eitaa logo
چشمه جاری
522 دنبال‌کننده
723 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ «السَّلَامُ عَلَيكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ يا خَيْرَ شَهْرٍ فِى الْأَيَّامِ و السَّاعَاتِ». بهترين مصحوب و همراه، مصحوبى است كه خيرى رسانده و شرّى نداشته ♦️ چون هر مصاحبى ممكن است در مصاحبت با او، انسان هم بهره ‏مند بشود و هم صدمه بخورد، ولى رمضان ماهى و همراهى است كه فقط حُسنِ جوار دارد. او براى ما آزارى نداشته است، ولى حالا ما داريم از او جدا مى ‏شويم. ♦️ يك دوستى را كه آدم از او فاصله مى ‏گيرد، يا يك كوزه ‏اى را كه مدتى از آن آب خورده است از دست مى ‏دهد، دل شكسته مى ‏شود. ♦️ حالا ما داريم از شهر بزرگ خدا، عيد اولياى خدا، بهترين مصحوب و بهترين مصاحب جدا مى ‏شويم، چگونه دل شكسته نباشيم!! ♦️ به قول يكى از دوستان، رمضان سالِ ديگر هم كه بيايد رمضانِ سال ديگر است، جاى خودش را دارد، جاى امسال كه نيست. دوباره ما آن قدر تا سال ديگر كسرى مى ‏آوريم كه بخواهيم با آن جبرانش كنيم. ♦️ اگر انسان ولو لحظه ‏اى از اين ماه را چشيده باشد كه در دعاهاى‏ روزهاى ماه رمضان مى‏ خوانيم: «شَهْرُ الْأِنَابه»، «شَهْرُ التَّوْبَة»، «شَهْرُ الْمَغْفِرَة»، «شَهْرُ الْبَرَكَة». آن وقت مى ‏بيند كه از چنين ماه بى آزارى با اين همه نور و خير و بركت، دارد فاصله مى ‏گيرد و هنوز كوزه ‏اش را هم آب نكرده و دستش را هم نشسته است. 📗 بهار رویش، ص 144 🆔👉 @cheshmeyejarie
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
✅ «اَلسَّلامُ عَلَیکَ مَا کانَ أمحاکَ لِلذُّنُوِب»؛ سلام بر تو که چقدر راحت گناهان را پاک می کردی. ✅ گاهی یک رنگی، قیری، چیزی به دست می چسبد، انسان هر چه آن را می مالد پاک نمی‌شود، ولی یک چیزهایی هست که تا می گذاری روی آن، زود محوش می‌کند. ✅ این از خصوصیات رمضان است؛ گناهانی را که چسبنده بوده اند زود محوشان کرده است. 📙 بهار رویش ص 147 🆔👉 @cheshmeyejarie
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤👈 استاد علی صفایی حائری رحمة الله علیه 🔷 شیرین ترین امکانی که به آدم بدهند اینکه حضرت علی علیه السلام سراغ تو را بگیرد. 🆔👉 @cheshmeyejarie
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔷 روزی استاد صفایی رضوان الله تعالی علیه را دیدم که از یکی از مدارس خواهران طلبه برمی گشت؛ گویا برای سخنرانی دعوتش کرده بودند. فهمیدم روزه است. 🔷 استاد گفتند: وقتی برای صحبت به خانم ها دعوت می شوم و یا قراری با خانم ها دارم روزه می گیرم. 🔷 در جمع خانم ها حاضر شدن خیلی سخت است، روزه خیلی مؤثر است. 📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۲۳ 🆔👉 @cheshmeyejarie
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
🎤👈 حاج آقا حیدری 🔶 استاد صفایی رحمة الله علیه در رعایت حدود الهی بسیار غیور بود. 🔶 در یکی از نشست ها با چند تن از خواهران به گفته یکی از همان حاضران، متوجه می شود روسری یکی از خانم ها کنار رفته و کمی گلویش پیدا شده است. 🔶 استاد سر به پایین افکنده با غضب شدید گفتند: بعضی ها خیال نکنند از دریا رد شده ایم، من هم مثل خیلی ها بر لبه تیز خطر هستم، خودتان را جمع و جور کنید. 📚 مشهور آسمان، ص ۱۲۷ 🆔👉 @cheshmeyejarie
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
❌👈 اعتراض به امام زمان علیه السلام 🎤👈 استاد صفایی رحمة الله علیه ✅ در نجف آن وقت كه بيش از يك قلعه و آب شور و وادى گرم چيزى نداشت و در آن وقت كه جايگاه عابدها و از دنيا گذشته ‏ها و دست شسته ‏ها بود، كسانى جمع بودند كه از خود مى ‏پرسيدند: چه شده با اينكه ما به اندازه‏ ى ياوران امام هستيم و سر بر فرمانيم و به اين گوشه گليم انداخته ‏ايم، امام خروج نمى ‏كند و ظاهر نمى ‏شود⁉️ ✅ اين مسأله، رفته رفته جا باز كرد و ذهن‏ها را گرفت و آنها را به جواب‏ خواهى كشاند و اين بود كه كسانى را از ميان خود انتخاب كردند و از آنها هم يك نفر بيرون كشيدند و براى حل داستان روانه كردند. ✅ اين گل سر سبد، همين كه از قلعه بيرون آمد و به وادى رسيد، از كنار وادى، به خواب يا مكاشفه، ديد كه به شهرى رسيده، پرسيد و بدست آورد كه شهر امام است. اشكش و شوقش و التهابش به جايى رسيد كه خود را نمى‏ شناخت. ✅ اجازه ‏اش نمى‏ دادند تا آنكه اجازه بگيرند. بيچاره مى ‏تپيد كه مبادا راهش ندهند، ولى راهش دادند و اجازه‏ ى خدمت خواست، بارش دادند و به امام رسيد، با شورها و گلايه ‏ها و زمزمه ‏ها و شوق‏ها و از انتظارها و گفتن و از دوست به دوست ناليدن. ✅ تفقدى ديد و بشارت شنيد كه ظهور نزديك است. در خانه ‏اى منتظر ماند تا خبرش بدهند و راه بيفتد. در اين خانه برايش همسرى انتخاب كردند، همسرى كه دريا را مى ‏مانست و آبشار را و نسيم را و طوفان را. ✅ دريا در چشمش و آبشار در گيسوانش و نسيم در حركاتش و طوفان در عشقش. انس گرفت و هنوز كام نگرفته، صداى شيپورها بلند شد و بر در كوبيدند كه خواجه كى به در آيد. ✅ با التهاب، سرخورده بر در ايستاد و شنيد كه احضارش مى ‏كنند. گفت آمدم ... هان آمدم ... برويد كه رسيدم. به خانه درآمد كه كام بگيرد و هنوز كام نگرفته بود و در آتش‏ مى ‏سوخت كه بر در كوبيدند كه بر در دروازه‏ ايم و آماده، برخيز. ✅ با زبان گره خورده گفت: برويد كه گفتم مى‏ رسم. و داخل شد و هنوز جز آتش و سوز چيزى نچشيده بود كه دوباره به راهش انداختند و صدايش كردند. او خروشيد كه مگر امام، وقت شناس نيست⁉️ ✅ گفتم برويد مى ‏آيم. اين بگفت، خود را در ميان وادى در كنار قعله ديد و ديگر هيچ. 📚 صراط، ص 54 🆔👉 @cheshmeyejarie
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
❌👈 معرفی کتاب جرعه ای از چشمه جاری ✅👈 ناشر: انتشارات بنی الزهراء 🔶👈 آدرس: قم، پاساژ قدس، طبقه همکف ☎️ تلفن تماس: ۰۹۱۲۷۴۶۲۱۵۳
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم ✅ معرفی کتاب جرعه ای از چشمه جاری استاد صفایی: «آتش سوزى هاى بزرگ از جرقه هاى كوچك آغاز مى شود و سيلابها از قطره ها سر مى گيرند». 1 ـ کسانی که علاقه مند به مطالعه آثار استاد صفایی هستند، اما نمی دانند از کجا شروع کنند. 2 ـ کسانی که می خواهند دیگران را با آثار استاد آشنا کنند، اما راهش را بلد نیستند. 3 ـ کسانی که آثار استاد را خوانده و دوست دارند هر روز با نکاتی از ایشان مأنوس باشند. 4 ـ کسانی که دوست دارند آثار استاد را بخوانند ولی حال خواندن تمام کتاب ها ایشان را ندارند. 5 ـ کسانی که دوست دارند خلاصه ای از اندیشه استاد صفایی را در دست داشته باشند. پیشنهاد: بعد از هفت دور مطالعه آثار استاد صفایی، نکات کلیدی و ناب و تأثیر گذار ایشان، در قالب بیش از 900 نکته، از کل کتاب ها، جمع آوری شده و با عنوان «جرعه ای از چشمه جاری» تقدیم شده است. که انشاء الله بتواند پاسخ مناسبی به نیاز علاقه مندان استاد صفایی باشد. ✅ مقدمه کتاب: کم نیستند کسانی که با یک آیه، یک حدیث یا یک شعر یا یک جمله زیبا، تحولی بزرگ در زندگی یافتند. کسانی که پیامبر صلّی الله علیه و آله با خواندن یک آیه و دریافت آن از سوی شنونده، فرمودند:«او فقیه شد!». حرفهایی هستند که ملّت ها را به خروش و جنب و جوش می آورند و حرکتی نوین آغاز می شود. حرفهای استاد صفایی رحمة الله علیه از این نوع هستند. باید خاطره ای بگویم. دوستی مى گفت: در اوج شور جوانی و دعوتهای رنگارنگ، یکی از عوامل گروه هایی که در اندیشه و سلوک خویش مشکلات جدّی دارند، به من نزدیک شد. او یک خانم بود و برای آنکه دعوتش به آسانی به ثمر برسد با صراحت از داشتن خانه و امکانات و حتی رابطه خودش گفت، زیبا بود و جذاب. من به یاد جمله ای افتادم که استاد فرموده بود:«ببین اینها چه مى دهند و چه مى گیرند!». جدالی کوتاه درونم در گرفت، دیدم آنها لذّتی کوتاه مى دهند اما هستی ام، حیثیت انسانی ام، هدف بلند زندگی، همه و همه برباد می روند. زود از جدال پیروز در آمدم. گفتم برو این دام بر مرغ دگر نه. مى بینید یک جمله کوتاه استاد چه شور و تصمیمی مى آفریند؟! ارزش این حرف ها که سرشار از روح و زیبایی و تحرّک اند، به این است که ریشه در وحی و کلام معصومین علیهم السلام دارد و به شدّت به فرهنگ اصیل دینی متّکی است. چنانکه خود استاد صفایی رحمة الله علیه گفته است وامدار کسی جز حضرت علی علیه السلام نیست. مجموعه نکته های ناب که پیش رو دارید با تلاش برادر سخت کوش آقای چراغ سپهر و حمایت برخی دوستان آماده شده است. ایشان در گذشته کاری شایسته به نام «تولّدی دوباره» با چندین بار خواندن آثار استاد به صحنه فرهنگ دینی تقدیم داشته است، و این مجموعه دارای شیرینی و عطری دیگر است. عزیز الله حیدری ( نویسنده کتاب مشهور آسمان)
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
📚👈 معرفی کتاب تولدی دوباره 🆔👉 @cheshmeyejarie
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
📚👈 معرفی کتاب تولدی دوباره ‏ در سال 85 توفیق خداوندد متعال شامل حالم شد و با آثار مرحوم استاد علی صفایی آشنا شدم و این آشنایی تولّدی دوباره برای من بود. گمشده خود را در کتابهای ایشان پیدا کرده بودم. روز به روز با خواندن کتابهای ایشان، عطش خواندن و فهمیدن آثار این متفکّر بزرگ در وجودم بیشتر می شد، اما به دلیل ناآشنا بودن با ادبیّات خاصّ استاد و خلاصه گویی ایشان در بعضی از کتاب ها، بعضی از مطالب را متوجّه نمی شدم و سؤال هایی در ذهنم شکل می گرفت. با این همه، خواندن کتاب های استاد را مثل عدّه ای از دوستان، ترک نکردم. چون ایشان در کتاب «استاد و درس» گفته اند:«عيب كار اين است كه ما در جا مى‏سوزيم. مى ‏گوييم يك ليتر بنزين بيشتر نداريم. و در جا مصرف مى‏ شويم. در حالى كه اگر اينجا ايستادن، به اميد تهيه‏ ى سوخت نيست بايد پيش بروى؛ چون هنوز سوخت دارى. آنجا كه سوخت تو تمام شد برايت عذرى هست. و چه بسا كه با جريان خودت به پايگاه ‏هايى برسى و سوخت ‏هايى بيابى». با خود اندیشیدم درست است که بعضی از مطالب استاد را نمی فهم ولی این دلیل نمی شود که آثار ایشان را به طور کلی کنار بگذارم و خودم از این نعمت بزرگ الهی محروم کنم، لذا به خواندن کتاب های ایشان ادامه دادم تا این که یک دور، همه کتاب های استاد را با تمام اشکالات و سؤالات به وجود آمده، تمام کردم. بعد از اتمام دور اول متوجّه شدم بعضی از سؤال هایی که با خواندن یک کتاب به ذهنم آمده بود، جوابش در کتاب دیگری از استاد، به طور کامل بیان شده است. و چه کسی بهتر از خود ایشان که جواب سؤال هایم را پاسخ بدهند!! با این دید و برای پیدا کردن جواب بسیاری از سؤال هایم، برای بار دوم، کل آثار استاد را مطالعه کردم. اینجا بود که متوجّه شدم اگر انسان بتواند نسبت به کل آثار این عالم بزرگ احاطه پیدا بکند، می تواند جواب خیلی از سؤال های خود را در آثار استاد بیابد. و هر چه بیشتر به عمق مطالب استاد پی ببرد، لذا به این فکر افتادم که اگر بتوان کل آثار استاد، را موضوع بندی کرد. این کار کمک زیادی در فهم مطالب، به علاقه مندان ایشان می کند، و همچنین باعث می شود که یک دائرۀ المعارفی از آثار ایشان در دسترس همه قرار بگیرد تا هر کس هر نیازی و سؤالی نسبت به هر موضوعی داشته باشد، بتواند به راحتی در آثار ایشان پیدا کند. به قول استاد: «كسى كه مى ‏خواهد براى رسيدن به يك دارو، تمام داروخانه را ببلعد به قبرستان خواهد رسيد، چون از تمام داروخانه، او بيش از يك قرص و يا كپسول نياز ندارد». و یا در جای دیگری گفته اند:«يك داروخانه‏ ى مجهز، كه تمام داروها را در دل گرفته، ناچار براى هر درد، درمانى دارد و براى هر بيمارى، شفايى. هر گرفتارى كه به داروى درد خويش برسد و آن را بررسى كند و از آن برداشت نمايد، بهره‏ مند خواهد شد. ولى اين بيمار نمى‏ تواند، از دم دست شروع كند و تمام داروها را ببلعد تا به درمانى برسد. و نمى‏ تواند به حكم قرعه داروى خويش را بيابد. بايد داروى او را در دسترسش بگذارند تا او بهره بردارد و شفا بگيرد». برای بار سوّم و در مدّت سه سال، کل آثار استاد را در قالب 53 عنوان، فیش برداری و موضوع بندی کردم. به این صورت که تمام کتابهای استاد را تک تک می خواندم و مطالب مطرح شده را در تحت یک موضوعی قرار می دادم، به طور مثال تمام مطالبی را که استاد در مورد دنیا و یا عبودیّت و یا ماه رمضان و... در هر کدام از کتاب هایشان بیان کرده اند، تحت یک موضوع جمع آوری کردم. در سال 1394 این اثر در دو جلد با نام «تولّدی دوباره» توسط انتشارات هجرت چاپ و به بازار عرضه شد، که در اینجا به فهرست موضوعات کتاب تولّدی دوباره اشاره می شود: 1 ـ عبودیّت 2 ـ قرآن 3 ـ حرکت 4ـ نماز 5 ـ نماز شب 6 ـ دعا 7 ـ گناه 8 ـ بلاء 9 ـ انسان 10 ـ دین 11 ـ بهشت و جهنّم 12 ـ دنیا 13 ـ نعمت 14 ـ معاشرت 15 ـ عشق 16 ـ تفاوت و تبعیض 17 ـ دوست و دشمن 18 ـ محاسبه و مراقبه 19 ـ ماه رمضان 20 ـ تفکّر 21 ـ جهاد اکبر 22 ـ موقعیت و موضع گیری 23 ـ شیطان 24 ـ مربّی 25 ـ معلّم 26 ـ هدف 27 ـ عمل 28 ـ امامت 29 ـ رسالت 30 ـ نیّت 31 ـ توحید 32 ـ مرگ 33 ـ تربیت فرزند 34 ـ معاد 35 ـ توکّل 36 ـ سؤال 37 ـ طرح 38 ـ زهد و قناعت 39 ـ مسئولیت 40 ـ حکومت 41 ـ اخبات 42 ـ تقیّه 43 ـ انتظار 44 ـ نظم 45 ـ تبلیغ 46 ـ ولایت فقیه 47 ـ زندگی مشترک 48 ـ حجاب 49 ـ نظام اخلاقی 50 ـ جهاد اصغر 51 ـ امام حسین علیه السلام 52 ـ حجّ 53 ـ انفاق و بخل 📌 آدرس ناشر: قم ـ خیابان معلّم ـ کوچه 4 ـ پلاک 100 ☎️ تلفن ناشر: 02537742459 🆔👉 @cheshmeyejarie
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
🎤👈 حاج آقا پور سید آقایی 🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه به یکی از کسانی که به امام خمینی رحمة الله علیه و انقلاب نیش می زد، توپید و گفت: آنقدر به تو بگویم که اگر بدانم راهم می دهند و موفق به دیدار امام می شوم به جماران می روم حتی اگر چند روز هم پشت در معطل بمانم. 🔷 دیدن امثال امام ظرفیت ساز است. 📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۴۵ 🆔👉 @cheshmeyejarie
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
🎤👈 حاج آقا پور سید آقایی 🔶 اوائل پیروزی انقلاب بود و من هم به تازگی از دانشگاه به حوزه آمده بودم. 🔶 بحث قانون اساسی و ولایت فقیه بحث داغ روز بود. 🔶 استاد صفایی رحمة الله علیه برای جمعی بحث ولایت فقیه را به صورت هفتگی در منزل کوچکش درس می گفت. 🔶 دو و سه جلسه آن را به صورت اتفاقی حضور داشتم. قسمت هایی از بحث را یادداشت می کردم. 🔶 با ادله اثبات می کرد آنچه در قانون اساسی آمده، همه شؤون فقیه نیست. شأن فقیه بیش از اینها است. 🔶 گرچه به خاطر مصالحی و اینکه در جهان متهم به دیکتاتوری نشود، نتوان همه آنها را در قانون اساسی آورد. 🔶 طرفه اینکه به من می گفتند: از استاد صفایی رضوان الله تعالی علیه فاصله بگیر؛ چون ضد ولایت فقیه است. 📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۴۵ 🆔👉 @cheshmeyejarie
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
🎤👈 حاج آقا حیدری 💟 طلبه ای از شاگردان خوب و قدیمی استاد صفایی رحمة الله علیه تعریف کرد: یکی از شب های تابستان که از نیمه گذشته بود، یکی از طلبه ها به من زنگ زد و گفت: فلانی با این هوای گرم قم یک پنکه نداریم و دیگر طاقت زنم تمام شده و خلاصه کلافه ایم. 💟 با آنکه پاسی از شب گذشته بود و همه خواب بودند، هر چه فکر کردم کسی جز آقای صفایی به ذهنم نیامد که بی منت و ملالت کارگشا باشد. 💟 با کمی وسواس و تأمل، شماره شیخ را گرفتم. خودش گوشی را برداشت و راحت احوال پرسید. 💟 موضوع را گفتم. بی تأمل گفت: آره، آره. پنکه هست کجا بیاورم؟! 💟 گفتم: نه، نیایید. خودم می آیم و بیرون زدم. هنگامی که نزدیکی های خانه استاد رسیدم، دیدم ایشان پنکه به دست، سر خیابان ایستاده اند. 📚 مشهور آسمان، ص ۱۵۷ 🆔👉 @cheshmeyejarie
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 تبیین گوشه ای از شخصیت استاد صفایی رحمة الله علیه 🎤👈 حاج آقا رنجبر 🔷👈 برنامه سمت خدا ❌👈 خیلی جالبه، از دست ندهید. 🆔👉 @cheshmeyejarie
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 ما همه فرعون هستیم؛ مصرهای ما کوچک و بزرگ می شود. 🆔👉 @cheshmeyejarie
۱ خرداد ۱۴۰۰