی زنیم ما آیا نمی نگری و اجب نداری از حال آن مردمی که می گفتند به ما اجازه جنگ ده و بد آنها گفته می شد اکنون از جنگ خودداری کرده و به وظیفه نماز و زکات قیام کنید  دیدی آنگاه که بر آنها حکم جهاد آمد در آن هنگام بیش از آن اندازه که باید از خدا ترسند از مردم ترسیدند سوره نساء آیه 77 پاسخ : سلام میگن قشنگترین دعا از خدا اینه که خودشو بخوای. به نظرم قشنگترین دعا از آقا هم همینه. فکر می کنید اگه لیاقت دیدار آقا نصیبمون بشه دیگه حاجتی هم می مونه؟ دیدار یک فضیلته. اما نه اینکه همه زندگیمونو تعطیل کنیم و به دنبال دیدار بریم. نه. کاش همونطوری باشیم که آقا فرمودند: مثل ایشون باشین تا ما خودمون به سراغتون بیایم.  یه زمان گفتند هر کس چهل روز زیارت عاشورا بخونه با یاران امام حسین (ع) محشور میشه. یه نفر پیدا شد و گفت: من چهل ماه میخونم. شروع کرد و چهل ماه خوند. بعد یه شب خواب دید تو میدون کربلاست. دید جنگ شروع شده. رفت خدمت امام حسین و اجازه جنگیدن گرفت. آقا یک اسب و یک زره و یک شمشیر به او دادند و گفتند برو به میدان. با شجاعت وارد میدان شد و همین که زیادی سپاه دشمن رو دید، اسب رو برگردوند به سمت مقابل و فرار کرد. و از میدان دور شد. رفت تا به یک آبادی رسید. اسب رو به صد درهم فروخت. زره رو هم فروخت و ......... هراسان از خواب بیدار شد. خانمش که نگران شده بود مجبورش کرد تا خوابشو تعریف کنه. و مرد خواب رو تعریف کرد و گفت: به کسی نگیا! آبروم میره. خانم هم به خانم همسایه گفت و گفت: به کسی نگیا! خانم همسایه ماموریت اطلاع رسانی رو به خوبی انجام داده تا بالاخره ماجرا به گوش حاکم شهر رسید. حاکم اون مرد رو خواست. و مرد رفت نزد حاکم. حاکم گفت: میگن شما در خواب به سعادت دیدار امام حسین (ع) نائل شدید. درسته؟ مرد هم با خوشحالی خوابش رو تعریف کرد.  حاکم صد درهم رو از مرد گرفت و گفت: تا دیگه اسب امام حسین رو نفروشی! بله. به عمل کار براید به سخندانی نیست. دعا کنیم ما از این دسته منتظرین نباشیم! @chashmbe_rah
دومین دوره کلاس‌های معارف مهدویت در هفت شهر کشور برگزار می‌‌شود. به گزارش روابط عمومی بنیاد، دومین دوره کلاس‌های معارف مهدویت به همت بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) و با همکاری مؤسسه مصاف ایرانیان در هفت شهر کشور شامل تهران، اصفهان، کرمان، اردبیل، کرمانشاه، اراک و شهرکرد برگزار و در پایان این دوره مدرک رسمی مقدماتی مهدویت به دانش‌پژوهان مهدوی اعطا می‌شود. بنابر این گزارش، ثبت‌نام این دوره که از پنجم تیر آغاز شده است تا 14 تیر ماه جاری ادامه خواهد داشت، زمان برگزاری کلاس‌ها نیز جمعه صبح خواهد بود. علاقه‌مندان برای ثبت‌نام در این دوره می‌توانند به صورت اینترنتی از طریق پیوند https://Payment.masaf.ir اقدام کنند. نشانی محل برگزاری کلاس‌ها از طریق مسئول برگزاری دوره در استان به اطلاع ثبت‌نام کنندگان خواهد رسید،‌ کلاس‌ها از 15 تیر ماه جاری به مدت 10 هفته هر جمعه از ساعت 9 تا 13 (به استثنای تهران) برگزار می‌شود. این گزارش می افزاید: علاقه‌مندان تهرانی هنگام ثبت‌نام باید فقط یکی از روزهای پنجشنبه و یا جمعه را انتخاب کنند و تا پایان دوره، فقط می‌توانند در همان روز در کلاس‌ها شرکت کنند. @chashmbe_rah
آیا ما یار خوبی برای امام هستیم؟ سلام دیروز موضوع کنفرانس یکی از بچه ها "یاران امام" بود. حتما شما هم شنیدین که یاران امام ۳۱۳ نفر هستند. امام صادق (ع) فرمودند: " گویا می نگرم قائم (ع) را بر منبر کوفه که سیصد و سیزده نفر به عدد اهل بدر، پیرامونش گرد آمده اند، آن ها مردان جنگاور و حاکمان خدا در زمین برای خلق اویند." (کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۷۲) این یاران خاص در روایات، " اصحاب" نامیده شدند. اما علاوه بر این اصحاب، ده  هزار نفر دیگه هم هستند که برای قیام به امام می پیوندند. " سیصد و سیزده نفر یاران با او بیعت می کنند. او تا هنگام کامل شدن ده هزار نفر در مکه، اقامت می کند و سپس رهسپار مدینه می شود." ( ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۳۸۳) یکی از بحثهای داغ کلاس، ویژگی یاران امام بود. هر کدوم از ما مشتاق بودیم زودتر این ویژگیها رو بشنویم و با خودمون بسنجیم، ببینیم آیا ما هم جزء یاران هستیم یا نه. در روایات داریم که ۵۰ نفر از این ۳۱۳ نفر زن هستند. به آیات متعددی از قرآن کریم در این باب اشاره شد. اما ویژگیها چی بود؟ اونها خدا رو دوست دارند و خدا هم اونها رو دوست داره. در مقابل دوستان خدا خاضعند و در مقابل دشمنان خدا سرسختند. در راه خدا جهاد می کنند. استوار و ثابت قدمند و از سرزنش دیگران نمی هراسند. به خدا و روز قیامت ایمان دارند. امر به معروف و نهی از منکر می کنند. در نیکی ها سبقت می گیرند. کارهایشان مورد تقدیر اله قرار می گیرد. با تقوا و پرهیزکارند. پولاد دل هستند. راهبان شب و شیرمردان روزند. مناجات شبانه دارند. نسبت به امام محبت و جان نثاری دارند. میگن این علاقه مندی به حدی است که حتی به زین اسب امام به نشانه تبرک دست می کشند. به امام عشق می ورزند. معرفتی عمیق نسبت به امام دارند. آرزومند و عاشق شهادتند. " در میدان رزم، امام را در میان می گیرند و در جنگها با جان خود، از ایشان محافظت می کنند." (بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸) خیلی دلم گرفت. دیدم چقدر فاصله هست بین ما و یاران امام! ما از جانمون که نه، حتی از وقت خودمون هم سهمی برای امام نذاشتیم. چه بسیار اهداف و آرمان هایی از امام که به دلیل سستی ما هنوز بر زمین مونده و چه دعوتهایی از ایشون که بی پاسخ مونده!!! یاران امام، خواست حضرت رو بر خواست خودشون مقدم میدونند. در راه خدا سختیها و مشقات رو تحمل می کنند و منتی بر خداوند نمی گذارند. اونها یکرنگ و یک دلند. " اصحاب قائم (ع) به گونه ای با هم معاشرت می کنند مانند اینکه از یک پدر و مادر هستند." ( تفسیر برهان، ج۲، ص۲۰) هواخواهی و خودخواهی از جانشان رخت بربسته و به جای اون خداخواهی و خداپرستی نشسته. آنان در بالاترین درجه تقوی و پرهیزکاری قرار دارند و از نظر کمال علمی هم در بالاترین درجه هستند. ویژگیهای زیادی برای یاران امام گفته شد. هر چی فکر کردم ببینم من کدوم ویژگی رو دارم، به نتیجه ای نرسیدم! یکی از بچه ها گفت: پس یکدفعه بفرمایید ما جزء یاران هم نیستیم دیگه. اما استاد این حرف رو قبول نداشتند. ایشون گفتند: اگه ما نمی تونستیم و قرار نبود جزء یاران باشیم که اینها رو برای ما نمی گفتند و امر به خودسازی نمی دادند. استاد به ماجرای زهیر و حر در واقعه عاشورا اشاره کردند، که در ابتدا در مقابل امام حسین (ع) بودند و بعد جزء یاران ایشون به شهادت رسیدند. و باز گفتند: به اندازه ای که میدانید عمل کنید. و از امام بخواهید یک نظر عنایت و ویژه و یک نظر خریدار به شما بفرمایند. بعد از کلاس داشتیم با دوستان بحث می کردیم که یکی از بچه ها، با لحن خیلی سوزناکی گفت: آیا واقعا ما یار خوبی هستیم برای امام زمانمون؟ همه خیلی از این سوال متاثر شدند. گفتیم: خب حالا باید چیکار کنیم؟ با بچه ها تصمیم گرفتیم حالا که ویژگیها و مشخصات یاران امام رو شناختیم، سعی کنیم از همین الان شروع کنیم و یواش یواش خودمونو به یاران امام و به امام نزدیک کنیم. به قول یکی دیگه از بچه ها: پیرو و پیشوا باید یه سنخیتی با هم داشته باشند. _امام @chashmbe_rah
🌷 یا صاحب الزمان (عج) عمريست برای خاطر یک روز عافیت نام تو را سرمشق دفتر دلم مینویسم آقا جان می گویند می آیی و من هم منتظر تو می آیی و شیشه غبار گرفته دلمان را با طراوت باران وجودت سیقل می دهی و ترسی که من از سیاهی آن کوچه بن بست تنهایی دارم برای همیشه با روشنایی آفتاب وجودت به آرامشی سبز مبدل خواهی کرد آقا حسرت دیده هایمان در موج موج اشکهایمان شناور است مولا جان کی براین کلبه ویران شده سر خواهی زد و برای همیشه طراوت بهار وجودتان را بر سینه هایمان هدیه خواهی کرد مهدی جان بیا بیا و برای همیشه آهنگ قرار و آرامش را بر تار غبار گرفته و بی قرار دلمان بنواز آقای ما قدم بر چشمانمان بگذار تا خاک قدمهای مبارکتان برای همیشه طوطیای چشمانمان باشد. عجب قیامتی شده آدمها برای خاطر دنیا یک آبادی از بهشت دور می شوند صداقت پشت دیوار نگاها منتظراست که شاید زبانی راستیش رابیان کند خیالی نیست اینجا یک فصل تا نیستی زمان دارد و هرکه هر کجا بیلی برای شخم آرزوهایش زمین زند فقط با آب چشمه ميشود آنرا به آهنگ خوش برداشت رسانیدش و اینک ای آدم خاکی تو بر خاک وجودت یک دم آسمانی خفتست تو زمانی بس اندک داری شتاب کن تا در هکتار آشتی ها تو گل عاطفه باشی.... 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷 زینب شریفی شکوه های سه شنبه ها @chashmbe_rah
جمعه ها شرح دلم يك غزلِ كوتاه است ؛ كه رديفش همه دلتنگِ توأم مى آيد😔😔 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تو با این تکه گوشت چه کردی؟ داشتم متون حدیث می خوندم یک حدیث بسیار جالب دیدم.  پیامبر صلوات الله علیه فرمودند:  آگاه باشید که در بدن شما یک تکه گوشت وجود دارد که اگر این تکه گوشت سالم بماند همه جسم شما سالم خواهد ماند و اگر فاسد شود تمام بدنتان را فاسد می کند.  تو این فکرم که تا حالا با این تکه گوشت چیکار کردم. حیف... کاشکی زودتر به خودم میومدم و قدرش رو می دونستم. شما تا حالا با این تکه گوشت با ارزش چه کردید؟  
مسجد مقدس جمکران ۱ میگن چرا جمکران؟ نمی دونم! واقعا نمی دونم! آره. اونم یه مسجده. مثل بقیه مسجدا. ولی ............ نمی دونم چرا وقتی دلم می گیره، تنها جایی که آرومم می کنه جمکرانه! خیلیها پرسیدند چرا؟ تو این مدت، نزدیک به ده تا کتاب رو بررسی کردم. دنبال سند می گشتم. یه چیزایی پیدا کردم، اما، اما باور کنین عشق سند نمیخواد! اصلا سند عشق فقط تو دل عاشقه. من نتیجه تحقیقهامو می نویسم، ولی اینو جدی می پرسم: وقتی دلتون می گیره، وقتی فقط یه عکس گنبد فیروزه ای شما رو می بره تو حس و حال، وقتی فقط یه اسم جمکران اشکتونو رو گونه هاتون میریزه، وقتی صبح های جمعه میدونین امروزتون با هر روز فرق داره، وقتی عصر جمعه بدجوری دلتنگ میشین و به جرأت می تونم بگم که هیچ تفریح دنیایی نمیتونه جواب دل تنگتونو بده، دنبال سند می گردین؟ حتما از تاریخچه مسجد جمکران، ماجرای ملاقات حسن بن مثله رو شنیدین. اما بذارین یه بار دیگه اونو بگیم. شیخ حسن بن مثله جمکرانى میگوید: من شب سه شنبه، ۱۷ ماه مبارک رمضان سال۳۹۳ هجرى قمرى در خانه خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: برخیز و مولاى خود حضرت مهدى (ع) را اجابت کن که تو را طلب نموده است. آنها مرا به محلى که اکنون مسجد جمکران است آوردند. چون نیک نگاه کردم، تختى دیدم که فرشى نیکو بر آن گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده و پیرمردى هم نزد او نشسته. آن پیر، حضرت خضر (ع) بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى (ع) مرا به نام خودم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزى میکند) بگو: این زمین شریفى است و حق تعالى آن را از زمین هاى دیگر برگزیده است، و دیگر نباید در آن کشاورزى کند. عرض کردم: یا سیدى و مولاى! لازم است که من دلیل و نشانه اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمیکنند، آقا فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هایى براى آن قرار میدهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن (یکى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدى بنا نماید. به مردم بگو: به این مکان رغبت کنند و آنرا عزیز دارند و چهار رکعت نماز در آن گزارند.......... چون به راه افتادم، چند قدمى هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: بزى در گله جعفر کاشانى است، آنرا خریدارى کن و بدین مکان آور و آنرا بکش و بین بیماران انقاق کن، هر بیمار و مریضى که از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد. حسن بن مثله جمکرانى میگوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم، تا اینکه نماز صبح را خوانده و به سراغ على المنذر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایى را دیدیم که طبق فرموده امام (ع) حدود بناى مسجد را نشان میداد. سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از جمکران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامى داشت و گفت: ... @chashmbe_rah
مسجد مقدس جمکران ۲ آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصى به من گفت: حسن به مثله، از جمکران نزد تو می آید، هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن. از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستاى جمکران رسیدیم، گله جعفر کاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان می آمد، چون به میان گله رفتم، همینکه بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیمارى که گوشت آن تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالى و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت. ابو الحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را بنا کرد و آن را با چوب پوشانید. سپس زنجیرها و میخ ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندى که خود را به آن زنجیرها می مالید، خداى تعالى او را شفاى عاجل می فرمود. پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسى آنها را ندید.  حضرت صاحب الزمان (ع) پیرامون مسجد مقدس جمکران پیامی خطاب به حسن بن مثله فرمود: " به مردم بگو به این موضع ( مسجد مقدس جمکران) رغبت کنند و آن را عزیز دارند..." آنگاه نماز تحیت مسجد و نماز امام زمان (ع) را تعلیم دادند، سپس فرمودند: ... @chashmbe_rah
مسجد مقدس جمکران ۳ آنگاه نماز تحیت مسجد و نماز امام زمان (ع) را تعلیم دادند، سپس فرمودند: " فمن صلیهما فکانما صلی فی البیت العتیق" : " هر کس این دو نماز را بخواند همانند این است که در خانه کعبه نماز گزارده باشد." ولی بازم میگم، وقتی دل هوایی جمکران میشه...................   منابع: نجم الثاقب، حاج میرزا طبرسی نوری موعود شناسی، علی اصغر رضوانی مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان، سید جعفر عظیمی یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)، علیرضا رجالی تهرانی اماکن مقدسه مرتبط با حضرت مهدی (ع)، علی اصغر رضوانی ملاقات بانوان با امام زمان (ع)، سید جعفر رفیعی مجله امان، پیش شماره دوم، آذر و دی @chashmbe_rah
#فضیلت https://preview.mailerlite.com/m4r4w0
صراطِ مستقیمِ خدا و مطالب خواندنی دیگر در https://preview.mailerlite.com/e6o1p5
#غدیر_پیمان_آسمانی