💙 مؤمن در قبال نعمت ها، مسئولیت دارد که آنها را رشد داده و بارور کند و از آنها بهره بگیرد؛ از موی سرش گرفته تا همسرش تا همکفر و دوستش؛ باید روی همه اینها کار کند و همه را با ملاک اهمیّت بارور کند.
💙 من هنگامی که با رفیقی همراه می شوم، باید ببینم در مغز او چه می گذرد و چه میوه هایی جمع آوری کرده است؛ میوه های گندیده یا میوه های سمی یا میوه های بی فایده یا میوه های مفیدی که به درد این لحظه نمی خورند یا میوه هایی که به درد این لحظه می خورند، ولی حجم زیادی می گیرند و سود کمی می دهند، یا هیچ کدام بلکه میوه هایی در حجم کم، با فایده زیاد که نیازهای فراوانی را تأمین می کنند.
📚 جمع ها و حاصل جمع ها، ص ۱۵
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷 «أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْده وَ رَسُولُه». اين شهادت ماست كه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم عبد اوست و رسول اوست.
🔷 كسى كه آبستن حق شد، بايد توليد كند و كسى كه به بندگى رسيد مى تواند و بايد حامل رسالت حق باشد.
🔷كسى كه به حق رسيد، به حق مى رساند. و حق را در خود محبوس نمى كند.
📚 قيام، ص 196
🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅👈 شناسنامه حقیقی
🔷 من پیش خودم می گویم: بهترینِ خوبان عالم هستم؛ ولی در واقع من همانی هستم که بر من اثر می گذارد. این یک معیار است؛ ما درست مساوی با چیزی هستیم که خوشحالمان می کند رنجمان می دهد.
🔷 این شناسنامه مان است. خودمان را بشناسیم. آدم زود می فهمد اندازه اش چقدر است و چه کسی است. اگر این فرش را به ما بدهند و خوشحال شویم، ما به اندازه آن فرش هستیم. اگر صندلی اول را به من دادند و خوشحال شدیم، ما به اندازه یک صندلی هستیم.
🔷 ما همان چیزی هستیم که بر ما اثر می گذارد. به سادگی می توانیم بفهمیم یک دانه کاغذیم، یک دانه عکسیم، یک دانه بارک الله هستیم!
🔷 الان خیلی مدعی هستیم و خودمان را از ملائکه، از کروبیان، جلوتر می دانیم؛ ولی یک لحظه می بینم عجب، ته صف هستیم!
🔷 سنگی، توپی، گُلی بیشتر نیستیم. گل بزنیم خوشحال می شویم؛ گل بخوریم گریه می کنیم.
🔷 این همه وجود ماست. یک تکه آهنیم؛ چرا که درِ ماشینمان سوراخ می شود، می خواهیم خودمان را بکشیم.
📚 جمع ها و حاصل جمع ها، ص ۱۹
🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅👈 تمامی آرزوی من
💙 عزیزم تمامى دعا و تمامى آرزوى من، اين است كه تو را فاطمه ى رسول و همسر على و مادر زينب، به چشم عنايت بپذيرد.
💙 تمام خواسته ى من، اين است كه شما همه، نور چشم اولياء خدا و سرور قلب آنها باشيد؛ نه سنگى در راه خدا و خارى بر دامان رسول و استخوانى در گلوى على و ضربه اى بر گونه ى فاطمه.
📚 نامه های بلوغ، ص 135
🆔 کانال👈 چشمه جاری
💙 مُسْلِم كسى است كه ذهنيت و معرفتى در او شكل گرفته است. اسلام، حد ذهنى و معرفتى مذهب است.
💙 و مؤمن كسى است كه ذهنيت او با حالتهاى قلبى اش پيوند خورده است. ايمان، حد قلبى مذهب است؛« قالَتِ الاعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ فِى قُلُوبِكُمْ».
💙 و متّقى كسى است كه بر اساس معرفت و عشق خود عمل كرده است. وقتى معرفت و محبت شكل گرفت، آنگاه عمل شكل مى گيرد و انسان متقى و مطيع مى شود و حركت مى كند. تقوا، حد عملى مذهب است.
📚 اخبات، ص 11
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔶 شما براى سلوك، به تمركز و رياضت روى آورده ايد. و براى تمركز، به محدوديت رابطه ها و يا قطع رابطه ها نظر مى دهيد و انگيزه ها و غريزه هاى مزاحم را ضعيف و يا نابود مى كنيد.
🔶 و براى رياضت، روشها و برنامه هاى متفاوتى را دنبال مى نماييد؛ در حالى كه در دين، به هدايت و شكر و بلاء توجه مى شود. هدايت، كار مربّى و شكر، كار طالب و بلاء، كار خداست.
🔶 اگر رياضت، توقّع و غرور مىآورد، بلاء به ذلّت باطنى و انكسار قلبى مى كشاند و موانع و تعلّقها را مى شكند؛ چون علاقه ها بايد از درون بگسلد و زخمها بايد از عمق التيام يابد؛ وگرنه پوشش در سطح، به عفونت از اعماق مى انجامد.
📚 نامه های بلوغ، ص 150
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷 بلاء موجب مى شود انسان بشكند و انكسار پيدا كند و الاّ رياضتها غرور ايجاد مى كنند.
🔷 اين درست است كه تمركزها قدرت مى آورند. ملائكه را نازل مى كنند. جن را مسخر مى كنند. ما فى الضمير را مى خوانند. پشت ديوار را مى بينند و ... همه اينها هست و تحقق پيدا مى كند، ولى اين قدرتها يك مشكل ايجاد مى كنند و آن مشكل اين است كه انسان را طلبكار مى كنند.
🔷 سالكى كه بر اساس تمركز و رياضت حركت مى كند، مبتلاست. مغرور است و متوقع. بچه كه بوديم بعد از اينكه چندين بار دستمان را حركت مى داديم و ورزش مى كرديم، به ماهيچه هامان دست مى زديم تا ببينيم چقدر قوى شده است!
🔷 سالكى كه ده مرتبه ذكرى را مى گويد، ده مرتبه عملى را مرتكب مى شود، خيال مى كند كه كارى كرده است و در برابر كارش بايد حاصلى داشته باشد. لذا متوقع مى شود، ولى بلاء، شكننده و منكسر است و همه بساط او را بر باد مى دهد.
🔷 وقتى چشمت را گرفتند، عمرت را گرفتند، دستت را گرفتند، آبرويت را گرفتند، ديگر با اين دل شكسته چه چيزى باقى مى ماند؟ خيلى سخت است! اين ابتلاء است كه دلها را نگه مى دارد و متواضع مى كند. غرور را مى ريزد و عظمتها كنار مى رود. در اين موقع، غربتى را احساس مى كنى و ذلّت و توجه باطنىِ بيشترى برايت مى آيد.
📚 اخبات، ص 55
🆔 کانال👈 چشمه جاری
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپی از مزار استاد صفایی رحمة الله علیه
🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 سؤال استاد صفایی رحمة الله علیه در حرم امام رضا علیه السلام از آقای قرائتی.
💠 أمیرالمومنین علیه السلام یارانش (مثل سلمان و ابوذر) را می دید لذّت می برد، شده حضرت مهدی علیه السلام تو را ببیند و لذّت ببرد⁉️
🆔کانال👈 چشمه جاری
💠 يكى از دوستان مى گفت چه كنيم تا به يقين برسيم؟ به او گفتم: «يقين لازم نيست، كه انسان با احتمال هم كار و حركت مى كند». در تجارت، با احتمال حركت مى كنند. در كشاورزى با احتمال آغاز مى كنند. دانه هايى كه يك كشاورز در زمين مى پاشد، يقين ندارد كه رشد كند و ممكن است هزار آفت سر راهش باشد، اما با همين توجه اقدام مى كند.
💠 حال چه شده وقتى انسان مى خواهد در راه خدا حركت كند، مى گويد بايد يقين داشته باشم! در اينجا يقين را اول مى خواهيم، ولى در تجارت با يك احتمال هم حركت مى كنيم تا جايى كه بيست بار ضرر مى دهيم، ولى باز هم ادامه مى دهيم و تازه اين ادامه را جزء پشتكار خود تلقى مى كنيم و به حساب حماقتها و سفاهتها نمى آوريم.
💠 وقتى مى خواهيم با خدا معامله كنيم، مى گوييم: يقين نداريم! ما كجا و كى يقين داشته ايم؟! در حركتهاى خود و در اين دنياى احتمالات، با چه يقينى اقدام كرده ايم؟ اينجاست كه كم مى آوريم.
💠 وقتى مى خواهيم به فقيرى كمك كنيم، بايد يقين داشته باشيم كه صد درصد فقير باشد. اصلاً مگر مى توانيم كسى را پيدا كنيم و قسم حضرت عباس بخوريم كه هيچ نان شب نداشته باشد؟!
💠 وقتى مى خواهيم در راه خدا حركت كنيم، يك جور معامله مى كنيم و وقتى مى خواهيم در راه خود و براى خود حركت كنيم، طور ديگرى عمل مى كنيم. همين چيزهاست كه براى انسان مشكل ايجاد مى كند.
📚 اخبات، ص 86
🆔 کانال👈 چشمه جاری