«احساس شرم در کودکان»
روزی روزگاری پسری بنام ماهان که خیلی مهربان و هنرمند بود در شهر اردبیل زندگی میکرد. ماهان بیشتر از اینکه به فکر خودش و چیزهای که به آنها علاقه دارد باشد ، همیشه نگران نظرات و صحبتهایی بود که فکر می کرد ممکن است دوستان و خانواده اش در مورد او داشته باشند . برای همین بیشتر اوقات احساساتش را پنهان می کرد و خودش را آنطور که بود به دیگران نشان نمی داد. ماهان عاشق نقاشی کردن با رنگهای شاد و پر انرژی بود و با خلاقیتش ، تصاویر زیبا و پر احساسی را میکشید.
ماجرا از آنجا شروع شد که :
یک روز در مدرسه وقتی نقاشی اش را به دوستانش نشان داد ، آنها خندیدند و گفتند نقاشی اش عجیب و خنده دار است و ممکن نیست کسی معنی آن تصویرها را متوجه بشود . این رفتار بچه ها باعث شد که ماهان ناراحت بشود و از آن به بعد نقاشیهایش را به کسی نشان نداد و آنها را در یک پوشه پنهان کرد. چند هفته بعد از این ماجرا ، ماهان با مادرش به یک نمایشگاه نقاشی رفتند . او وقتی وارد نمایشگاه شد با شگفتی دید که بعضی از نقاشی های آنجا ، شبیه نقاشیهای خودش هستند .
نقاشی هایی پر از رنگ و انرژی و تصاویری زیبا و خاص که مردم با علاقه به آنها نگاه میکردند و به کسی که آنها را کشیده است ، آفرین می گفتند . ماهان به مادرش گفت مادر ! این نقاشی ها شبیه نقاشی های من هستند . چرا بچه ها به نقاشیهای من خندیدند ولی مردم در اینجا به این تصاویر ارزش میدهند و با دقت به آنها نگاه می کنند لبخند میزنند ؟ مادر با مهربانی گفت: ماهان جان ! هر کسی در نقاشی سبک خودش را دارد یعنی به روش خودش با هنر ، احساساتش را بیان میکند و هر نقاشی میتواند داستان خودش را داشته باشد. از طرفی هم هر کس به یک روش نقاشی و هنر علاقه دارد. شاید هم کسی اصلا روشهای مختلف هنر را نشناسد و از روی نا آگاهی آنها را مسخره کند . تو باید همه ی اینها را بدانی و از نشان دادن نقاشی هایت به دیگران نترسی . نقاشی های تو نشان دهنده ی خلاقیت و احساسات تو هستند و این تو هستی که باید آنها را دوست داشته باشی و به آنها افتخار کنی . هر کلمه ای که از دهان مادر خارج میشد اعتماد به نفس ماهان را بیشتر و بیشتر می کرد. او تصمیم گرفت به نقاشی کردن ادامه بدهد و آنها را پنهان نکند و با نشان دادن آنها به بقیه ، نظرات متفاوت را بشنود. ماهان فهمید که نباید از بیان علائق و احساساتش و انجام کاری که کردی دوست دارد شرمنده باشد و به خاطر نظرات دیگران آنها را پنهان کند . او یاد گرفت که با اعتماد به نفس بیشتری به نقاشی ادامه بده ، چون فهمید که هم خودش و هم نقاشی هایش ارزشمندند.
پایان...
#قصه_آموزشی
⭐️ ∩_∩
(◍•ᴗ•◍) ⭐️
┏━━━∪∪━━━┓
🌻 @childrin1 🌻
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه(2).mp3
1.94M
#قصه_صوتی
"اطاق جدید لیلا کوچولو"
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
👆👆👆
🔮
💈🔮
╲\╭┓
╭ 🔮💈 🆑 @childrin1
┗╯\╲
✨💜لالایی💜✨
لالالالا کلاغه پرکشیده
پریده تا دم لونه ش رسیده
توی لونه ش یه دونه جوجه داره
نی نی کوچولوی دردونه داره
کلاغه می خونه لالالالایی
بابای جوجه ام،الان کجایی؟
بیا جوجه کلاغت را نگا کن
بیا و قار و قار و قار صدا کن
لالالالا کبوتر بغ بغو کرد
پیشی شیطون بلا میومیو کرد
کبوتر توی لونه ش جوجه داره
واسه جوجه ش کمی دونه میاره
دهان جوجه کفتر بازِبازه
کبوتر توی اون دونه میذاره
لالالالا الاغه بار می برد
شتر توی بیابون خار می خورد
الاغه خسته شد عرعر صدا کرد
شتر ایستاد و اورا هی نگا کرد
لالالالالالالالالالایی
عزیزمن الهی خوب بخوابی
#لالایی
💜
✨💜
╲\╭┓
╭ 💜✨ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🎄 🎄 🎄 🎄 🎄 🎄
🎄 🎄 🎄 🎈 🎄 🎄
🎄 🎈 🎄 🎄 🎈
🎄 🎈 🎈
🎈
عصر زمستونیتون زیبـاوبا طراوت🕊🎈
آرزو میکنم هـمه خـوبی هـای دنیـا 🕊🎈
مال شما باشه دلتون شاد باشه🕊🎈
و خنده از لبتون پـاکـــ نشه🕊🎈
و دنیـا به کامتون باشه🕊🎈
🕊 ∩_∩
(◍•ᴗ•◍) 🕊
┏━━━∪∪━━━┓
🎈 @childrin1 🎈
┗━━━━━━━━━┛
9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مجموعه_داستان_های_مهارت_های_زندگی
این داستان :♤مد ایرانی!♤
(لباس و فرهنگ بومی)
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
22.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
♤مثل نامه♤
(شکم و کباب)
💚فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم.
💕
⭐️💕
╲\╭┓
╭ ⭐️💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اوریگامی
🎲اوریگامی چتر🎲
💕
🎲💕
╲\╭┓
╭ 💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_صوتی
"پوپک و دام"
با صدای (پگاه رضوی)
👆👆👆
🎲
🎭🎲
🎲🎭🎲
🎭🎲🎭🎲
╲\╭┓
╭🎲🎭🆑 @childrin1
┗╯\╲
کانال دردونه,.mp3
5.02M
✨🌛لالایی خواب پرنده🌛✨
لالا لالایی، خوابش برده بود
خواب زیبایش، یک پرنده بود
رقصان پر کشید، توی آسمون
تا بگیرمش، زود رفته بود
مزهات عسل، شیرینترینم
در غصه رویت، هرگز نبینم
گنجینۀ من، آرزوی دل
شاید بخوابی، خوابت ببینم
صدایی میاد، از جادۀ دور
صدای شادی، جشنه و سرور
صداها میره، تا به آسمون
تا فرشتهها، تا ماه پُر نور
شکر میریزه، از رو خندههات
رنگ اناره، سُرخی لبات
جادۀ خالی، میشه پُر صدا
میاد از سفر، نازنین بابا
لالایی بخواب، نگیر بهونه
یه روزی میشه، تو این زمونه
میشی مرد ایل، میری زیارت
سوغات زیبا، میاری خونه
#لالایی
♥️ ∩_∩
(„• ֊ •„)♥️
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 ⭐️
┗━━━━━━━━━┛