eitaa logo
⛔ هوس/online ⛔
4هزار دنبال‌کننده
521 عکس
141 ویدیو
14 فایل
کاری از کانال #دختران_چادری #بزرگترین کانال #حجاب در ایـران '@clad_girls' ⊹ ⊹ ⊹ ❖ بر روی‌ خرابه‌هایِ‌خاطراتــ‌ تلخ‌ شما؛ پلی میسازیم به نام #تجربه؛ برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته↻✨ ارسال سوال و ارتباط با ما↓ @clad_girls14
مشاهده در ایتا
دانلود
آقایی با همسرش♀️♂️ مشکلی داره! و این آقا ♂️مشکلش رو با یک خانمی تو محل کار مطرح می کنه... می ره با یک خانمی در محل تحصیل صحبت می کنه... با یک خانمی از طریق فضای مجازی ارتباط برقرار میکنه و مشکلاتش رو در میون میذاره... 👈 این کارها رو انجام می ده تا از طریق همدلی و مشورت مشکلاتش رو حل کنه... خانوم هم راهکارهای خوبی برای بهبود رابطه ی این دو نفر می ده ولی🤔مگه می شه از یک رابطه ناسالم یک نتیجه درست گرفت! 😶بین اون خانوم و آقا به واسطه همدلیِ ایجاد شده رابطه ی احساسی ایجاد می شه و دیگه همسرِ اون آقا براش جذابیتِ قبل رو نداره و یک ضربه ی بسیار بزرگ به زندگیش می خوره و در بسیاری از موارد کار به طلاق کشیده می شه و حالا این آقا می ره با اون خانم که قرار بود مشکلش رو حل کنه ازدواج می کنه و البته ادامه ماجرا که همین زندگی خودش چقدر مشکل و بی اعتمادی داره و چقدر شکست ها منتظر زندگی هست... و البته این قضیه ممکنه برعکس هم باشه که یک خانمی بره با یک مرد دیگه مشکلاتش رو برطرف کنه... کمی برگردیم عقب تر↪️... اصلا مشکل اصلی یک اختلافی بین یک زن و شوهر بود که یکیشون خواستند با یک رابطه نادرست حلش کنند که گرفتار یک رابطه ی ناسالم و عاقبت بد شدند که البته به گوشه ای از اون اشاره شد... 🚫 موردی که مثال زده شد فقط یک نمونه از رفتارهایی است که افراد می خواهند از یک مسیر نادرست مشکل خود را حل کنند، موارد بسیار زیادی از این خطاها در زندگی وجود دارد که خیلی راحت اگر از همان ابتدای مسیر درست اقدام شود از عاقبت بد می توان در امان بود 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🔴 ایـن "دنیـ📱ـای مجــازی" دنیـــای واقعـ🌍ــی خیلیــارو خراب کــرد... 📛 ‼️ http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
؟؟ خودش دندش میخارید خودش دلش میخواست خودش بهم خط داد من طرفش نرفتم اون خودش اومد شوهرش نمیتونه براش مردونگی کنه اونم اومده سمت من😐 خیلی به دلم نشسته طرف زن شوهر دار نریم این اوج حقارت و پستیه 🔴🔴 ‼️ 📛 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d062477
Panahian-Clip-HamsaramGhadramRoNmidone.mp3
1.7M
🎵همسرم قدرم رو نمیدونه! چیکار کنم؟ (۴) @Panahian_ir 🆔 @chat_tory
🔴 سلام یه چند وقتی هست کانال فعالیتش کم شده ولی هستیم هنوزم😊 یه کم سرمون شلوغه. عذرخواهی میکنم جداااا امشب رسیدم یه مقداری به پیاما رسیدگی کنم یه چیزی بگم؟ خیلی تکراریه ولی خیلی خیلی مهمه! تو رو خدا گروه های مختلط نرین. تو رو خدا گروه های مختلط نرین تو رووو خدااااا گروه های مختلط نریییین😭😭 به هرررر بهانه ای.....😭😭 گروه ختم قرآنه...گروه بسیجه....همشون مقیدن....فقط درسیه.... بترسید از عاقبتش😔 🔴میشه اینو برسونید به همه👆👆👆 🔴بفرستین به گروهاتون😔
🔴مواظب رفتارمون باشیم‼️ http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d062477
⚠️ ‼️👇 🙄زود تموم میشه. .. دستاش میلرزید ...میترسید دستاشو محکم گرفته بودو میگفت چیزی نمیشه عزیزم باید انجامش بدیم تا بیشتر عاشقِ هم بشیم , زود تموم میشه.. آخه. . اِ اِ اِ دیگه آخه نداره زود باش دختر ترسیده بود ولی ترسِ از دست دادنش بیشتر اذیتش میکرد با خودش میگفت منو میگیره شوهرمه اشکال نداره تازه اینجوری بیشتر عاشقم میشه راضی شد و. . .😱😢 تمام شد ... همون طور که پسر میگفت زود هم تموم شد... ولی همه چیز! هرچیزی که بینشون بود🙁 دختر عاشق تر شده بود ولی پسر. . . پاشو پاشو جم کن خودتو رفت لبِ پنجره و یه نخ سیگار روشن کرد میبینی شهرو؟ پر از امثالِ تو شده........!! مگه من چِمه عشقم.. عشقم؟؟ هِه بدو باو عشقمِ عشقم... تو اگر پاک بودی من خودمم میکشتم تن به این کار نمیدادی! پس تنت میخاره دیگه! من یه همچین کسی رو به عنوانِ عشق قبول ندارم!. . . دختر که دیگه بدنش نمیلرزید آروم زیرِ لب زمزمه کرد راست میگفت زود تموم میشه زود تموم شد. . . 💠 یَّا اءَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَ تِ الشَّیْطَ نِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَ تِ الشَّیْطَ نِ فَإِنَّهُ یَاءْمُرُ بِالْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَی مِنكُم مِّنْ اءَحَدٍاءَبَدَاً وَلَكِنَّ اللّهَ یُزَكِّی مَن یَشَآءُ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ای كسانی كه ایمان آورده اید! گام های شیطان را پیروی نكنید و هر كس پیرو گام های شیطان شود پس به درستی كه او به فحشا و منكر فرمان می دهد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، هرگز هیچ یك از شما پاك نمی شد ولی خداوند هر كس را بخواهد پاك می سازد و خداوند شنوا و داناست . 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
💌 👇👇 ✴️ یه کم بلنده توی چندتا پست قرار میدم... 📨سلام... من نازنین هستم یه دختری که تو یه خانواده نسبتا مذهبی زندگی میکنه داستان من از اونجایی شروع میشه که به مهمونی دوستانه دعوت میشیم یه شب یکی از اقوامای دورما زنگ میزنن که امشب خونه ما دعوتین بابام گفتن چشم حتما وبه اون مهمونی رفتیم ،من اون موقع دختری بودم چادری ،اهل نماز وروزه، بسیجی،درکل میشه گفت مذهبی بودم....... اون شب که به مهمونی دعوت شدیم رفتیم اونجا من اونجا با دخترشون اشناشدم اسم دختره فاطمه بود اون شب خیلی باهم حرف زدیم و خندیدم ولی باز زیاد بهم خوش نگذشت چون زیاد راحت نبودم ولی درکل بدم نبود فاطمه اون شب شماره موبایل منو خواست من رو دوتا چیز خیلی حساس بودم یکی شمارم یکی عکسم ولی دیدم به ظاهر دختر خوبی به نظر میاد منم گفتم اشکال نداره دختره شماره مو میدم باهم اشنا میشیم من شمارمو دادم و خدافظی کردیم واومدیم خونه. داشتم لباس عوض میکردم دیدم از تلگرام چند تا پی ام از طرف فاطمه برام اومده باز کردم پیامو دیدم نوشته سلام چطوری خوبی ،منم گفتم مرسی تو چطوری خلاصه یکم احوال پرسی کرد منم احوال پرسی کردم ،من اون موقع تازه تلگرام نصب کرده بودم زیاد سردرنمیاوردم زیادم با دنیای مجازی جورنبودم بیشتر کتاب میخوندم وبا دوستای بسیجیم مینشستیم و صحبت میکردیم خب داشتم میگفتم فاطمه پی ام داد گفت که گروه داری؟ گفتم نه حقیقتش من زیاد با مجازی جور نیستم . گفتن من لینک میدم حالا تو بیا ضرر نداره خوشت نیومد لفت بده من اون موقع ۱۴،۱۵‌سال سن داشتم فاطمه از من بزرگ تر بود اون ۱۸،۱۹سال سن داشت ،من به فاطمه گفتم که ببخشید میشه بگید لینک چیه لفت چیه🙁 تازه اومده بودم مجازی چیز بیش نمی دونستم گفت که ازطریق لینک میتونی بیای گروه لفت هم هرموقع دوست داشتی میتونی گروهو ترک کنی منم گفتم باشه گفت اگه بلد نیستی خودم عضوت کنم گفتم حقیقتش بلد نیستم خودت عضوم کن ،اون شب منو دعوت داد تو یه گروه ۳۰۰نفر عضو داشت گروه مختلط بود دخترو پسر قاتی😱 اولش یکم مخالفت کردم خوشم نمیومد از همچین جایی گفتم فاطمه میشه بگید چجوری لفت بدم فاطمه گفت که چرا میخوای لفت بدی حالا یکم دیگه بمون اگه خوشت نیومد اون موقع لفت بده فاطمه تو گروه منو صدا میزد و هی بامن چت میکرد که منم کشوند وسط چت کردن من عادت نداشتم شبا دیر بخوابم یعنی خانواده م کلا اینجوری بودن ولی برعکس هرشب من اون شب تا ساعت ۳،۴بیداربودم وچت میکردم تو گروه ،من اونجا موندگار شدم تا چند ماه تو اون گروه بودم دیگه داشتم وابسته میشدم کارم کلاشده بود گوشی درس و مشق وهمه رو کنار گذاشتم رابطه منو فاطمه هی بیشتر میشد هر روز چت هر روز زنگ باهم میرفتیم بیرون،و.... فاطمه اوایلش فک میکردم دختر خوبیه ولی از رو ظاهر بود فقط البته ناگفته نمونه اینا فقط اون شب اول اینحوری درموردش فک میکردم ولی کم کم دیدم انگار یه جورایی رفتار میکنه طرز لباس پوشیدنش به من نمیخوره ولی یه روز فاطمه زنگ زد به من گفت که بیا بریم بیرون گفتم باش اگه مامانم اجازه داد میام ،من هرجوری شد مامانمو راضی کردم ورفتیم قرار ما این بود که کنارایستگاه همو ببینیم چون خونه من تا اونا یکم دور بود اون روز رفتم همو دیدیم روبوسی کردیم و گفت بیا بریم پاساژ میخوام لباس بگیرم .حقیقتش وقتی فاطمه رو دیدم با اون قیافه خیلی تعجب کردم بابا این کجا من کجا ،فاطمه یه مانتو تنگ ،بایه شال که نصف بیشتر موهاش پیدا بود با یه ساپورت عینک دودی هم زده بود یه جورایی از این دختر .......شده بود اون روزم بعداز کلی خرید وگشتن با پایان رسید البته یکم هوا تاریک شده بود مامانم یکم باهام بحث کرد که چرا دیر اومدی منم معذرت خواهی کردم و گفتم فاطمه می خواست لباس بگیره یکم دیر شد وقتی اومدم خونه زود لباس عوض کردم وشام خوردم و باز گوشی رو برداشتم کل زندگیم شده بود گوشی طوری که وقتی که مهمونم برامون میومد من گوشیم دستم بود ،مامانم و دوستام میگفتن نازنین خیلی عوض شدی معلومه داری چیکار میکنی ، من از همه لحاظ عوض شده بودم طوری که چادر پوشیدنم جوری شد که هر وقت دوس داشتم سرم میکردم قران خوندنو کامل گذاشتم کنار نمازم گاهی وقتا میخوندم اونم از ترس پدرو مادرم چون سادات بودیم بابام تآکیدش رو نماز خیلی زیاد بود منم بیشتر وقتا بهونه میاوردم یا همش منت میزاشتم اون واسه نمازی که همیشه اخروقت خونده میشد تازه بیشتر وقتاهم کلا فراموش میشد واقعا نازنینی که اون موقع بودم دیگه نبودم کلا عوض شده بودم از همه لحاظ مسجد و بسیج رو کلا کنار گذاشته بودم فقط گوشی خوانوادم تا چند هفته گوشیمو ازم گرفتن ولی اینقد شلوغ میکردم و جنگ و دعوا تو خونه راه مینداختم که بابام تعجب میکرد میگفت این چش شده هر جور شد گوشیمو گرفتم ازش . یه سالی از دوستی منو فاطمه میگذشت که به یکی از خاستگارام جواب مثبت دادم البته من ندادم بابام داد 😕😒 ....🙁
👆👆👆 من جوابم منفی بود تا حدودا یک سال میومدن و میرفتن تا بالاخره جواب مثبت دادم دلیل جواب منفیمم این بودکه بایه پسر تو مجازی اشنا شده بودم 😱 به قول خودم عاشقش بودم شاید الان بگم چیزی جز هوس ووسوسه های شیطون نبوده ولی اون موقع فقط اونو میدیم تمام هوش و حواسم پیش اون بود خیلی بهش وابسته شده بودم طوری که اگه یه ساعت دیر میکرد همش اعصابم خورد بود و بیشتر وقتا گریه میکردم😔 خلاصه جوری شده بود که بدونه اون و گوشی نمی تونستم زندگی کنم ، بعداز چند هفته اومدن و خاستگاری رسمی قرار شد که عقد کنیم هر چند ته دلم راضی نبودم ولی هر جوری بود قبول کردم من اون موقع ۱۷سالم شده بود یعنی ۱۷سالگی عقد کردم از نظر خودم خیلی اشتباه کردم که عقد کردم . رابطه منو امیر زیاد شده بود طوری که چند بار باهم رفتیم بیرون ولی الان دیگه جریان فرق میکرد من دیگه متاهل شده بودم اوایل احساس میکردم دارم بهش خیانت میکنم بعد یه جورایی خودمو قانع میکردم که مثلا اشکالی نداره دقیقا تمام بدبختیای من از جایی شروع شده بود که بافاطمه اشناشدم ومنو به اون گروه دعوت داد یه روزجلو تلویزیون دراز کشیده بودم داشتم کانال عوض میکردم که دیدم یه برنامه هست از لاک جیغ تا خدا من خیلی به داستان علاقه داشتم اولش کانالو عوض کردم چندتا کانال عوض کردم دیدم چیز خاصی نداره برگشتم عقب گفتم بزار ببینم این دوتا خانوم چی دارن میگن حقیقتش وقتی که دیدمشون خیلی حسودیم شد چون دوتا خانم محجبه و چادری بودن ....... وقتی اونارو دیدم کلا انگار دیدم عوض شد دیدم یه جورایی انگار خوشم از حجاب میاد ولی کلا یه حس عجیبی بهم دست داد گفتم یاخدا چم شده ولی بیخیالی گفتمو داشتم به حرفاشون گوش میدادم پیشم خودم خیلی حرفاشون دلنشین بود من اون روز برنامه رو تا اخردیدم خیلی خوشم اومد از برنامش والانم خیلی خیلی ازشون بابت اون برنامه تشکر میکنم چون میشه گفت یه جورایی از تو لجن وکثیفیا نجاتم داد . من هر روز این برنامه رو نگاه میکردم ،منم واقعا میخواستم عوض شم دوس داشتم برگردم عقب همون نازنین شم ،خیلی بهتراز اون ، واقعا میشه گفت اون داستانا و اون برنامه از لاک جیغ تا خدا بود که منو یه پس کله ای زد😂 اوایل یکم برام سخت بود که اونی که میخوام باشم اولین حرکتم این بود که چادرمو سر کنم من به حضرت فاطمه قول دادم که دیگه چادرمو از سرم در نیارم دومین حرکتم نماز خوندن بود که بعدش قران شروع شدو جالب این جاست خداروشکر اوایل ماه رمضون شروع شد تحولم. واقعا شبای قدر بهترین شب بود برا من برا منی که میخواستم عوض شم. 🙁
⛔ هوس/online ⛔
#ادامه👆👆👆 من جوابم منفی بود تا حدودا یک سال میومدن و میرفتن تا بالاخره جواب مثبت دادم دلیل جواب منف
👆👆👆 من کارم به جایی رسیدی بود که می خواستم از شوهرم جداشم هر وقت پیش امیر یاهمون دوستم حرف از طلاق میزدم خیلی خوشحال میشد به جای نصیحت کردناش بد شوهرمو پیشم میگفت بدونه اینکه شناختی از اون داشته باشه میگفت که خیلی دوسم داره عاشقمه چند بار مثلا می خواست بهم ثابت کنه منم دوسش داشتم هنوزم دارم و واقعا خیلی بهش وابسته شدم تواین مدت چندبار خواستم رابطمو باهاش بهم بزنم ولی متاسفانه طوری باهام حرف میزد که توانی برای جدا شدن نداشتم ولی دیشب یه وویس از استاد پوراحمد گوش دادم واقعا خیلی روم تاثیر گذاشت ولی واقعا یه تشکر هم بابت مدیر گروه دختران چادری بدهکارم واقعا پستاش خیلی تکون دهنده هستن من وقتی که وویس استاد پور احمدی رو گوش دادم زنگ زدم به امیر و گفتم ما دیگه نمی تونیم باهم باشیم من بهش قول داده بودم که هیچ وقت ولش نکنم بعد از اون دیگه جوابشو ندادم خیلی التماس کرد ولی بی فایده بود هرچند خیلی برام سخت بود. دیشب برام اس دادو گفت: ‏نازنینننننن تروخدا اینکارو باهام نکن بخدا تو این چند روز داغون شدم با رفتن چیزی درس نمیشه بخدا بارفتنت نابود میشم نکن نازنین تروخدا ‏مگه قول ندادی همیشه پیشم بمونی پ چرا داری میری هر دقیقه زنگ میرد گفتم فراموشم کن خیلی سخته خیلی چون خیلی بهش وابسته شدم تروخدا برام دعا کنید بتونم طاقت بیارم و دیگه همچین اشتباهی نکنم ترو خدا هرکی این پیامو دید حتما برام دعاکنه خیلی سخته خیلی😔😔 ✉️ پیام به این بلندیه ایشونو گذاشتم شاید خیلی از شماها اول این راه باشین و تجربه ایشون بتونه یه تلنگر باشه براتون‼️ در روایات هم زیاد داریم که همنشین بد خیلی تأثیر داره !!کاش همون اول که وارد گروه شده بودین ترک میکردین.کاش اوایل که میدیدین که رفتارش داره روی شما اثر میذاره ترکش کرده بودین کاش قبل از آشنایی و دوستی با اون آقا پسر ترکش کرده بودین.کاش لااقل بعد از ازدواج ترک رابطه میکردین ،اون آقا هم گناهی نکرده که شما بهشون جواب مثبت دادین!!! اما✋ماهی رو هر وقت از آب بگیرین تازه است،چه خوب شد قبلا از اینکه تن به رابطه ای بدین متوجه شدین ،چه خوب شد مثل خیلی از موارد ،قبل از اینکه تهدید بشین و کار به جاهای بدتر بکشه متوجه شدین و چه خوب شد و..... خلاصه اینکه تمام راه های ارتباطی با جنس مخالف بسته لطفا و راه های ارتباطی به سمت خدا به صورت بزرگراه و آزاد راه باز باز باشه😉 سعی کنید با توکل به خدا و توسل به ائمه دور گناه رو خط بکشین ! ان شاءالله که موفق باشید ما هم دعاتون میکنیم و محتاج دعاییم🙂 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚👇👇 eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🔎ذکر ورود به اینترنت! «أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى» امیدوارم این تصویر زینت بخش منازل و دفاتر کار شما گرامیان باشد. http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🔴 ⚠️ ‼️ ... در پاسخ به دختر خانمی که بخاطر اعتماد داشتن به گروه های تلگرامی مختلط، فریب یک پسر را خورده و ... بنا به در خواست خودشان، سوالشان منتشر نمیشود. http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 💕 ... 💕 🍃 پاسخ استاد پوراحمد 👇