بعضی وقتها سؤالات عجیبی آدم میشنوه
نمیدونم شاید هم ما عجیب فکر میکنیم و سؤالات، معمولی و طبیعی هست.
سؤال میکنند چرا مردم غزه اینقدر استقامت میکنند و شهرشون رو ترک نمیکنند؟
چرا مردم غزه به فکر آینده بچه هاشون نیستند؟
مردم غزه به چه امیدی اینقدر سرسختانه دفاع میکنند؟
مردم غزه زیر توپ و تانک و بین آوارگی و خون و کشته ها مگه میتونن زندگی کنند؟
مردم فلسطین چرا بیخیال جنگ با اسرائیل نمیشن و به خواسته اونا تن نمیدن؟
مردم فلسطین چرا با اسرائیل و حامیان قلدرش وارد مذاکره نمیشه؟
و دهها سؤال دیگر شبیه به این سؤالات
پاسخ این سؤالات عجیب خیلی سخته!
ولی شاید بهترین راه برای پیدا کردن پاسخ چنین سؤالاتی، خوندن کتاب (( فرنگیس )) باشه
این کتاب رو خوندید؟
دقیقا همین سؤالات رو میشه از مردم گیلان غرب کشور خودمون در دوران جنگ پرسید( بقیه مناطق جنگی دیگر هم همینطور بودند)
کافیه به جای غزه بنویسید گیلان غرب، بنویسید خرمشهر، بنویسید سوسنگرد و ... و به جای فلسطین بنویسید ایران.
حتی میشه به جای غزه و فلسطین بنویسید: فرنگیس!
چطور فرنگیس که یک زن بود اونقدر مقاوم بود. چه صحنه هایی به چشم دید اما شهرش رو ترک نکرد، حتی عراقیها تو کوچه و خیابون روستاشون بودند اون روزها میرفت کوه و شبها میومد سری به خونه و دامش میزد. خوب رها کن همه چیز رو برو!
جونت رو که از سر راه نیاوردی!
این مقاومت، این امیدواری از کجا نشأت میگیره؟
کتاب فرنگیس رو بخونید کامل متوجه میشید
بله، از ما مردمی که این چیزها رو تجربه کردیم و این سوالات رو میپرسیم عجیبه!
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
به بهانه دیدار با جانباز عزیز، جناب آقای علی جمعه زهرایی در برنامه این هفته #چهل_شب_با_چهل_شهید شهرستان قائنات( استان خراسان جنوبی )
جانباز عزیزی که ایستادنت به غرور و استقامتت به سرور است؛
تو در کنار شهدای زیادی بودی، دوستان زیادی داشتی که شهادت برایشان نوشته شد و گاهی محبوب بر بنده ای می پسندد تا در مقام صبر، ذره ذره شهید شود!
آری، ذره ذره و جرعه جرعه
به راستی که در دل جغرافیای ناب شهادت، مرزهاییست میان ماندن و رفتن!
در آن زمان که حضرت دوست امتحان خویش را، جرعه جرعه رفتن به سوی شهادت قرار می دهد؛
زیرا در مقامِ چلّه نشینی صبر، میخواهد از تو ابالفضلی دیگر بسازد!
تو آن آفتابی که به شانه های برفی زمان،
جاری شدن و رسیدن به دریا را می آموزی.
در ایستگاه ساکت چشمانت، و شعرهای سرخِ گونه هایت، و صحبتهای نگفته همسرت که پر بود از درد و لحظات سخت، اما من درس خودم را گرفتم.
درس عشق، درس ایثار، درس گذشت، درس صبر، درس صبر و درس صبر
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
سلام
دوستان زیادی به جمع ما پیوستند که بد نیست جهت اطلاع بیشتر این عزیزان تعدادی از دیدارهامون در شهرستانها و استانهای مختلف را مجدد در کانال منتشر کنیم.
پس با ما همراه باشید👇👇
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_گلستان
#شهرستان_علی_آباد_کتول
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_فارس
#شهرستان_مهر
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_کرمانشاه
#شهرستان_سرپل_ذهاب
اردوی جهادی چهل شب با چهل شهید به مناطق زلزله زده شهرستان سرپل ذهاب
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_گلستان
#شهرستان_مراوه_تپه
شهرستان مراوه تپه شرقی ترین شهرستان استان گلستان است که ۱۲۶ کیلومتر با ترکمنستان مرز مشترک دارد و بیشترین جمعیت این شهرستان را ترکمنهای عزیز تشکیل میدهند.
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_خراسان_رضوی
#شهرستان_کاشمر
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_آذربایجان_شرقی
#شهرستان_چاراویماق
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_گلستان
#شهرستان_آق_قلا
#شهرستان_گمیشان
اردوی جهادی گروه چهل شب با چهل شهید به مناطق سیل زده شهرستانهای آق قلا و گمیشان
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_گلستان
#گرگان
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid
برگی از دفتر خاطرات برنامه چهل شب با چهل شهید:
#استان_گلستان
#شهرستان_گنبد
@chelshahid
http://eitaa.com/chelshahid