میگفت بیخیالش رفته دیگه
اصلا از قدیم گفتن رفتنی میره اینم رفته، خب بدرک
با حرص نگاهش کردم ک لب برچید و بقیه حرفاشو خورد .
هی میگه بیخیالش بیخیالش بیخیالش
د لعنتی من کل فکر و خیالم اونه
صبح که پا میشم ب امید اونه، درسته خودش نیست ولی فکر و خیالش که هست ؛
پشت فرمون انقدر غرق خیالِ بودنش میشم که بوق راننده ها ب آسمون میرسه ،
تو محل کار یهو ب خودم میام میبینم تمام صفحه های روی میز پر شده از اسمش ، تا میام یه کام از سیگار کوفتیم بگیرم بلکه کم کنه این دردِ بدون اون بودن رو ، خودم رو لابه لای خاطرات پیدا میکنم هروقت سیگارِ تو دستم و میدید ، منحنی هایِ رویِ پیشونیش بیشتر و بیشتر میشد و من ناتوان تر در مقابلش، اصلا تا وقتی لباش بود چه نیازی به کام گرفتن از سیگار بود؟
عاشق قدم زدن زیر بارون بود ، اونقدر زیر بارون میدوید که خیسِ خیس میشد آخه تخس تر از اون بود که بخواد به حرفام گوش کنه ، تهشم تو بغلم محو میشد و چی از این بهتر برای منِ دیوونهی اون؟
همیشه هست ، هرجا که قدم میزارم کنارمه ، هرشب با رقص انگشتای ظریفش لا به لای موهام و لالاییِ نفساش میخابم ، هر صبح با آهنگ لطیف صداش بیدار میشم ، باهاش غذا میخورم میخندم ، گریه میکنم ؛
بی جهت نبود که جناب حافظ میگفت :
دلبر که جان فرسود از او، کامِ دلم نَگْشود از او نومید نتوان بود از او، باشد که دلداری کند :)
- وقتی یه نفر که دوسش داری به خوابت میاد ،
یعنی اون قصدِ دیدنتو داره . .
چقدر خوب میشه واسه منی که هر شب خوابتو میبینم . ! "
هدایت شده از - معانقه -
بهترین درک از رابطه ی لانگ دیستنس رو محمود درویش داشته که میگه:
«دوستت داشتم با وجود اینکه تو را به آغوش نکشیدهام و تو را همیشه نمیبینم، دوستت داشتم چون برایت نوشتم و برایت خواندم و به خاطرت خندیدم و به خاطر تو تغییر کردم و تو را دوست داشتم در حالی که دور بودی.»
حتي شده تا آخرین روز عمرم هم منتظرت میمونم.
فقط نا امیدم نکن، بهم نشون بده میتونم رو حرفات، وجودت، عشقت حساب باز کنم. بهم نشون بده عشق من و تو فرق داشته. سخت بوده، ولي قشنگ بوده. مسیرش طولاني بوده، ولي بهترین مقصد رو داشته.
گفته بودم بی تو میمیرد دلم ،
اما نمُرد . !
زنده ماند آری ؛
ولی دیگر برایم دل نشد . .