♨️عنوان مقاله: اکو، پیرس و نظریه پراگماتیستی نشانهها
Eco, Peirce, and the Pragmatic Theory of Signs
✍نویسنده: Randall E. Auxier
🕰تاریخ و محل انتشار: ۲۰۱۸
European Journal of Pragmatism and American Philosophy
خلاصه مقاله:
💢این مقاله به مقایسه نظریههای نشانهشناسی چارلز سندرس پیرس و اومبرتو اکو میپردازد و ارتباط آنها را با پراگماتیسم متأخر پیرس بررسی میکند.
💢هر دو متفکر در پی تدوین یک نظریه عمومی و فراگیر برای نشانهها بودند، اما با چالشهای مشابهی مواجه شدند. پیرس با جدا کردن معناسازی از شناخت و تأکید بر استقلال معنا از موقعیتهای شناختی، به سمت یک نظریه نشانهشناسی کاملاً انتزاعی حرکت کرد، در حالی که اکو با حفظ نقش زمینههای اجتماعی و تاریخی در تفسیر نشانهها، رویکردی عملگرایانهتر داشت.
💢با این حال، هر دو در نهایت به نقش کلیدی «حدس» در فرآیند معناسازی اذعان دارند.
⭕️این مقاله نشان میدهد که اگرچه تفاوتهایی بین دیدگاههای پیرس و اکو وجود دارد، اما هر دو را میتوان در چارچوب پراگماتیسم، بهویژه پراگماتیسم پیرسی، قرار داد.
منبع :
https://doi.org/10.4000/ejpap.1112
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
نشریه مجازی علوم شناختی 🔰
سلمان بهادران
https://eitaa.com/cognitiveScience
🧠 خنده فلسفی: از فراشناخت تا سلطهگری اجتماعی
⭕️ خنده فلسفی تنها نشانهای از بینش فردی نیست، بلکه ابزاری پیچیده در دسترس قدرتمندان است. وقتی سیاستمداران یا مدیران ارشد در برابر انتقادات یا شکستها با خندهای "فلسفی" واکنش نشان میدهند، در حال اجرای یک استراتژی شناختی-عاطفی برای بازتعریف واقعیت به نفع خود هستند.
⭕️ این خنده، با ایجاد سردگمی نشانهشناختی در مخاطب، تهدیدها را بیاهمیت جلوه داده و فاصلهٔ قدرت را تقویت میکند. از طریق فعالسازی مدارهای عصبی مرتبط با عدم قطعیت در دیگران، این رفتار نه تنها تسلط شناختی فرد را نمایش میدهد، بلکه چارچوب ذهنی جمعی را به شیوهای ظریف به کنترل درمیآورد.
#خنده_فلسفی #علوم_شناختی_اجتماعی #نشانه_شناسی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
نشریه مجازی علوم شناختی 🔰
سلمان بهادران
https://eitaa.com/cognitiveScience
♨️عنوان :علوم اعصاب و فناوری های عصبی در ترازوی حقوق بشر
✍نویسنده : واثقی محسن
📗نشریه: مطالعات حقوق تطبیقی
🌐سال:1402
💯چکیده مقاله :
پیشرفت سریع در علوم اعصاب و فناوری های عصبی، ابزارها و تکنیک های جدیدی را برای نظارت، کنترل، رمزگشایی، به اشتراک گذاری و حتی دست کاری اطلاعات مغز انسان فراهم کرده است.
⭕️توسعۀ فناوری های عصبی و رشد استفاده از آن، پیامدهای اخلاقی و حقوقی را به جهت سوءاستفاده از این فناوری ایجاد می نماید. سؤال اصلی آن است که آیا قوانین موجود در حوزۀ حقوق بشر در مواجهه با این فناوری، قادر به حفاظت کافی و مؤثر از انسان ها خواهند بود؟
⭕️برخی محققان معتقدند قوانین موجود برای حفاظت از بشر در رویارویی با فناوری عصبی کافی است، ولی باید دامنۀ این حقوق را به مسائل ناشی از فناوری عصبی تسری داد؛ در مقابل، عده ای بر این باورند که قوانین موجود برای محافظت بشر از این مداخلات، کافی نیست و باید حقوق جدیدی به حقوق موجود اضافه شود.
⭕️ نگارنده در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی قوانین بین المللی و منطقه ای حقوق بشر به این نتیجه رسیده است که هیچ قانونی به صراحت از مغز و ذهن انسان به عنوان مهم ترین و خصوصی ترین بخش بدن انسان حفاظت نمی کند؛ لذا با تبعیت از نظر پژوهشگران اخیر به معرفی حقوق جدید بشر مشتمل بر حق حریم خصوصی ذهنی، حق آزادی شناختی، حق تمامیت ذهنی و حق پیوستگی روان شناختی می پردازد.
DOI: https://doi.com/10.22059/JCL.2023.361413.634521
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
نشریه مجازی علوم شناختی 🔰
سلمان بهادران
https://eitaa.com/cognitiveScience
در عصر انفجار اطلاعات هستیم
نکته خطرناک ماجرا اینجاست که دسترسی آسان و بی وقفه به اطلاعات در فضای مجازی در ما توهم دانایی و دانش ایجاد میکند
همچنین بمباران اطلاعات بی سر و ته در رسانههای دیجیتال، فرصت تفکر و اندیشه را به انسان نمیدهد 🌱
➖➖➖➖➖➖➖➖
نشریه مجازی علوم شناختی 🔰
@sbb4962