eitaa logo
چشمه جاری
524 دنبال‌کننده
732 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 خداوند مرا از چه كسى مى‏ پوشاند؟ از خودم. ما را از خودمان نيز مى‏ پوشاند. اگر به بدى‏ هايمان آگاه شويم و به اندازه ‏اى كه او از ما مى ‏داند، بدانيم هرگز بر خودمان نمى ‏بخشيم. 🔷 از رسولش. در روايت آمده: وقتى روز قيامت هنگام محاسبه ‏ى امّت‏ها فرا مى‏ رسد. حضرت رسول از خدا مى‏ خواهند كه امّت مرا على رؤوس الاشهاد و پيش چشم همه، محاسبه نكنيد. (مثل اينكه رسول اللَّه از اينكه امّت ايشان و منسوبين به او رسوا و مفتضح شوند، شرمنده مى ‏شوند.) 🔷 حضرت دعا مى‏ كنند و از خدا مى ‏خواهند كه آن‏ها را طورى محاسبه فرمايد كه ديگران متوجّه نشوند و مى‏ گويند: خدايا! تنها من باشم و تو و امّت من. 🔷 خطاب مى ‏رسد كه اگر نمى‏ خواهى ديگران متوجّه شوند، من هم نمى‏ خواهم حتى تو مطّلع شوى؛ «احاسِبُهُمْ وَحْدِى». خودم به حساب ايشان به تنهايى رسيدگى مى‏ كنم. 🔷 از ملائكه كرام، خداوند از كاتبينى كه همراه ما هستند و خوبى‏ ها و بدى‏ هاى ما را جمع آورى مى‏ كنند، تصميم و اقدام به گناه را مى‏ پوشاند. 🔷 در روايت است، اگر صبح اقدام كردى، تا غروب مى‏ پوشاند و در اين فرصت اگر توبه كردى، نمى‏ نويسد و ملائكه هم مطلّع نمى‏ شوند. اگر شب گناه كردى، تا صبح فرصت مى‏ دهند و نمى ‏نويسند. 🔷 او ستّار است و خير الساترين و اين ستر و پوشش او و آن حفظ و حراست او تا جايى ادامه مى‏ يابد كه باعث جسارت بيشتر ما نشود و ما را به او نزديك‏تر كند و وسيله ‏اى باشد براى اطاعت و بندگى ما نه سركشى و طغيان ما. 📚 دعاهای روزانه، ص ۹۲ 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 تويى كه هستى خود را در رفتن ديده‏ اى، اگر بمانى مى‏ گندى. اگر كُند بروى ضربه مى‏ خورى. اگر سرعت بردارى، بايد حساب لغزش‏ها را بكنى، كه‏ مؤمن نه تنها آگاه به زمان، بلكه امام زمان خويش است. 🔶 كسى كه اين شتاب را دارد و با اين سرعت كار مى ‏كند، جلودار و پيشرو است و لغزش‏هايش بايد كنترل شود كه در سرعت نور يك دهم ثانيه انحراف، سى هزار كيلومتر انحراف است. 🔶 در مراحل اوليه كسى كه مشروب مى ‏خورد و نماز هم نمى‏ خواند، مى ‏توان او را تحمل كرد؛ چون تو مى‏ خواهى ريشه ‏ها را در او فراهم كنى، زمينه ‏ها را فراهم كنى، امّا وقتى ريشه‏ ها پا گرفتند، چوب‏هاى خشك يكى يكى سبز مى‏ شود. 🔶 اينجاست كه بايد حالت‏هاى روحى او، ذهن و تخيل او قضاوت‏هاى او، گمان‏ها و سوء ظن‏هاى او، كنترل شوند، كه اينها باعث افت وجودى و انحطاط او مى‏ شوند؛ چون شتاب برداشته و سرعت گرفته است. 🔶 وقتى مى‏ خواهى با كسى برخورد كنى، در همان مراحل اوليه روى حكم فشار نمى ‏آورى و مى ‏فهمى كه چگونه بايد شروع كنى، ولى همين وجود، وقتى سرعت و شتاب مى‏ گيرد و زمينه ‏ها در وجودش آماده مى ‏شوند و حركت مى‏ كند، بايد زير و بم كلماتش كنترل شود. 🔶 شوخى نيست. نبايد ساده بگيريم و بگوييم: اينها كه مستحبات هستند. مسأله، حركت توست. تو چگونه مى‏ خواهى شتاب بردارى؟ در سرعت‏هاى ابتدايى يا در حالت سكون، تمام فرمان ماشين را هم بچرخانى، انحراف آن، دو يا سه متر است، ولى وقتى شتاب برداشتى كوچك‏ترين لغزش تو، انحراف مرگ آفرينى خواهد داشت. 🔶 در سرعت نور، يك دهم ثانيه انحراف و لرزش، سى هزار كيلومتر انحراف به دنبال‏ خواهد داشت. داستان آدم و پسران او و شيطان، داستان نوح و يونس، خيلى پيام و درس دارد. يك كبر، شيطان را به زمين مى ‏اندازد. 🔶 يك حرص، آدم را تبعيد مى ‏كند. يك بخل، پسران آدم را دور مى‏ كند و همان بخل، عامل حسادت و قتل است. يك شتاب، يونس را زندانىِ شكم ماهى مى ‏كند. 🔶 ما كه جامع الشرايط هستيم و كبر و حرص و بخل و شتاب را همه يك جا داريم، ولى نه به جايى تبعيد شده‏ ايم و نه در زندانى محصور؛ چون سرعت ما محدود است. 🔶 بارها گفته ‏ام: بچه‏ هايى كه مدرسه مى ‏روند، روز اول وقتى مى ‏خواهند آب بابا بنويسند، شايد آبشان به درازى رودهاى تهران باشد، ولى به او صد آفرين هم مى ‏گويند؛ چون شروع اوست، اما وقتى استاد خطّ باشد، كم رنگى و پُر رنگىِ خطّ او هم بايد دقيق و حساب شده باشد؛ چون كلاس‏ها عوض شده و توقع‏ها بالا رفته است. 🔶 در سرعت‏هاى بالا بايد ملاحظات كوچك را بزرگ شمرد. آنچه براى راه افتاده ‏ها مسأله‏ اى نيست، براى سرعت گرفته ‏ها و شتاب يافته ‏ها خيلى مسأله است. 🔶 يكى از مواردى كه خودمان را به غفلت زده ‏ايم، همين مسأله است. مى‏ گوييم: اينها مهم نيستند. براى چه كسى مهم نيستند؟ براى چه سرعتى؟ لاستيكى كه ساييده شده، براى سرعت بيست يا سى كيلومتر، حتى اگر هم بتركد، اهميتى ندارد، ولى در سرعت‏هاى بالا است كه حتى مقدار هواى متراكم چرخ‏ها بايد كنترل شود. 📚 حرکت، ص 105 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 با هيچ گناهى فاصله نداريم؛ هر چند آن گناه به نظر ما دور و سنگين باشد. در قرآن آمده است: «زُيّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ»؛ يعنى ما شهواتى داريم. اين شهوات، نيازها و احتياجات ما هستند. 🔷 اين نيازها در يك مرحله، محبوب ما و در مرحله بعد هم تزيين و توجيه مى ‏شوند. آيا مى‏ شود از آنها فرار كرد؟ اينكه آمده است «حُبُّ الدُّنيا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ»، بماند؛ [نه حبِّ دنيا كه حبِّ شهوات براى انحراف كافى است.] وقتى كه من شهواتى دارم؛ يعنى به چيزى علاقمند مى‏ شوم كه نياز و خواست من است. 🔷 اين عشق (شهوت) كه در دل من آمد، محبوبيت پيدا مى‏ كند و اين محبوبيت براى من توجيه مى ‏شود و وقتى برايم موجَّه و مزيَّن شد، ديگر حقّ خودم مى‏ دانم كه هر كارى را انجام دهم. 🔷 اين زينت كار ساده شيطان است، كه خود قسم ياد كرده: «لَأُزَيّنَنَّ لَهُمْ». با اين توجه، آيا خيال مى ‏كنى قتل ابا عبداللَّه كار مشكلى است⁉️ 🔷 من شخصيتم را دوست دارم، عنوانم را دوست دارم، پرستيژم را دوست دارم، رفتارم را دوست دارم. اين نياز و احتياج، اگر مورد علاقه من‏ شد و مزيّن هم شد، به اين نتيجه مى ‏رسم كه بايد اين كار حتماً انجام شود. 🔷 وقتى شهوت و نياز، تبديل به حبّ و محبت، تبديل به يك نوع جنبه عقلانى و ذهنى شد، كه تو بايد اين طور رفتار كنى و بايد اين گونه باشى، ديگر احتمال خلاف نمى‏ دهى و ثنويتى هم كه ممكن است در درون تو تزاحم ايجاد كند و جهاد و مبارزه و درگيرى و اصطكاكى به وجود آورد، همه ‏اش به يك هماهنگى كلى و يك سازمان يافتگى و يك جهت شدن مبدَّل مى‏ شود، كه تو جز اين چاره ‏اى ندارى. 🔷 عقل، تجربه، توهّم، تخيّل، تفكّر، تأمّل، مشورت و قلب و شهوت تو، همه به يك نتيجه مى‏ رسند، كه حسين را بكشى. آيا خيال مى ‏كنيد بعد از اين انسان مى‏ ايستد يا براى كشتن او از هر وسيله ممكن استفاده مى‏ كند⁉️ 🔷 اين نكته كه آدم‏هاى بدِ تاريخ يا آدم‏هاى بدِ موجودِ امروز را، خيلى بد مى‏ بينيم و مى‏ گوييم خدا لعنتشان كند، به خاطر اين است كه خودمان را در آن فضاء و در آن محيط حس نمى ‏كنيم، در حالى كه هر كدام فرعونى هستيم، فقط مصرهاى ما كوچك و بزرگ شده است. 📚 اخبات، ص ۱۴ 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 آنچه كه انسان را از عصيان جدا مى‏ كند يكى شناخت و ديگر احساس و عشق بزرگتر است. 🔷 منى كه تا ديروز به كثافتم راغب بودم، با شناخت امروزم حتى فكر نزديك شدنش را هم ندارم. 🔷 منى كه تا ديروز براى توپ‏ها مى‏ دويدم و يا براى پول جان مى‏ دادم، امروز پولم را در راه عشق‏هاى بزرگترم خرج مى‏ كنم و ديگر تضادى ميان اين عشق به ثروت و عشق به لباس احساس نمى ‏كنم، كه آنها در راه يكديگر، هماهنگ شده‏ اند. 📚 بشنو از نی، ص 132 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 آن وقت كه من مى‏ گويم: «اللّهُمَّ إِغْفِرلى»، يا «أَوَّلُ حاجَتى إِلَيَكَ أَنْ تَغْفِرَ لى ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبى»، بايد از ذنب‏ها و جرم‏ها تصويرى داشته باشيم. 🔶 من كه براى خودم به ذنبى معتقد نيستم؛ چون مى ‏بينم هم نماز خوانده ‏ام و هم روزه گرفته‏ ام و هم و هم، ديگر خدا چه چيزى را به من ببخشد و چه غفرانى را براى من داشته باشد، من از خدا طلبكار هم هستم ديگر چه جاى عذر خواهى است. 🔶 اما اگر بدانم هر چه جز او مرا حركت داده و هر چه جز او مرا خوشحال كرده و يا رنج داده خسارت من و زيان من و ذنب من و گناه من است، آن‏ موقع ديگر تمام گناه‏ها را، غيبت و تهمت و زنا و لواط، حساب نمى‏ كنم، كه اين ذنب‏ها و جرم‏ها و اين جورها و خيانت‏ها و بى‏ وفايى‏ها را هم در نظر مى ‏آورم. 📚 نظام اخلاقی اسلام ، ص 51 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 آنچه جز خدا در ما موج ايجاد كند ذنب ماست‏. چه شده كه به اينها توجه نمى ‏كنيم؟! مگر يك سگ چقدر از من كم مى‏ كند كه اين گونه وحشت دارم⁉️ 🔷 چه شده كه دورى از خدا مرا به وحشت نمى ‏اندازد؟! و جدايى از او مرا نمى ‏ترساند⁉️ 🔷 امام سجاد علیه السلام مى‏ گويد:«أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ وَ مِنْ كُلِّ سُرُورٍ بِغَيْرِ قُرْبِكَ وَ مِنْ كُلِّ شُغْلٍ بِغَيْرِ طَاعَتِكَ‏» هر لذتى‏ جز ياد تو و هر خوشى‏ اى‏ جز قرب تو و هر شغلى‏ جز طاعت تو، ذنب است. 🔷 ذنوب ما به مقدار سير و حركت و رشد ما گسترش پيدا مى‏ كند و دقيق و عميق مى ‏شود. 📚 بهار رویش، ص 100 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤا السُّوآى‏ أنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ». سياهى و چركى زياد، رفته رفته اصول را هم از بين مى‏ برد. 🔷 انسان وقتى به گناهان كوچك بى ‏توجه شد، اين كوچك‏ها او را به گندها مى‏ كشاند. 📚 حقیقت حج، ص 23 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 «سَيِّئةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ مِنْ حَسَنَةٍ تَسُرُّك». گناه رنج ‏آور، از خوبى غرور آفرين، بهتر است. 🔷 تو هنگامى كه ذلت و شكست گناه را بر صورت كودك خودت مى‏ بينى، ديگر بر او فرياد نمى‏ كشى، گرچه چينى قيمتى را شكسته باشد؛ كه از او دلجويى مى‏ كنى و بر او مى ‏بخشى. 🔷 امام سجاد علیه السلام در وداع ماه رمضان مى ‏فرمايد: «اللّهُمَّ فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِيهِ‏ مِنَ‏ التَّفْرِيطِ». خداوندا! ما را بر آنچه كوتاهى كرده‏ ايم، پاداش و اجر بده. 🔷 پاداش بر تفريطها و كوتاهى ‏ها، در همين فضاى انكسار و اخبات معنى مى‏ دهد؛ چون تو سرزنش مى‏ كنى تا متوجه شود و بيدار شود و باز گردد، پس آنجا كه بيدار شده و خودش را محكوم كرده، ديگر حتى سرزنش و توبيخ، ضرورتى و شايد حكمتى نداشته باشد. 🔷 و از حكيم كريم، و حليم رحيم، دور است كه اين گونه شكسته را بكوبد و سوخته را بسوزاند. كه عنايت او جابر شكسته‏ هاست و او جبار است و جبران مى‏ كند. 🔷 همانطور كه جبروت دارد و حريم و حرمت نگه مى‏ دارد و حتى سوختن و عذاب او، مسبوق به رحمت است و از عشق و محبت او الهام مى‏ گيرد: «يَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ». 📚 روزهاى فاطمه، ص 15 🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ نمى‏ دانم ديده ‏ايد گاهى بچه ‏اى شيشه‏ اى را مى‏ شكند، مى‏ خواهى آبى به او بدهى، شيشه آب از دستش مى ‏افتد و مى‏ شكند. ✅ يك موقع مى‏ شكند و مى‏ گويد: افتاد كه افتاد، مگر چه شده! در اين موقع بلند مى‏ شوى و دو تا هم به او مى ‏نوازى! ✅ولى يك موقع مى ‏بينى وقتى كه شيشه از دستش مى ‏افتد، گويى كه خودش افتاد، دلش افتاد، چشمش افتاد، دستهايش ... ✅ در اينجا پدر بلند مى‏ شود و او را مى ‏بوسد، يك كاكائو هم به او مى ‏دهد. گناه كرده ولى اجرش مى ‏دهند. ما اگر اين انكسار را پيدا كنيم، خدا براى گناهانمان هم به ما مزد مى ‏دهد. ✅ خيلى خدا خداست. هميشه او خدايى كرده و جداً بهتر از او، ما هيچ خدايى پيدا نمى‏ كنيم؛ گنه بنده كرده است و او شرمسار. ✅ بچه آب را ريخته يا شيشه را شكسته است، اما تو مى ‏سوزى و تو رنج مى‏ برى! چون تو به او محبت دارى، حتى به او كاكائو و آب نبات هم مى ‏دهى. مى‏ گويى چون او ترسيده و خوف كرده است! خدا به ما رحم كند! 📚 بهار رویش، ص 154 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 «وَ أَنْ نَتَقَرَّبَ إِلَيْكَ فِيهِ مِنَ الْأَعْمَالِ الزَّاكِيَةِ بِمَا تُطَهِّرُنَا بِهِ مِنَ الذُّنُوبِ»؛ خدایا! كارى كن كه ما نه تنها خوب كرده باشيم، بلكه بدى‏ ها را هم جبران كنيم و كسرى‏ ها را هم از بين ببريم. 🔷 اين تنها كافى نيست كه به خودمان عطر بزنيم. براى پاك شدن عطر پاشى كافى نيست، بل بايد كثافت‏ها را زايل كرد. 🔷 اين درست مثل‏ اين مى‏ ماند كسى كه تا سر در كثافت غرق است، بهترين عطرها را به خودش بزند و بگويد: من بويم عوض نشده است. 🔷 معلوم است كه عوض نمى ‏شود! مادامى كه بدن‏ها پاك نشوند و كثافت‏ها زايل نگردند، خوبى ‏ها و حسنات نتيجه ‏اى نخواهند داشت و اثر آنها خنثى مى‏ شود. 📚 بهار رویش، ص ۸۸ 🆔👉 @cheshmeyejarie
✅ «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ انَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ». يك حركت تو، يك لبخند تو، بلندى يا كوتاهى صداى تو كه حساب شده نبوده، چه فسادها كه به بار نياورده! ✅ در جامعه مرتبط و در هستى نظام يافته، يك حركت ساده و يك اشتباه، تنها يك حركت و يك اشتباه نيست كه ذنب، مفهوم وسيعى دارد. ✅ در دعا آمده است:«أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ»؛ هر لذتى جز با ياد او، هر شغلى جز با طاعت او و هر خوشحالى جز با توجه به او، ذنب است؛ چون تو را پُر كرده و مشغول داشته است. ✅ ذنوب خيلى دقيق‏تر و وسيع‏تر از آن چيزى هستند كه ما خيال مى ‏كنيم. با اين توجه، كسانى كه در حد رسول هستند، استغفار دارند؛ كه هر كس در هر كلاسى ذنبى دارد. 📚 حرکت، ص 206 🆔👉 @cheshmeyejarie