🔰واکنش هنیه به سفر بلینکن به منطقه
🔸 رئیس دفتر سیاسی حماس در واکنش به سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه اعلام کرد که امیدواریم بلینکن از اشتباهات واشنگتن در جنگ غزه درس گرفته باشد و تا زمانی که ملت فلسطین به آزادی نرسند و کشور مستقل خود را تشکیل ندهند نمیتوان به هیچ ثبات و امنیتی رسید.
🔰سرخط خبرهای جبههی مقاومت در چریک سایبری
https://eitaa.com/cherikcyberi
🔰مجازات صهيونيستها و تروریستها قطعی است
🔸حجتالاسلام سید ناصر موسوی لارگانی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با شباب پرس: دست مستقیم رژیم صهیونیستی در این اقدامات تروریستی روشن است و قطعا تاوان آن را خواهند داد.
🔸اگر چه انتقام سختی از تروریستها از جمله رژیم صهیونیستی و عوامل و ایادیاش در هر کجا که باشند، گرفته خواهد شد، اما زمان و چگونگی این انتقام را جمهوری اسلامی تعیین میکند، ایران هرگز در زمینی که صهیونیستها تعیین کنند، بازی نخواهد کرد.
🔸آمریکاییها و صهيونيستها میدانند مادامی که سردارانی چون حاج قاسم باشند تمام نقشههای آنها در منطقه ناکام میماند، کما اینکه امروز اینطور است لذا آنها به ترور رو می آورند، آنها چون به هدف خود نرسیدهاند میخواهند کاری کنند جمهوری اسلامی ایران مستقیما وارد معرکهای شود که خود در آن گرفتارند.
«لینک مصاحبه کامل در سایت شباب پرس»
🔰سرخط خبرهای جبههی مقاومت در چریک سایبری
https://eitaa.com/cherikcyberi
📪 پیام جدید
💬🔴اکانت ارتش دفاعی اسرائیل که تیک تأیید وریفای توییتر رو داره توییت زیباکلام رو ریت کرد
پ.ن: این اکانت توی تمام تاریخ فعالیتش فقط از یک نفر ریت زده اونم زیبا کلام بوده😐
پس باید تبریک بگیم به زیباکلام **** که با جنایتهای اسرائیلیها شریک شد و به کاسه لیسی قبولش کردند...
و باید بگیم خاک برسر ما که با مصلحت اندیشی مزخرفی افسار این الاغ رو نمیبندیم....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰خیابان الرشید که یکی از مهمترین مناطق غزه محسوب می شود توسط ارتش اشغالگر ویران شد.
🔰سرخط خبرهای جبههی مقاومت در چریک سایبری
https://eitaa.com/cherikcyberi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شخص حاج قاسم سلیمانی، معنی انتقام سخت را توضیح میدهد!
ببینیم و یکبار برای همیشه موضوع را بفهمیم!
#بکشید_ما_را_زنده_تر_خواهیم_شد
#حاج_قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیده فائزه رحیمی💔🥀
#کرمان
#ایران_تسلیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت دردناک امدادگران هلالاحمر کرمان از کمک رسانی به مجروحان حادثه تروریستی: خانم بارداری که به شهادت رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جگرمون کباب شد برای حاجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از این زیباتر میشه ؟
اینجا کرمان است...
مقابل منزل خانواده سلطانی نژاد
که در عملیات تروریستی کرمان
٩تن از شهدا از این خانواده بودند.روحشون شاد🥀
ایل و تبار ما به فدای تو یاحسین
#بیت_الشهدا
سلاح به دست گرفتم برای دختر کاپشن صورتی گوشواره قلبی
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
شهید سید مرتضی آوینی:
"شرط ورود در این جمع اخلاص است و اگر این شرط را داری، چه تفاوتی میکند که نامت چیست و شغلت؟"
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴افشاگری داغ دکتر احسان میرزایی
🔹سازمان ملل توسط راکفلرهای یهودی بنا شد.
🔹دو سوم جمعیت جهان باید تا ۲۰۳۰ کاهش یابد.
بیل گیتس: جمعیت دنیا با واکسیناسیون عمومی باید کاهش یابد
✍اگر همه مردان و زنان فلسطینی که زیر بمباران شهید شدن رو گناهکار فرض کنیم(!) احتمالا چندهزار کودکی که تو غزه شهید شدن، در اثر تصادف جانشون رو از دست دادن!!!
وگرنه اسرائیل که با بچه ها کاری نداره!!
اونا موشکاشون هوشمنده...
اول میپرسه، گناهکاری؟ اگر جواب مثبت بود، میخوره بهش!!! 🌱
💠 @va_tweet 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خیلی قشنگ و جالب پدیده حجاب استایل رو توضیح داد، حتما نگاه کنید
نشر این کلیپ صدقه جاریه است
#ISISrael
✌️🇮🇷🇱🇧🇵🇸🇾🇪🇮🇶🇸🇾
#رژیم_کودک_کش
#رژیم_نامشروع
#مقاومت
#طوفان_الأقصی
#غزه
🌀 @vahab313
💠پیمان خون در خیابان
شهدای حادثه خونبار دیروز کرمان را ضرب در دویست و پنجاه کنیم به رقم بیست و پنج هزار شهید غزه میرسیم آن هم در غزهای که یک چهلم ایران هشتاد میلیونی جمعیت دارد. به بیان گویای اعداد آنچه در این سه ماه غزه کشیده فاجعهای به بزرگی #دههزار برابری واقعه تلخ و تکاندهنده روز گذشته کرمان است.
اسرائیلی که توانسته به مدد آمریکا حمام خون بیستوپنجهزار نفری در غزه راه بیاندازد چرا اگر دستش برسد نتواند بالغ بر یک صد زن و بچه و پیر و جوان را در کرمان به خاک خون بکشند و چرا این واقعه را در تهران و مشهد و قم تکرار نکند؟ دقیقا چه چیزی از نرمهای بینالمللی و قواعد جهانی و قطعنامههای کاغذی سد پیش روی ماشین کشتار صهیونیستی است؟
ماجرای فاجعه دیروز به استناد فجایع این سه ماه نشان داد که غزه چطور به امنیت در خیابانهای تهران و کرمان گره خورده است و چطور سرنوشت ملتهای منطقه تنیده در هم است.
محور مقاومت اینک پیمانی از خون در خیابانها بسته؛ خون در بغداد با خون در دمشق و خون در بیروت و خون در غزه و خون در صنعا و خون در تهران و کرمان و مشهد آمیخته است و خونشریکی این مردم میتواند معادلهی دیگری رقم بزند و قواعد حاکم بر دشمن صهیونیستی را برای همیشه تغییر دهد.
✍ سرباز روح الله رضوی
@Kolbe_Andishe_Farhang
صدای مرد پشت بلندگو، هنوز توی سرم روی دور تند، تکرار می شود.
«یک هفت ساله ی نامعلوم
یک هفت ساله ی نامعلوم ...»
نمیدانم!
امروز کدام تابوت برای طفل هفت ساله ی گمشده بوده.
نمیدانم کنار تابوتش، پدر و مادری بوده ؟
پدر و مادری مانده؟
که اشک هایشان، چون رگباری از گلوله ها
روان شده باشند روی صحرای صورتشان.
درست شبیه رگبار ترکش هایی، که جای جای تن طفلشان را پر کرده بود از رد اشک هایی به رنگ خون!.
همان محل زخم هایی که تا دیروز، محل و بوسه گاهی برای چیدن عطر تنش بوده.
جایی مثل مسح سرش، لابه لای خرمن موهایش.
او حتما عزیز کرده ی دل عمه ای بوده.
یا رفیق و پایه ی تمام بازی، و شیطنت های کودکانه ی دخترها و پسرخاله هایش.
او، حتما رفیق مهربان دوست بغل دستی اش بوده.
راستی، او باید تا به امشب مشق های روز شنبه اش را مینوشت.
دانش آموز هفت ساله ی کلاس اولیمان.
و بعد، مامان صبح فردا وقتی لقمه هایش را کنار دفتر مشقش میگذاشت، صفحه ی دفترش را ورقی میزد و با دیدن دست خطش یاد اولین نامه ی «مامان من تو را دوست دارم»ش می افتاد،
و ردپای لبخندی از سر ذوق خط می انداخت روی لب هایش
راستی، آخرین حرفی از حروف الفبایی که آموختند کدام بود.؟
باید حالا روی درس (ش) توقف داشته باشند.
شاید وقتی معلم میگفت:
«ش مثل ..؟!!!»
و بعد صدای پر از ذوق و بلند بچه ها، که هوای کلاس را پر کرده بود، یک صدا گفته بودند:
«ش مثل شهید
ش مثل شهید قاسم سلیمانی»
ش مثل آرشام ...
ش مثل شاهچراغ
حروف الفبا ی کلاس اولی های کشور هنوز به نیمه نرسیده است. تا ۳۲ومین حرف هنوز مانده است.
اما، آرام بخواب جان وطن.
آرام بخواب طفلک هفت ساله ی من ..
تو حروف الفبایت را به پایان رسانده ای.
کامل ترین حروف الفبای این مکتب انقلاب را.
تو، نخستین شاگرد اول کلاست که نه، دبستان که نه،
یک عمر زندگی شده ای.
تو کامل ترین حروف الفبارا از بر شده ای.
الفبایی که پایانش حرف «ش» بود.
*ش مثل شهادت*
#نمیدانم در بین نام های توی تصویر
کدامین نام از آن توست.
ولی من زین پس، کنار نام کودکی هفت ساله این را خواهم نوشت.
در چهارماه تحصیلی توانست، بعد از خواندن درس «شین» فارغ التحصیل شود.
فارغ از تمامی هیاهو ها
او برگزیده ی دانشگاه شهادت شد.
تحت نظر استاد یارش
*سردار شهید قاسم سلیمانی*
#کربلای_کرمان
#رضوان_رحیمی
_
*۲ساله، با کاپشن صورتی، گوشواره قلبی*
ما مادرها که تاب این کارها را نداریم.
حتما برای آن روزی که قرار بر سوراخ کردن گوش هایش بود، با بابای خانه شرط کرده بودی، نگه داشتن دخترک موقع کار دکتر، سهم تو باشد.
هر دو لاله ی گوش هایش که به لطافت و نرمی گل هاست، سوراخ که شد،
بغض که کرد، گریه اش که گرفت،
من در آغوش میگیرمش، من آرامش میکنم.
و حتما، آن لحظه دلت مثل اناری ترکید.
و از حجم بغض و گریه اش؛ بغضی پرید بیخ گلویت.
حتما مدت ها بود به فکر خرید گوشواره ی طلا بوده ای.
چند ماهی از سروته حقوق و دخل و خرج ها زده بودی. برای خرید گوشواره های دخترک.
و آن روز، با ذوق چشم میگرداندی پشت شیشه هایی، که در زرد و سفید هایی چشم نواز می درخشیدند.
آن روز حتما خسته شده بودی،
طاقتش را نداشته ای دخترک را باخودت هم قدم کنی، پاهایش جان قدم زدن طولانی را نداشته اند.
پس بیشتر مسیر، در آغوشت پناهش داده ای،
تا درخشش یک جفت گوشواره، به شکل قلب هایی کوچک، لبخندی مهمان لب هایت کرده بود.
حتما گوشواره هارا که به دستت داده اند،
با ذوق کنار صورت دخترک نگه میداری.
با صدایی لبریز از زنگ خوشحالی،
لحن صدایت را کودکانه کرده ای، و رو به چشم های خندانش گفته ای:
«ببین مامان، چقدر قشنگه
ببین چقدر نازن»
و خندان، دست های کوچکش را دراز میکند به تمنای لمس قلب هایش.
شب در خانه،
کنار بابا آرام و بااحتیاط
با بازی و خنده، گوشواره ها را گوشش کرده اید.
هر دو به ذوق کودکانه اش خندیده اید.
درست شده بود شبیه ماه شب چهارده.
*ماهی با گوشواره های قلبی.*
حتما تا چندروز بعد از پوشیدنشان با ذوق، صورتش را دالی کنان میکشاند رو به صورتتان.
و به طرز بانمکی درحالیکه دست هایش بر لاله ی گوشش بوسه میزد کلمه ی گوشواره را نامفهوم و بامزه ادا میکرد، و حبه حبه قند در دلتان آب.
آن روز از توی کشوی لباس هایش، ژاکت صورتیش را انتخاب کرده بودی.
همراه کاپشن صورتی رنگی که به تازگی، با ذوق یک سایز بزرگتر گرفته بودی، که تا سه سالگی اش هم تنش را مهمان گرمایش بکند.
و همان لحظه، که آرام دست های کوچکش را به امانت، از گزند سرما، به دست کاپشنش میدادی، زمزمه میکردی:
«قربون دختر نازم برم کاپشنشو حالا بپوشه که بریم زیارت حاج قاسم.»
بعد هم بوسه ای زده بودی به صورتش..
حالا
اما..
از دخترک دوساله ی ماه رویشان
یک خط مانده با نشانه ای روی دری شیشه ای.
شما بگویید مگر غنچه ها را نیز پر پرمیکنند؟
#کربلای_کرمان
#رضوان_رحیمی