✅ انسان مجبور است كه آزاد باشد و اين همان تعبير دقيقى است كه امام مطرح مى كنند: «لا جَبْرَ وَ لا تَفْويِضَ بَلْ امْرٌ بَيْنَ الامْرَيْنِ»؛ يعنى انسان هر دو را دارد.
✅ انسان مجبور است كه آزاد باشد و چيزى است بين اين دو؛ يعنى جبر در اختيار و اختيار در عمل.
📚 حركت، ص 78
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 اين شيطانها هستند كه براى مبارزه آماده شده اند و سواره ها و پياده ها را تهيه كرده اند و دسته به راه انداخته و لشكرهايى شكل داده اند.
💠 و اين شيطانها هستند كه از راههاى گوناگون شروع مى كنند، حتى از راه عبادت، تو را بى كار مى كنند. مى گويند نماز نخوان، مردم خيال مى كنند كه تو ريا كرده اى. و تو بى خيال براى اينكه ريا نكنى، نمازت را نمى خوانى و يا نماز شب را كنار مى گذارى.
💠 غافل از آنكه تو به خاطر مردم نماز نخوانده اى و گرفتار اين رياى منحوستر شده اى. آخر با گفتن مردم و خيال آنها، تو ريا كار نمى شوى. ريا هنگامى است كه آنها محرك تو باشند و در تو اثر بگذارند.
💠 استادى مى گفت: شيطان دشمن است و براى دشمنى و مبارزه مى كوشد تا ريشه ها را بخشكاند و اگر نتوانست از ساقه مى برّد و اگر نتوانست شاخه ها را مى شكند و اگر نتوانست آفتها را به درخت مى بندد و اگر نتوانست ميوه هايش را مى گنداند و حتى پس از جمع آورى، محصول آن را مى سوزاند و با غرور عجب آن را باطل مى كند.
💠 اين شيطان است كه شك و وسوسه راه مى اندازد و اگر نتوانست در اعمال دخالت مى كند و اگر نتواست مى كوشد تا حضور قلب را بگيرد. مى كوشد تا نماز را به آخر وقت بيندازد. مى كوشد تا هزار درگيرى و غفلت پيش بياورد.
📚 صراط، ص 110
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ امامت ادامه ى رسالت است. در حالى كه فقاهت زمينه ساز امامت است، نه ادامه آن.
✅ كه امامت قطع نشده و برچيده نشده كه امام هست در حالى كه ديگر رسالتى و رسولى نيست.
📚 انتظار، ص 141
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 ولايت فقیه عهده دار زمينه سازى و دعوت و تربيت افراد و سازمان دادن به آنهاست. و در صورتی كه مردم آمادگى داشته باشند و پشتيبانى كنند ولايت و رهبرى با فقهاست، كه نمى توان كنار نشست و به نظارت پرداخت.
🔶 به اندازه اى كه مردم مى پذيرند و تحمل مى كنند، حجت بر فقيه تمام مى شود كه عهده دار شود و رهبرى كند. «لولا حُضورُ الْحاضِرِ وَ قِيامُ الْحُجَّةِ بِوجُودِ النّاصِرِ لألْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها وَ لَسَقَيْتُ آخِرِها بِكاْسِ أوَّلِها».
🔶 آنجا كه پذيرش جهانى براى حكومت حضرت مهدى علیه السلام نيست، نمى توان از پذيرشهاى مقطعى و منطقه اى چشم پوشيد، بلكه بايد از اين امكان استفاده كرد و به زمينه هاى بيشتر و گسترده تر دست يافت.
🔶 ولى نمى توان در اين مراحل به خويشتن دعوت كرد و از معصوم چشم پوشيد، كه دعوت به خويشتن و بالابردن پرچم و استقلال در حكومت، همان طاغوت تراشى و حمايت و دعوت به طاغوت است كه در روايات آمده: «كُلُّ رايَةٍ تُرْفَع قَبْلَ قِيامِ الْقائِمِ فَصاحِبُها طاغُوتٌ»؛ هر پرچمى و هر دعوت مستقلى پيش از قيام قائم دعوت طاغوت است و باطل است.
📚 تقیّه، ص 217
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 بر فرض ما خود را حق بدانيم و ضعفها و كمبودهاى مسئولان نظام را دليل بطلانشان بشناسيم. بايد از حضرت على علیه السلام درس بگيريم. آنگونه حق را تقويت كنيم، كه باطل تغذيه نشود. و آنگونه باطل را بكوبيم كه حق بهره مند گردد نه باطل ديگر.
💠 آنجا كه با تضعيف خلفا، مسلميه و سجاح حاكم مى شوند و تمامى اسلام از دست مى رود و يا شرق و غرب تورهايشان سنگين مى شود، نمى توانى، حتّى حق خودت را مطرح كنى. كه تو تمامى حق را به اين گونه، بر باد داده اى. و راه را براى دشمن باز كرده اى.
💠 ما كه در تاريخمان جز حضرت على علیه السلام را انتخاب نكرديم، نمى توانيم جز به حكومت علوى روى بياوريم و نمى توانيم به آنچه كه هست قانع باشيم. ولى بايد آن طور بمانيم كه نردبان باطلها نشويم و حق را طعمه باطل نسازيم.
💠 بلكه باید زمينه ساز امامت معصوم باشيم. و از ولايت فقيه به امامت معصوم راه بگشاييم؛ چون اين ولايتى است كه با وكالت و انتخاب مردم و بناءالعقلاء و قراردادهاى اجتماعى و به عنوان امور حسبيه قابل توجيه است.
📚 انتظار، ص 150
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 اين حرف كه ديگران در شرايط امروز ايران بهتر مى توانند كارگشا باشند يك شعار و يك فريب است. ولى اين حرف كه همين مسئولان مى توانند بهتر از اين كار كنند، اين مطلوبى است كه رهبرى هم از آنها مى خواهد. و حتّى راه انتقاد را هم نشان مى دهد.
🔶 و از اين گذشته، اين هم يك سؤال است كه من و تو در برابر كمبودها و نارسايى ها چه بايد بكنيم، تضعيف كنيم، توجيه كنيم، يا به تكميل برخيزيم.
🔶 حقيقت اين است كه تضعيف، جنايت است. و توجيه حماقت و تكميل رسالت ماست.
📚 انتظار، ص 149
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 مشكلات موجود، نمى تواند دليل عدم لياقت باشد و شكست ولايت فقيه را شهادت دهد. كه اينها با اين همه مشكل دارند عرابه اى را مى كشند، كه ديگران از زير بارش فرار كرده بودند و با تمام حمايتها، به خارج گريخته بودند.
🔷 ديگران حتّى با ائتلافشان و حتّى بدون كارشكنى و قيام مسلحانه ى اينها نمى توانند، كارگردانى كنند. و اين مسئولان گرچه بايد از اشتباههايشان تجربه بگيرند و بهتر گام بردارند.
🔷 ولى ما نمى توانيم موضع تضعيف و توجيه را داشته باشيم كه بايد تكميل كنيم. و كمبودها را پر كنيم هر چند اگر ما را نپذيرند و حتى كنار بزنند و حتّى اگر به چوب ببندند و به زندان بيفكنند.
🔷 كه ما نه با امر مسئولان كه با امر خدا مكلف هستيم. و نه در برابر اينها كه در برابر او مسئوليم.
📚 انتظار، ص 150
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 آنچه كه امروز مقام رهبرى بر آن تكيه دارد كه حكومت اسلامى، نه يك كلمه بيش و نه يك كلمه كم، با همين ديد توضيح مى يابد كه حكومتهاى موجود و سيستمهاى شناخته شده در رابطه ى انسان و جامعه طرح شده اند، نه در رابطه ى انسان و هستى و انسان و نظام، آن هم انسانى مستمر و نظام مداوم. و اين است كه نمى توانند با اين طرح حكومتى تركيب شوند و مونتاژ شوند.
🔷 تو يا بايد انسان را در جامعه مطرح كنى، آن وقت به اسلام احتياج نيست تا چه رسد به تشيع و يا انسان را در هستى مطرح كنى، آن وقت جز تشيع، اسلامى نيست و جز طرح حكومتى شيعى، طرحى اسلامى وجود ندارد.
📚 تو می آیی، ص 67
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه به آقای شرعی که پیام فرستاده بود که بیا با ما همکاری کن، گفته بود: کار مى كنم اما همکاری نه!
🔷 دلیلی ندارد همه زیر یک سقف و در یک سنگر کار کنیم. من برای شما نیرو تربیت مى كنم اما اینکه بیا مثلاً قاضی شوم، کار من نیست. من برای شما قاضی تربیت مى كنم.
🔷 مى گفت: این انقلاب بر روی افراد تکیه دارد که امام راحل قبل از سال ۴۲ آنها را ساخته است. باید حوزه ها نیروهای جدیدی بسازد که بتوانند بارهای انقلاب را به دوش کشند، آن هم بدون هیچ مزد و منت. «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً».
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص 44
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 تو از هر كس توقع ندارى كه مثل تو عمل كند و مثل تو موضع بگيرد. و اختلاف در عمل را دليل مخالفتها حساب نمى كنى و علامت دشمنى نمى دانى. كه با توجه به وحدت جهت، اختلاف عمل خود مفيد است و رحمت است.
💠 ابوطالب حامى و دوست رسول است، اما يك بار هم پشت سر رسول به نماز نايستاد تا آنجا كه بسيارى از دوست و دشمن، او را كافر حساب كردند و مى كنند. در حالى كه ابوطالب با نمازش پشت سر رسول، جبهه ها را كم كرده بود و با استقلالش دشمن را به عكس العملهاى متفاوت وادار مى كرد و در محذور مى گذاشت.
💠 اين اختلاف عمل با توجه به اختلاف ضرورتها و ضعفهاى هر كس، موضع گيرى هاى گوناگون را توجيه مى كند كه چگونه ابوذر و سلمان و مقداد و ... با وضعيتهاى گوناگون به هدف خويش روى مى آوردند. و وحدت جهت، به جاى وحدت در عمل نشسته بود.
💠 اين اشتباه است كه ما تمامى دوستانمان را به يك نوع موضع گيرى وادار كنيم. و يك نوع برخورد را پيشنهاد كنيم؛ چون دشمن در برابر يك «جبهه» راحت مى شود و كارش را مى شناسد. به عكس، آنجا كه خود، اختلافها را با وحدت در جهت تجويز كنيم، او مجبور است، در جبهه هاى گوناگون، عكس العملهاى متفاوتى را ابراز كند و متحير بماند.
💠 اين همه گروههاى چپ و راست با اينكه تمامى كفر يك امت هستند، به خاطر اين است كه اگر افرادى از يك گروه سر خوردند به گروههاى ديگر پيوند بخورند. و تا آخر در آن دايره بچرخند. در صورتى كه اگر يك گروه مى ماندند، در صورت سرخوردگى، افراد به طرف مخالف روى مى آوردند. و يا از ميدان بيرون مى رفتند.
💠 تفاوت افراد در امكانات، شرايط و در ضعفها و قوتها، موضع گيرى هاى مختلف و كارهاى مختلف را پيش مى آورد. و فضيلت عمل و صلاح آن به اين گونه تفسير مى شود. و اختلاف روايات توجيه مى يابد. كارهاى مختلفى كه محور دارند و جهت دارند. از پراكندگى و هرج و مرج مى رهند. اما وحدت عمل، با تعدد جهت، به تزاحمها و درگيرى ها مى انجامد.
📚 انتظار، ص 219
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 ملاك انتخاب رسول، نه ثروت اوست، نه قدرت او و نه ايل و تبارش. ملاك، آزادى و آگاهى اوست؛ آزادى از كششها و جاذبه ها و آگاهى به راهها. آزادى از اينكه خود باتلاق و بتى براى ديگران باشد و آگاهى به راهها و باتلاقهايى كه بر سر راه ديگران است.
🔷 در يك كلام، ملاك انتخاب رسول عصمت است و عصمت؛ يعنى همان آگاهى و آزادى. نتيجه اين آگاهى و آزادى عصمت است و معصوم كسى است كه اشتباهى برايش نيست و خلق را در خود نگاه نمى دارد. هم پاك است و هم آگاه؛ آگاه است به تمامى راهها و پاك است از تمامى كششها و جاذبه ها.
🔷 عامل اين عصمت چيست؟ يكى شناخت است و ديگرى ايمان و عشق بارورى كه در او مايه گرفته است. من امروز، حتى فكر اينكه كثافتى را بخورم به خودم راه نمى دهم. در اين مسأله معصوم هستم؛ چون به شناخت رسيده ام، ولى شايد كوچكتر كه بودم كثافتها را هم مى ليسيدم. عصمت نتيجه چنين شناختى است و نتيجه رسيدن به عشقهاى بزرگتر.
🔷 يكى از راههاى شناسايى رسول، همين عصمت اوست. رسول مى فرمايد: «فَقَدْ لَبِثْتُ فِيْكُمْ عُمُرَاً مِنْ قَبْلِهِ»؛ من مدتها با شما بودم. «أَفَلا تَعْقِلُونَ»؛ آيا نمى سنجيد؟ نمى فهميد؟ رسول زندگى خود را براى آدمها مطرح مى كند تا از اين راه او را بشناسند.
🔷 دوّمين روش براى شناسايى رسول، طرح و راهى است كه او نشان داده. اين طرح براى انسانى است كه تنها با نظام توليدى جامعه در رابطه نيست، بلكه با نظام حاكم بر هستى مرتبط است و از محدوده مردمى كه با آنها زندگى مى كند، فراتر است.
🔷 طرح رسول كه پس از گذشت قرنها به دست ما رسيده، از هر طرحى جلوتر است. از عالى ترين طرحهايى كه امروزه در دست داريم، عالى تر است. مى توانيم مقايسه كنيم.
🔷 پس زندگى رسول «عصمت»، طرحى كه دارد «دين»، شيوه و روشى كه در تربيت نسلها به كار برده است «سنّت»، پيامبرانى كه به رسالتهاى بعد از خود خبر داده اند و معجزه او، همه اينها ملاك شناخت رسول هستند.
📚 حرکت، ص 85
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie