eitaa logo
دردونه (قصه،کارتون،لالایی)
12.5هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
146 فایل
👦👧ارتباط با ادمین کانال دُردونه 👇👇👇 @adchildrin1 ⛔ڪپی ڪردن مطالب ڪانال بدون ذڪر منبع #حرام است⛔ (فقط دُردونه)👌 کد تائیدیه وزارت ارشاد 1-1-297666-61-2-1 دردونه در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/childrin1
مشاهده در ایتا
دانلود
82.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎭 ♧ قسمت هشتم (پارت ۴) 💜 ∩_∩ („• ֊ •„)💜 ┏━━━∪∪━━━┓ 💜 @childrin1 💜 ┗━━━━━━━━━┛
❤️چگونه با فرزندانمان باشیم؟ 1️⃣1️⃣سعی کنین توی صحبت با فرزندتون لحن تون نصیحت گونه نباشه... 🏠 🟡        ∩_∩         (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) 🟢    ┏━━━∪∪━━━┓    🟢 @childrin1 🟡    ┗━━━━━━━━━┛
366_روز_با_پیامبر_عزیزمان_فصل_پنجم.mp3
5.02M
🌸 بفرمایید 📕 «۳۶۶ روز با پیامبر عزیزمان» 5️⃣ فصل پنجم 🍬 این قصه رو همراه با فرزندتون . «۳۶۶ روز با پیامبر عزیزمان» 🍃 ∩_∩ (⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)🍃 ┏━━━∪∪━━━┓ ♥️ @childrin1 ♥️ ┗━━━━━━━━━┛
«یادگیری آداب معاشرت» روزی روزگاری زیر این گنبد نیلی ، در جنگلی سرسبز و زیبا و پر از درختان کاج و بلوط . حیوانات زیادی زندگی می کردند . یک روز نامه ی مهمی به دست آنها رسید . نامه از طرف حیوانات جنگل طلایی که آنطرف رودخانه قرار داشت ، فرستاده شده بود. همه ی حیوانات هیجان زده شده بودند. سنجاب گفت : وااای ، خدای من ! من شنیدم برگ های درختای آن جنگل به رنگ طلایی است ، برای همین به آن میگویند جنگل طلایی . خرس با نگرانی گفت : اما سنجاب کوچولو من به اندازه ی تو خوشحال نیستم . آخر من تا حالا به مهمانی نرفتم و نمیدونم باید چکار کنم . وقتی خرس این حرف را زد بقیه حیوانات آهی کشیدند و سرشان را به نشانه ی تایید تکان دادند یعنی حرف خرس را قبول کردند. بله بچه ها بیشتر حیوانات جنگل تا حالا به مهمانی نرفته بودند و نمی دانستند چطور باید در مهمانی رفتار کنند. آنها نمی دانستند چطور از میزبان تشکر کنند یا چطور با ادب صحبت کنند . در این میان خرگوش مودبی بنام نیکو گفت بچه ها نگران مباشید من به شما یاد می دهم چطور باید در مهمانی رفتار کنید . روباه گفت : تو از کجا میدونی ؟ تو هم که مثل ما تا حالا به مهمانی نرفته ای . نیکو پرشی کرد و زود و تند و سریع رفت و از خانه شان یک کتاب آورد و به آنها نشان داد و گفت : نگاه کنید این کتاب را چند ماه پیش در جنگل پیدا کردم و خواندم ، فکر کنم آدمها جایش گذاشتند . ببینید رویش چه نوشته ! خرس خواند : آداب معاشرت در مهمانی. این عالیه ! قرار بر این شد فردا صبح تمام حیوانات در وسط جنگل جمع شوند و خرگوش هم کتاب را برای آنها بخواند و توضیح بدهد . صبح زود همگی در وسط جنگل جمع شدند . صدای هیاهویی در آن قسمت به گوش میرسید . نیکو خرگوشه با چوب بلندی به تنه ی درختی زد و فریاد کشید : ساکت ! چه خبرتان است ؟ انگار یادتان رفته برای چه اینجا جمع شده اید . چرا همه ی شما همزمان دارید حرف می زنید ؟ درس اول همین است : باید یاد بگیرید همزمان در مهمانی صحبت نکنید و نوبت را رعایت کنید . اگر کسی صحبت می کند باید صبر کنید تا حرفش تمام شود . گوزن عجول پرسید اگر حرفمون خیلی مهم بود چه ؟ نیکو خرگوشه گفت : حتی اگر حرف مهمی داشتی باید صبر کنی . روباه گفت : تو خیلی خوب داری به ما آداب معاشرت را یاد می دهی خرگوش مودب . نیکو گفت : اما درس دوم . وقتی با کسی صحبت میکنیم. از کلمات مودبانه استفاده می کنیم. مثلا به جای تو می گوییم شما و اینطوری به طرف مقابل احترام میگذاریم . روباه گفت : شما خیلی خوب دارید به ما آداب معاشرت را یاد می دهید . خرگوش لبخندی زد و گفت : آفرین ! همینطوری درست است . نیکوی مودب و مهربان ادامه داد : در کتاب نوشته است. اگر در مهمانی دیدید کسی به کمک نیاز دارد . مثلا ظرفی را انداخت یا چیزی را گم کرد به او کمک کنید. اینطوری مهمانی برای همه لذت بخش تر میشود و کتاب را بست. حیوانات فکر کردند حتما درس آداب معاشرت تمام شده که خرگوش کتاب را بسته است ، پس از هم خداحافظی کردند و خواستند بروند که ، نیکو گفت : اما درس آخر که هیچکدام بلد نیستید . همه سکوت کردند و به دهان خرگوش چشم دوختند یعنی نگاه کردند و منتظر بودند ببینند چه میخواهد بگوید . او گفت : وقتی کسی به شما چیزی تعارف می کند یا کاری برای شما انجام می دهد و یا مطلبی را به شما یاد می دهد باید بگید : ممنون" . خرگوش از خرس پرسید : اگر من به تو یک هویج بدهم چه میگویی؟ بچه ها فکر میکنید خرس چه گفت؟ او گفت: من هویج نمیخورم و قاه قاه خندید و گفت : نه شوخی کردم . میگم ممنون خرگوش و سنجاب گفت: ممنون نیکو جان که به ما کلی چیزهای جدید یاد دادی. روز مهمانی رسید . همه حیوانات با ادب و احترام از تنه ی پهناور درختی که روی رودخانه قرار داشت گذشتند و وارد جنگل طلایی شدند . آنها از حیوانات جنگل طلایی تشکر کردند. با کلمات مودبانه صحبت کردند. نوبت را رعایت کردند و به یکدیگر کمک کردند ساکنان جنگل طلایی خیلی خوشحال بودند و گفتند شما بهترین مهمان هایی بودید که تا حالا داشته ایم . هنگام غروب وقتی خورشید به آرامی پشت کوه ها پنهان می شد . نور طلایی اش به برگهای بزرگ و براق درختان آن جنگل تابید و آنها را طلایی کرد و آنجا بود که همه علت نامگذاری جنگل را فهمیدند . پایان... 🏠 💚        ∩_∩        . (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) 💜    ┏━━━∪∪━━━┓    🧡 @childrin1 💛    ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1.کانال دردونه.mp3
4.41M
💚کی پدرش چیکارست؟💚 با صدای (خاله شادی) 💗 ∩_∩ („• ֊ •„)💗 ┏━━━∪∪━━━┓ ⭐️ @childrin1 🌙 ┗━━━━━━━━━┛
کانال دردونه... ... _401244348827566391.mp3
4.67M
"گل نرگس" 👆👆👆 🌺 ✨🌺 🌺✨🌺 ╲\╭┓ ╭ 🌺✨ 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
نیمه ی شعبان شده ✨            شکوفه باران شده🌸 حضرت نرجس خاتون✨     خوشحال و خندان شده💐 بوی گل و گلابه 💐                  چشمه عجب پر آبه هزار هزار فرشته ✨                 زمین مثل بهشته بچه ها جون بهاره                  غم دیگه جا نداره مهدی زهرا اومد ✨                 منجی دل ها اومد✨ امام خوب عسکری ✨             بادیدن گل نبی✨ به خنده گفت تو سروری ✨   اهل جهان را رهبری✨ با صد درود و صد سلام      همه می گیم با یک کلام خوش آمدی به دنیا               فرزند خوب زهرا✨ ✨دُردونه های گلم عیدتون مبارک✨ ╲\╭┓ ╭🌈✨🆑 @childrin1 ┗╯\╲
@childrin1..کانال دردونه.wav
3.62M
💜نیمه شعبان💜 🌻 ∩_∩ („• ֊ •„)🌻 ┏━━━∪∪━━━┓ 💜 @childrin1 💜 ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@childrin1کانال دُردونه_6046410132735132715.mp3
1.93M
"بازی در یک روز طوفانی " با صدای ماندگار( مریم نشیبا) 🐝 ∩_∩ („• ֊ •„)🐝 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌼 @childrin1 🌼 ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
3.67M
‍ 🍃❤️ لالایی کویر ( گل و ماهور) ❤️🍃 بخواب ای گل، گل زیبا لالا لالا، لالا لالا گل سوسن، گل کوکب گل مریم، گل مینا به روی مثل ماه تو ستاره می زنه سو سو بخواب ای ماه تابانم لالا لالا گل شب بو بگو آهسته زیر لب خدای مهربان من به امید تو می خوابم لالا لالا گل لادن ╲\╭┓ ╭ ❤️🍃 🆑 @childrin1 ┗╯\╲