Mehdi Rasouli - Lala Aroom Baba.mp3
13.23M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ㅤ
🎼#نواےعاشقے♥️|…
🎤#مهدۍرسولے
<َلالاآرومــــبابا...>ً
#شبهفتمـــ
#صلۍاللہعلیڪیااباعبداللهالحسین
👣⃢ 🖤@Clad_girls|•~
Shab07Moharram1393[02].mp3
12.93M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ㅤ
🎼#نواےعاشقے♥️|…
🎤#میثممطیعے
<َلالالایکمدیگہدوومبیــــار...>ً
#شبهفتمـــ
#صلۍاللہعلیڪیااباعبداللهالحسین
👣⃢ 🖤@Clad_girls|•~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لالالا..گـــلبـابـــ๓ــا😴✨
⊹
⊹
⊹
#شاهزاده_علی_اصغر
🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 تواین روزای عزیز که شهرحال وهوای عجیبی داره، ایام محرم سبب شد تا یک گروه همیشه درصحنه واردمیدان شوند تا آرمان ها وارزش ها شون را به گوش جهانیان برسونند.
این روزا متروی تهران شاهد صحنه هایی هستیم که دیدنش خالی ازلطف نیست.
از طرف مخاطب: با افتخار همراهی من باگروه #فرشتگان_سرزمین_من باعث شد تا بعد دوسال تحقیقات من درباره حجاب کامل بشه. عکس العمل مسافران نسبت به گروه پویش فرشتگان سرزمین من وبرخورد مسافران وقتی پرچم امام حسین و در مترو دیدند، واقعا دیدنی بود!
این کلیپ و حتما ببینید لطفا💯
#فرشتگان_سرزمین_من
✓ مترو #تهران | محرم ۱۴۰۱
🏴 @Clad_girls
⭕️ اینجا صدا نمیرسه!
🔻با شروع ماه محرم و برپایی مراسم عزاداری اهل بیت، نگاهی انداختیم به مسئله جایگاه بانوان در هیئتهای مختلف.
🔻علی رغم حضور پرشور بانوان در هیئات و بهبود وضعیت جایگاه ایشان نسبت به سالهای گذشته، برخی از مشکلات همچنان پابرجاست.
🆔@Clad_Girls
🔰 دلجویی استاندار و مسئولان یزد از بانوی محجبه آمر به معروف ماجرای قطار تهران-یزد
🔹 تذکر کتبی دکتر جوکار، نماینده مردم یزد به وزیر راه در پی ضرب و شتم فرزند شهید در قطار
🔹 گفتنی است تعدادی از نمایندگان محترم مجلس تاکنون این تذکر را امضا کرده اند.
🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خیمه قحط آب است
همه دلها کباب است
علی اصغر به دامان رباب است
💔😔
✍ چقدر زیبا!!
یک بیت خانم ها، یک بیت آقایون
🏴 @Clad_girls
شب چهارم محرم، رجزی با عنوان «الله اکبر، خامنهای رهبر» در هیأت آیین حسینی توسط میثم مطیعی خوانده شد.
این رجز که با محوریت تجدید بیعت محور مقاومت و نابودی رژیم صهیونیستی توسط دو شاعر انقلابی محمدمهدی سیار و نور املی از لبنان سروده شده بود، باز هم اینستاگرام را عصبانی کرد و صبح روز گذشته، اینستاگرام برای چندمین بار، صفحه میثم مطیعی را مسدود کرد.
میثم مطیعی دو صفحه در اینستاگرام به نشانی MeysamMotiee و MeysamMotiee_official داشت که اولی با بیش از یک میلیون دنبال کننده و دیگری با حدود ۳۰۰ هزار دنبال کننده توسط اینستاگرام مسدود شد.
در پی این اقدام اینستاگرام و محدود شدن دسترسی مطیعی به فضای مجازی برای انتشار محتوا، حاج مهدی رسولی مداح اهل بیت، در صفحه شخصی خود در توییتر، با دعوت دیگران به حمایت از مطیعی، پویش #صدای_میثم_مطیعی_هستیم را به راه انداخت.
در پویش رسولی بناست مخاطبان و کاربران فضای مجازی، حال که میثم مطیعی در اینستاگرام صفحهای برای انتشار آثارش ندارد، آثار او را با هشتگ #صدای_میثم_مطیعی_هستیم بازنشر کنند و نگذارند صدای این مداح انقلابی در فضای مجازی خاموش شود.
🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹خانم چادری و آقامذهبی! های طرفدار آزادی حجاب تحویل بگیرند. نتیجه درخواست مالزی و ترکیه سازی از ایران امام خمینی ره و امام خامنهای حفظهالله.
🔹آمار تعرض به زنان در مالزی به کجا رسیده که مجبور به راهاندازی اتوبوس اختصاصی بانوان شدهاند ؟
از داخل اتوبوس امنیت پیدا کردند، حالا از اتوبوس پیاده شوند چی؟!
🔸رونوشت: دکتر! پرویز امینی بابت تئوریزه کردن عقبنشینی حاکمیت در حوزه حجاب.
🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ کوتاه از خانه شیر زن آذری #سیده_شهلا نشان می دهد چرا صهیونیست ها رژیم الهام علیف اینگونه به تکاپو افتاده اند
آنها خوب می دانند انتهای راه ابا عبدالله ع مقاومت و ظلم ستیزی است
برای همین است که از نام و پرچمش هم می ترسند
" علی اکبر رائفی پور 🇮🇷 "
🆔@Clad_Girls
ما را کسی نخواست آقا...
غروبجمعهاست، بهطفلشیرخوارهیحسینِفاطمه(ع)الهیالعفو...
اربابنکنهاینمحرمهمبگذرهومنآدمنشم
نکنهاینفرصتهاروهمازدستبدموبخشیدهنشم😭💔
#اللهمعجللولیکالفرج
#محرم
🆔️ @clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لا لالایی گل پونه... 😔💔
#استوری
🍼 شش ماهه کربلا
🏴 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» #پارت_چهل_و_چهارم تا ساعتی از روز خودم را
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷
«رمــــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت»
#پارت_چهل_و_پنجم
دستانش را شست و به آشپزخانه برگشت، نفس عمیقی کشید و گفت:
_الهه! غذات چه بوی خوبی میده!
خودم میدانستم خوراک میگویی که تدارک دیدهام، آنچنان تعریفی نشده و عطر و بویی هم ندارد که خندیدم و گفتم:
_نه! خیلی خوب نشده!
و او همانطور که روی صندلی مینشست، با قاطعیتی مردانه جواب دلشورهام را داد:
_بوش که عالیه! حتماً طعمش هم عالیه!
ولی خودم حدس میزدم که اصلاً خوراک خوبی از آب درنیامده و هنگامی که غذا را در دیس کشیدم، مطمئن شدم هیچ شباهتی به دستپخت مادر ندارد. حسابی دست و پایم را گم کرده بودم، ولی مجید با تمام وجود از خوردنش لذت میبُرد و مدام تعریف و تشکر میکرد. چند لقمهای خورده بودیم که متوجه شدم ترشی را فراموش کردهام. از سرِ میز بلند شدم و با گفتن:
_صبر کن ترشی بیارم!
به سمت یخچال رفتم، اما این جمله من به جای ترشی، خیالش را به دنیایی دیگر بُرد که دست از غذا خوردن کشید و با صدایی گرفته زمزمه کرد:
_صبر کردن برای ترشی که آسونه!
سپس خندید و با شیطنتی شیرین ادامه داد:
_من یه جاهایی صبر کردم که بیا و ببین!
شیشه ترشی را روی میز گذاشتم و با کنجکاوی پرسیدم:
_مثلاً کجا؟
و او مثل اینکه خاطرات روزهای سختی به یادش آمده باشد، سری تکان داد و گفت:
_یه ماه ونیم صبر کردم! به حرف یه ماه و نیم آسونه، ولی من داشتم دیوونه میشدم! فقط دعا میکردم تو این مدت اتفاقی نیفته!
با جملات پیچیدهاش، کنجکاوی زنانهام را حسابی برانگیخته بود که در برابر نگاه مشتاقم خندید و گفت:
_اون شب که اومدم خونه تون آچار بگیرم و مامان برای شام دعوتم کرد، یادته؟
و چون تأیید مرا دید، با لحنی لبریز خاطره ادامه داد:
_سرِ سفره وقتی شنیدم عصر برات خواستگار اومده، اصلاً نفهمیدم شام چی خوردم! فقط میخواستم زودتر برم! دلم میخواست همونجا سرِ سفره ازت خواستگاری کنم، برای همین تا سفره جمع شد، فوری از خونه تون زدم بیرون! میترسیدم اگه بازم بمونم یه چیزی بگم و کارو خراب کنم!
از دریای اضطرابی که آن شب بخاطر من در دلش موج زده و من شبنمی از آن را همان شب از تلاطم نگاهش احساس کرده بودم، ذوقی کودکانه در دلم دوید و بیاختیار لبخند زدم. از لبخند من او هم خندید و گفت:_
ولی خدا رو شکر ظاهراً اون خواستگار رو رَد کردی!
سپس با چشمانی که از شیطنت میدرخشید، نگاهم کرد و زیرکانه پرسید:
_حتماً بخاطر من قبولش نکردی، نه؟!!!
و خودش از حرفی که زده بود با صدای بلند خندید که من ابرو بالا انداختم و با لحنی پُر ناز پاسخ دادم:
_نخیرم! من اصلاً بهت فکر نمیکردم!
چشمان مشکی و کشیدهاش در احساس موج زد و با لحنی عاشقانه جواب حرف سیاستمدارانهام را داد:
_ولی من بهت فکر میکردم! خیلی هم فکر میکردم!
از آهنگ صدایش، دلم لرزید. خاطرات دیدارهای کوتاه و عمیقمان در راه پله و حیاط و مقابل درِ خانه، پیش چشمانم جان گرفت. لحظاتی که آن روزها از فهمش عاجز میماندم و حالا خود او برایم میگفت در آن لحظات چه بر دلش میگذشته:
_الهه! تو بدجوری فکرم رو مشغول کرده بودی! هر دفعه که میدیدمت یه حال خیلی خوبی پیدا میکردم
و شاید نمیتوانست همه احساساتش را به زبان آورد که پشت پردهای از لبخند، در سکوتی عاشقانه فرو رفت. دلم میخواست خودش از احساسش برایم بگوید نه اینکه من بخواهم، پس پیگیر قصه دلش نشدم و در عوض پرسیدم:
_حالا چرا باید یه ماه و نیم صبر میکردی؟
سرش را پایین انداخت و با نغمهای نجیبانه پاسخ داد:
_آخه اون شب که برای تو خواستگار اومده بود، اواسط محرم بود و من نمیتونستم قبل از تموم شدن ماه صفر کاری بکنم.
تازه متوجه شدم علت صبر کردنش، حرمتی بوده که شیعیان برای عزای دو ماه محرم و صفر رعایت میکنند که لحظاتی مکث کردم و باز پرسیدم:
_خُب مگه گناه داره تو ماه محرم و صفر خواستگاری بری؟
لبخندی بر چهرهاش نقش بست و جواب داد:
_نه! گناه که نداره... من خودم دوست نداشتم همچین کاری بکنم!
برای لحظاتی احساس کردم نگاهش از حضورم محو شد و به جایی دیگر رفت که صدایش در اعماق گلویش گم شد و زیر لب زمزمه کرد:
_بخاطر امام حسین (علیهالسلام) صبر کردم و با خودشم معامله کردم که تو رو برام نگه داره!
از شنیدن کلام آخرش، دلگیر شدم. خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای من هم عزیز و محترم بودند، اما اینچنین ارتباط عمیقی که فقط شایسته انسانهای زنده و البته خداست، درمورد کسی که قرنها پیش از این دنیا رفته، به نظرم بیش از اندازه مبالغه آمیز میآمد و شاید حس غریبگی با احساسش را در چشمانم دید، که خندید و ناشیانه بحث را عوض کرد:
_الهه جان! دستپختت حرف نداره! عالیه!
ولی من نمیتوانستم به این سادگی ناراحتیام را پنهان کنم که در جوابش به لبخندی بیرنگ اکتفا کردم و در سکوتی سنگین مشغول غذا خوردن شدم.
ادامه دارد...
✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد
🆔@clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◗باݪابلندِبابا...💔
.
.🎙حاجمحمودڪریمی
.
#شاهزاده_علی_اڪبر
🆔@Clad_Girls
Mahmood Karimi - Az Kheyme Boroon (128).mp3
9.01M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ㅤ
🎼#نواےعاشقے♥️|…
🎤#محمودڪریمے
<َازخمیمہبرونچورسولالله...>ً
#شبهشتمـــ
#صلۍاللہعلیڪیااباعبداللهالحسین
👣⃢ 🖤@Clad_girls|•~